غلو در معاملات عبارت است از تشدد در تحریم هر چیزی؛ حتی اگر وسیله باشد. مانند تحریم رفاه طلبی در خوراک یا کار؛
خداوند متعال می فرماید: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ لا تَغْلُوا فی دینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا کَثیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبیلِ» (مائده: ۷۷) «بگو: ای اهل کتاب! در دین خود به ناحق غلو (و زیاده روی) نکنید و از هوسهای گروهی که از پیش گمراه شدند و بسیاری را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروی نکنید».
رسول خدا صلی الله علیه و سلم در مورد مشابهت با اهل کتاب هشدار دادند. مردی از رسول خدا پرسید: برخی از غذاها به گونه ای هستند که با خوردن آنها احساس خوبی نداریم؟ پس رسول خدا صلی الله علیه و سلم در پاسخ وی فرمودند: «لَا یَتَخَلَّجَنَّ فِی صَدْرِکَ شَیْءٌ ضَارَعْتَ فِیهِ النَّصْرَانِیَّهَ»: «نباید خوردن چنین غذاهایی در دلت چیزی شبیه نصرانیت (تحریف شده) وارد کند».[۱] معنای این روایت آن است که: در خوردن چنین غذایی سختی و ناپسندی به خود راه مده، چرا که تو بر دین حنیف و آسانی هستی. و اگر در چنین مواردی تردید کنی و بر خود سخت بگیری، در این مورد با اندیشه های رهبانیت همسو و مشابه خواهی بود.» [۲]
اما غالبا این تشدد و سخت گیری منجر به دست کشیدن از عمل می گردد و این به دو صورت می باشد:
الف) خستگی و ملالت و به دنبال آن ناتوانی که گاهی در نصوص شرعی از آن به نفرت از عبادت یا خسته و ملول شدن یا ناتوانی و… تعبیر شده است. و نصوصی که ذکر خواهد شد به این معنا اشاره می کند:
۱- از عائشه روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم در حالی به خانه ایشان وارد شد که زنی نزد ام المومنین بود. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «من هذه؟»: «او کیست؟» ام المومنین گفت: «فلانی؛ در مورد نمازش سخن می گوید.» رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «مَهْ، عَلَیْکُمْ بِمَا تُطِیقُونَ، فَوَاللَّهِ لاَ یَمَلُّ اللَّهُ حَتَّى تَمَلُّوا» وَکَانَ أَحَبَّ الدِّینِ إِلَیْهِ مَادَامَ عَلَیْهِ صَاحِبُهُ»: «دست نگه دارید؛ بر شما واجب است که به اندازه توانایی خود عمل کنید. به خدا سوگند، الله (از دادن پاداش) خسته نمی شود اما شما (از انجام طاعت و بندگی) خسته می شوید. و بهترین عمل نزد خداوند عملی است که صاحبش بر انجام آن مداومت کند».[۳]
۲- و ام المومنین عائشه می گوید: رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «ان هذا الدین متین فاغلوا فیه برفق»:[۴] «این دین استوار است پس به آرامی و نرمی در آن نفوذ کنید».
ب) وقوع نقص:
چون عملی منجر به نقص و خلل در جسم و روان عامل شود، چنانکه انسان با انجام آن از باب تعبد و دیانت خود را مورد آزار و اذیت قرار دهد یا اینکه او را از لوازم حیات بازدارد، درحقیقت چنین رفتاری سخت گرفتن و به مشقت انداختن نفس می باشد.
انس بن مالک می گوید: سه نفر به خانه همسران رسول خدا آمده و از شیوه عبادت رسول الله صلی الله علیه و سلم پرسیدند. هنگامی که از کیفیت آن مطلع شدند، گویا عبادت رسول خدا را اندک پنداشتند و با خود گفتند: ما کجا و رسول خدا کجا؟ خداوند گناهان اول و آخرش را بخشیده است. آنگاه یکی از آنان گفت: من تمام شب را برای همیشه نماز می خوانم. دیگری گفت: من تمام عمر، روزه می گیرم و یک روز آن را هم نمی خورم. سومی گفت: من از زنان دوری نموده و هرگز ازدواج نمی کنم. رسول الله صلی الله علیه و سلم نزد آنان رفت و فرمود: «أَنْتُمُ الَّذِینَ قُلْتُمْ کَذَا وَکَذَا، أَمَا وَاللَّهِ إِنِّی لَأَخْشَاکُمْ لِلَّهِ وَأَتْقَاکُمْ لَهُ، لَکِنِّی أَصُومُ وَأُفْطِرُ، وَأُصَلِّی وَأَرْقُدُ، وَأَتَزَوَّجُ النِّسَاءَ، فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی»: «شما کسانی هستید که چنین و چنان گفته اید؟ سوگند به خدا که من از همه شما بیشتر از خدا می ترسم و بیشتر از شما تقوا دارم. در عین حال هم روزه می گیرم و هم می خورم. هم نماز می خوانم و هم می خوابم و با زنان نیز ازدواج می کنم؛ پس هرکس از سنت من روی گرداند، از من نیست». [۵]
اما رسول خدا صلی الله علیه و سلم چنین عملکردی را انکار نمود چرا که درحقیقت چنین رفتاری تحریم اموری است که انسان طبیعتا به آنها نیاز دارد و با منع نفس از این امور، انسان دچار نقص و خلل می شود. چنانکه ابن عباس می گوید: «روزی رسول خدا در حال سخنرانی مردی را دید که ایستاده است. علتش را جویا شد. گفتند: او ابو اسرائیل است. نذر کرده که بایستد و ننشیند، زیر سایه نرود، حرف نزند و روزه بگیرد. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمودند: «مره فلیتکلم ولیستظل ولیقعد ولیتم صومه»: «به او بگویید تا حرف بزند، زیر سایه برود و بنشیند ولی روزه اش را کامل کند». [۶]
حافظ ابن حجر رحمه الله می گوید: «این حدیث بیانگر آن است که هر چیزی اذیت و آزار انسان را به دنبال داشته باشد و لو اینکه نتیجه آن چنین باشد و دلیلی از کتاب و سنت بر مشروعیت آن وارد نشده باشد، مانند پای لخت راه رفتن و نشستن در آفتاب، جزئی از اطاعت الله نخواهد بود و با آن نذر منعقد نمی گردد».[۷]
اما در برابر این تشدد، تساهل می باشد مانند کسی که معتقد به حلال بودن هر چیزی باشد که باعث رشد و نمو مالی و تقویت اقتصادی شود حتی ربا و خیانت و… و نیز معتقد به جواز سودهای ربوی از طریق تعامل با بانک و موسسات مالی و اعتباری باشد.[۸] و برای توجیه این امر به بهانه های واهی و سست چنگ می زنند. چنانچه می گویند: ربا شاهرگ حیاتی جامعه است و گردش و چرخش اقتصادی جامعه بدان وابسته است و امروزه به ضرورتی برای جامعه اسلامی تبدیل شده که زندگی معاصر وجود و حمایت آن را می طلبد.
و از این قبیل است جایز دانستن فعالیت و کار در بانک ها و شغل های ربوی[۹] و فروش شراب و گوشت خوب به غیر مسلمانان.[۱۰] درحالی که دیدگاه معتدل و معقول آن است که گفته شود : «معاملات بر مبنای عدل حلال می باشند. و آن عبارت است از هر معامله ای که موافق با نصوص کتاب و سنت باشد».[۱۱]
اما تطبیق عملی منهج آسان گیری و تساهلِ معاصر در عرصه ی خانواده بسیار زیاد است. از جایز شمردن اختلاط بین دو جنس مخالف گرفته تا عدم وجوب رعایت حجاب شرعی از سوی زنان.[۱۲] و از این قبیل است دعوت شیخ قرضاوی به شرکت زنان در بازیگری و ضروری دانستن آن و غیر قابل قبول خواندن داستانی که خالی از زنان باشد.[۱۳]و همچنین جایز شمردن دست دادن با زن اجنبی[۱۴] و سفر زن بدون محرم[۱۵] و ازدواج زن مسلمان با مرد اهل کتاب و باقی ماندن زن کافر مسلمان شده، نزد شوهر کافرش[۱۶] از این قبیل تساهلات و تسامهاتی است که منهج آسان گیری و تسامح معاصر بدان پرداخته است. و گفتند: شرکت زنان در عرصه های سیاسی بدون هیچ قید و بندی جایز است و همچنین مشارکت وی در انتخابات و پارلمان و بلکه سِمت قضاوت و اینکه امام نمازگزاران مرد باشد.[۱۷]
اما به این مقدار هم کفایت نکردند بلکه مسائل زیادی از این دسته عنوان کرده اند. از خداوند متعال سلامت از انحراف را خواستاریم.
[۱] – مسند احمد: ۵/۲۶۶؛ ابوداود: ۳۷۸۴، کتاب الاطعمه: باب فی کراهیه التعذر من الطعام؛ و آلبانی در صحیح الجامع: ۷۶۶۳ و حجاب المراه المسلمه: ۱۲ آن را حسن دانسته است.
[۲] – نگا: عون المعبود: ۳/۴۱۲؛ ابو طیب الآبادی- الطبعه الهندیه
[۳] – بخاری: ۴۳؛ کتاب الایمان
[۴] – مسند احمد، بیهقی در سنن و آلبانی در صحیح الجامع: ۲۲۴۶ آن را حسن دانسته است.
[۵] – بخاری: ۵۷۵۹
[۶] – بخاری: ۶۷۰۴
[۷] – فتح الباری: ۱/۵۹۰؛ نگا: الغلو فی الدین فی الحیاه المسلمین المعاصره، شیخ عبدالرحمن اللویحق: ۳۸۴-۳۸۹
[۸] – نگا: حوار لا مواجهه: ۹۴؛ الفتاوی، شیخ شلتوت: ۳۲۶؛ دکتر احمد کمال ابوالمجد، شیخ محمد شلتوت رحمه الله و استاد محمد عبده رحمه الله. نگا: الفکر الاسلامی المعاصر دراسه و تقویم. غازی التوبه: ۵۴؛ استاد شیخ محمد رشید رضا، نگا: تفسیر المنار: ۴/۱۰۱؛ نگا: مفهوم تجدید الدین: ۱۳۰
[۹] – نگا: اولویات الحرکه الاسلامیه فی المرحله القادمه: ۳۲؛ شیخ یوسف قرضاوی و دیدگاهی نزدیک به این از شیخ شلوت، الفتاوی: ۳۴۸
[۱۰] – الشیخ شلتوت، الفتاوی: ۳۸۰؛ و همچنین شیخ مصطفی زرقا رحمه الله؛ نگا: فتاوی مصطفی الزرقا: ۵۶۳
[۱۱] – نگا: معجم التعریفات و الضوابط والتقسیمات: ۳۲۶؛ علامه ابن عثیمین رحمه الله
[۱۲] – نگا: المراه بین تعالیم الدین و تقالید المجتمع، ترابی: ۲۷؛ نگا: کتب حذر منها العلماء، شیخ مشهور حسن حفظه الله: ۱/۳۲۵؛ و نگا: حدیث الی الشباب المتطرف، دکتور عبدالمنعم النمر: ۸۵
[۱۳] – مجله المجتمع، شماره ۱۳۱۹/۴۴؛ و مجله الدعوه ۱۶۷۲/۳۴
[۱۴] – نگا: المراه بین تعالیم الدین و تقالید المجتمع: ۴۲، دکتر ترابی: ۴۲؛ نگا: فتاوی معاصره: ۲/۲۹۴ قرضاوی
[۱۵] – نگا: الصحوه الاسلامیه بین الجحود والنطرف: ۶۸؛ قرضاوی.
[۱۶] -نگا: الدکتور الترابی و فساد نظریه تصویر الدین: ۶۲؛ و از جمله کسانی که معتقد به این مساله هستند دکتر طه جابر العلوانی می باشد. و نگا: مقاصد الشریعه، عبدالجبار رفاعی: ۱۲۳- و همچنین شیخ عبدالله العلایلی. نگا: این الخطاء تصحیح مفاهیم و نظریه تجدید، شیخ عبدالله علایلی: ۱۱۴-۱۱۷؛ نگا: منهج التیسیر المعاصر، دراسه تحلیلیه، عبدالله ابراهیم الطویل حفظه الله.
[۱۷] – نگا: اولویات الحرکه الاسلامیه، د. قرضاوی: ۱۱۳؛ نگا: ردود و مناقشات حول تولی المراه الولایات العامه، شیخ عبدالرحمن عبدالخالق حفظه الله. ردا علی دکتر یوسف القرضاوی.
۳۲۸٫