این مسئله برای ما روشن تر و قانع کننده تر خواهد شد وقتی با یکی از بزرگان اندیشه در عصر جدید دیداری داشته باشیم، شخصی با افق های وسیع و جامع میان فرهنگ عصر فلسفه و تمدن انسانی با آداب، فنون و تاریخ امتها؛
شخصیت و فیلسوفی مسلمان به نام (رجاء جارودی) تمدن مغرب زمین را نپذیرفت و با یقین، آگاهی و اشتیاق اسلام را پذیرفت. وی در مباحث خود، عوامل انتشار طوفان اسلام و پیروزی مسلمانان را عواملی خارجی از جمله ضعف یا انحلال امپراتوری های شکست خورده ی روم و فارس ساسانی و حکومت اسپانیا می دانست.[۱] ولی وی انتشار این طوفان را به اسباب و عوامل عمیقی که مربوط به جوهر و روح اسلام است نسبت می دهد. (که در راس این عوامل، پافشاری بر بلند نمودن کلمه الله است.) و همچنین عوامل بسیار دیگری از جمله آزادی مظلومان از زیر سایه ی ظلم های سیاسی، اقتصادی و دینی این امپراتوری ها را ذکر می کند. جای بسیار تعجب است که گروهی از ساکنان حجاز و مشتی عربهای بادیه نشین از دورترین نقاط جزیره العرب توانستند در اسپانیا زبان و عقیده ی اسلامی خود را بر ۱۵ میلیون انسان موجود در شبه قاره و با مسافت ششصد هزار کیلومتر برسانند.
و این سرعت شگفت آور نبود چرا که چنین انتظاری از قدرت عقیده اسلامی و رسیدن برخی از رهبران عرب و آخرین آنها عبدالرحمن می رفت.
و پس از آن با اهل کتاب (یهود و نصاری) و پیروان زردشت و هندوها، با تسامح برخورد کردند. و وضعیت چنین ادامه داشت؛ جارودی زور و قدرت را در این فتوحات بعید میداند و بلکه مفهومی را که مستشرق (ماکدونالد) از جهاد بیان میکند تصحیح نموده است و آن اینکه جهاد به معنای (الحرب) «جنگ» نیست و حرب واژهای مستقل و لفظی متفاوت از جهاد است بلکه جهاد تلاشی است که در راه الله بخشیده میشود.[۲]
[۱] – جارودی: ما یعد به الاسلام، ص ۶۰، ترجمه قصی اتاسی – میشل واکیم دارالوثبه – دمشق ۱۹۸۲م.
[۲] – همان، ص ۶۵-۶۶