دانستیم که منظور از سلفیت یکی از دو معنای زیر می باشد:
۱- بازه ی تاریخی مختص افرادی که در قرن های برتر سه گانه زندگی می کردند. و دلیل آن حدیثی است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «خَیْرُ النَّاسِ قَرْنِی، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ…»:[۱] «بهترین مردم، مردمان قرن من هستند سپس کسانی که پس از آنها می آید، سپس کسانی که پس از آنها می آیند..».
۲- راه و روش بهترین مسلمانان که در سه قرن برتر زندگی می کردند. راه و روش آنان در تمسک به کتاب و سنت و مقدم داشتن آنها بر هر چیزی و عمل به آنها به مقتضای فهم صحابه و سلف؛
بنابراین سلفیت بر مبنای تعریف دوم راه و روشی است که تا قیامت باقی خواهد بود و مادامیکه انسان به شروط و قواعد آن پایبند باشد، انتساب به آن صحیح است. و دلیل آن حدیثی است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «لَا تَزَالُ طَائِفَهٌ مِنْ أُمَّتِی ظَاهِرِینَ عَلَى الْحَقِّ، لَا یَضُرُّهُمْ مَنْ خَذَلَهُمْ، حَتَّى یَأْتِیَ أَمْرُ اللهِ وَهُمْ کَذَلِکَ»: «پیوسته گروهی از امتم با حق پیروزند، کسانی که به آنها پشت کنند و دست از نصرت و یاری آنها کشند، ضرری به آنها نمی رسانند تا اینکه امر خداوند می آید و آنها چنین پیروزند».
بر این اساس هرکس ولو اینکه در عصر و زمانی جز عصر سلف باشد اما به راه و روش و منهج آنها در علم و عمل پایبند و ملتزم باشد، او نیز از آنهاست و همچون آنها سلف می باشد چرا که انسان به همراه کسی است که او را دوست دارد.
ابوالوفاء بن عقیل به برخی از اصحابش می گفت: «یقینا می دانم که صحابه فوت کردند و جوهر و عرض را نشناختند؛ اگر می خواهی چون آنان باشی، پس مثل آنان باش و اگر بر این باوری که راه و روش متکلمان بهتر و برتر از راه و روش ابوبکر و عمر است، براستی که دیدگاه بدی داری».[۲]
و این امر با التزام و پایبندی به منهج آنها در علم و عمل میسر خواهد بود. خداوند متعال می فرماید: «وَ الَّذینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذینَ سَبَقُونا بِالْإیمانِ» (حشر: ۱۰) «و (نیز) کسانی که بعد از آنها (بعد از مهاجران و انصار) آمدند، میگویند: پروردگارا! ما را و برادرانمان را که در ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز».
و نیز اعتقاد به اینکه راه و روش سلف صالح سالم تر، عالمانه تر و حکیمانه تر می باشد. ابن تیمیه می گوید: «بر راه و روش سلف صالح دروغ بستند و با درست جلوه دادن راه و روش خلف گمراه شوند و اینگونه میان دو امر جمع کردند: بین جهل نسبت به راه و روش سلف در دروغ بستن به آنها و جهل و گمراهی با تصویب راه و روش خلف».[۳]
[۱] – ترمذی، حاکم؛ و آلبانی در صحیح الجامع: ۳۲۹۴ و الصحیحه: ۶۹۹ آن را صحیح دانسته است.
[۲] – تلبیس ابلیس، ابوالفرج عبدالرحمن ابن الجوزی؛ ص: ۸۵؛ نگا: منهج الاستدلال، د. عثمان بن علی حسن حفظه الله.
[۳] – مجموع الفتاوی: ۵/۹