تطبیق حکم خداوند در زمین

تلاش و کوشش در جهت باز یافتن زندگی اسلامی و تطبیق حکم خداوند در زمین بر حاکم و محکوم واجب است و این در راستای عمل به رهنمودهای الهی و نبوی می باشد. چنانکه خداوند متعال می فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِتَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ بِما أَراکَ اللَّهُ» (نساء: ۱۰۵) «یقیناً (این) کتاب را بحق بر تو نازل کردیم، تا به آنچه الله به تو آموخته در میان مردم داوری کنی».

و می فرماید: «وَ أَنِ احْکُمْ بَیْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ» (مائده: ۴۹) «و در میان آن‌ها بر اساس آنچه الله (در قرآن) نازل کرده حکم کن».

و رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمودند: «أَلَا کُلُّکُمْ رَاعٍ، وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، فَالْأَمِیرُ الَّذِی عَلَى النَّاسِ رَاعٍ، وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ، وَالرَّجُلُ رَاعٍ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ، وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُمْ، وَالْمَرْأَهُ رَاعِیَهٌ عَلَى بَیْتِ بَعْلِهَا وَوَلَدِهِ، وَهِیَ مَسْئُولَهٌ عَنْهُمْ، وَالْعَبْدُ رَاعٍ عَلَى مَالِ سَیِّدِهِ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْهُ، أَلَا فَکُلُّکُمْ رَاعٍ، وَکُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»:[۱] «هریک از شما مسئول است و در مورد زیردستانش سوال خواهد شد. بنابراین امیری که بر مردم انتخاب شده است مسئول است و در مورد زیردستانش سوال خواهد شد. و مرد نسبت به خانواده اش مسئول است و در مورد آنها سوال خواهد شد و زن نسبت به خانه شوهرش و فرزندانش مسئول است و در مورد آنها سوال خواهد شد و بنده در برابر اموال سرورش مسئول است و از وی سوال خواهد شد؛ آگاه باشید که همگی شما مسئول هستید و هریک از شما در مورد زیردستانش سوال خواهد شد».

و رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمودند: «الدِّینَ النَّصِیحَهُ، الدِّینَ النَّصِیحَهُ، الدِّینَ النَّصِیحَهُ؛ قَالُوا: لِمَنْ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «لِلَّهِ وَ لِکِتَابِهِ وَ لِرَسُولِهِ، وَلِأَئِمَّهِ الْمُؤْمِنِینَ، وَعَامَّتِهِمْ»:[۲] «دین نصیحت و خیرخواهی است (و این را سه بار تکرار کردند) گفتند: برای چه کسی ای رسول خدا؟ فرمودند: برای الله و کتابش و رسولش و حاکمان مسلمان و مسلمانان».

این دو حدیث دو رکن اساسی در پرداختن به حقوق و تکالیف می باشد. چنانکه بیانگر مسئولیت فردی و اجتماعی در قبال افراد و اعمال می باشد. و بیان می کند که باید اسلام امتی داشته باشد که آن را بر دوش حمل کند و نیز از سلطه و قدرتی برخوردار باشد که از آن حمایت کند و این دو (امت حامل پیام اسلام و قدرت و سلطه ی حامی آن) در واقع عنصری واحد در یک سو می باشد که یکدیگر را کامل کرده و هر دو برای هدفی مشترک به صورت منسجم فعالیت می کنند.

این تلاش در واقع یکی از معانی پیوستن ما به اسلام می باشد و نیز از مقتضیات این پیوستن، التزام و پایبندی به آن و عمل نمودن بر وفق آن می باشد. چرا که اسلام تنها ادعایی نیست که بر زبان آورده شود و شعاری نیست که فریاد آن سر داده شود و نیز تنها نصی در قانون نیست که بیانگر آن باشد که: دین دولت، اسلام است و پس از آن کشتی زندگی بر خلاف اسلام و در هر جهت حرکت کند.

چنانکه بر هر مسلمانی واجب است پیوستن و ملحق شدن وی به اسلام از باب وراثت یا هویت باشد. این پیوستن به صورت شکلی نیست که تنها زندگی مسلمان را در بخش عبادات در برگیرد، بلکه پیوستن به اسلام و ملحق شدن به آن به این معناست که مسلمان اسلام را در میان خانه و خانواده و جامعه و امت و دولتش و بلکه در هر زمینه تطبیق دهد و مادامیکه به اسلام به عنوان دین و عقیده راضی باشد، همچنین باید به احکام و قوانین و راه و روش آن درتمام امور زندگی راضی باشد و هرگز به جایگزینی برای آن و نیز تغییر در آن راضی نشود.

ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «مبنای عبادات، شریعت و اتباع و پیروی می باشد نه هوی و هوس و ایجاد بدعت؛ چرا که اسلام بر دو اصل بنا شده است: ۱- اینکه فقط الله متعال را عبادت کنیم و کسی را با او شریک نکنیم. ۲- او را بر مبنای شریعتی که بر زبان رسولش بیان داشته، عبادت کنیم و او را بر مبنای هوی و هوس و بدعت ها عبادت نکنیم. خداوند متعال می فرماید: «ثُمَّ جَعَلْنَاکَ عَلَى شَرِیعَهٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ * إِنَّهُمْ لَن یُغْنُوا عَنکَ مِنَ اللَّهِ شَیئاً» (جاثیه: ۱۸-۱۹) «سپس تو را (ای پیامبر) بر راه (و شریعتی) روشن از دین قرار دادیم. پس از آن پیروی کن و از (هوی و) هوس‌های کسانی‌که نمی‌دانند پیروی نکن. بی‌شک آن‌ها هرگز نمی‌توانند تو را از الله بی‌نیاز کنند (و عذاب اورا از تو دفع نمایند)»[۳]

اسلام پیروز نمی شود مگر زمانی که هر یک از ما وظیفه خود را بداند و آن را به طور کامل و بدون کمترین افراط و تفریطی انجام دهد.

و هرگز اسلام پیروز نخواهد شد مگر زمانی که مسلمانان رسالت خود را بدانند و چنانکه باید آن را بشناسند همانگونه که اولین مسلمانان آن را دانسته و شناختند. شریعت اسلام شریعتی استوار، فراگیر و جاویدان است؛ به قوم یا نسل خاصی اختصاص ندارد، بلکه خطاب آن متوجه تمام انسان ها می باشد و با وجود فراگیر بودن تشریع اسلامی، همچنین در برگیرنده ی تمام جوانب زندگی فردی و اجتماعی می باشد. چنانکه هیچ امری را از قلم نینداخته مگر اینکه در مورد آن خبری داده است یا اینکه حکمی شامل آن می شود یا اینکه تحت اصل یا قاعده ای درج می شود.

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «به صورت قطعی از دین اسلام دانسته شده که رسالت محمد بن عبدالله برای تمام انسان ها می باشد. عرب و عجم، پادشاه و زاهد، عالم و عامی؛ و تا روز قیامت پیوسته باقی خواهد بود. بلکه برای هر دو گروه جن و انس می باشد. و برای هیچیک از آنها جایز نیست از پیروی و اطاعت او و پایبندی به آنچه به عنوان دین تشریع نموده و اوامر و نواهی که بیان نموده، خارج شوند. بلکه اگر پیامبران پیش از او در زمان وی می بودند بر آنها اطاعت و پیروی از رسول خدا  صلی الله علیه و سلم واجب بود.[۴]

براستی احکام شریعت، نظامی متکامل و منسجم می باشد که ناخالصی یا تناقضی در آن راه ندارد بلکه دربردارنده ی مصلحت های کلی و جزئی می باشد. و در آن جایی برای امور بیگانه  از آن وجود ندارد، اموری چون هوی و هوس و خواهش های نفسانی بشر؛ بلکه مسیر و راه و روشی ثابت و جاویدان است که انسان به صورت قطعی و نه تجربی به آن گردن می نهد و آن را به عنوان راه و روشی همیشگی انتخاب می کند نه اینکه تدبیر و راه چاره ای موقت برای شرایطی خاص یا مرحله ای از زندگی  باشد.

نصوص بسیاری از آیات قرآن و سنت نبوی بیانگر این حقیقت هستند که شریعت یکی است و عقیده یکی است و تنها راهی است که به خداوند متعال می انجامد و هر راهی جز آن درست و صحیح و جایز نیست. خداوند متعال می فرماید: «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی‏ وَ رَضیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دیناً » (مائده: ۳) «امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را (بعنوان) دین برای شما بر گزیدم».

 

[۱] – بخاری: ۸۴۴؛ مسلم: ۳۴۰۸

[۲] – صحیح مسلم: ۸۲

[۳] – مجموع الفتاوی: ۱/۸۰

[۴] – مجموع الفتاوی: ۱۱/۴۲۲-۴۲۳

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …