خداوند متعال می فرماید: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ[۱] الاالله» قاریان قرآن در وقف نمودن در این موضع اختلاف کرده اند:
۱- توقف کردن در لفظ جلاله «الله»؛ از ابن عباس روایت است که می گوید: «تفسیر بر چهار بخش است: الف) تفسیری که هیچکس در دانستن آن معذور نیست.
ب) تفسیری که عرب بر مبنای زبان عربی می دانند.
ج) تفسیری که راسخان در علم می دانند.
د) تفسیری که جز الله کسی آن را نمی داند.
۲- و برخی از آنها در این بخش از کلام الهی: «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» توقف می کنند. که بسیاری از مفسران و اصولی ها چنین دیدگاهی دارند. و گفته اند: خطابی که قابل فهم نباشد، بعید است.
و از ابن عباس روایت است که می گوید: «من از راسخان در علم هستم که تاویل آ را می دانند».
۳- و برخی از علما در این مورد به تفصیل قائل شده اند و می گویند: «تاویل مطلق می باشد و در قرآن به دو معنا به کار رفته است. الف) تاویل به معنای حقیقت چیزی و آنچه امر آن بدان باز می گردد؛ و از این قبیل است کلام الهی که می فرماید: «وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّداً وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقّاً» (یوسف: ۱۰۰) «و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و (همگی) برای او به سجده افتادند و (یوسف) گفت: ای پدرجان! این تعبیرخواب من است که از پیش دیده بودم، پروردگارم آن را راست گرداند (و تحقق بخشید)».
و اینکه می فرماید: «هَلْ یَنظُرُونَ إِلاَّ تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ» (اعراف: ۵۳) «آیا آنها جز انتظار (سرانجام و) تأویلش را دارند؟! روزی که (نتیجه و) تأویلش فرا رسد». یعنی حقیقت آنچه از معاد خبر می دهد. پس اگر منظور از تاویل این معنا باشد، وقف در لفظ جلاله «الله» می باشد.چرا که حقایق امور و کُنه آنها را به روشنی کسی جز الله نمی داند. و در اینصورت «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» مبتدا و «یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ» خبرش می باشد.
اما اگر منظور از تاویل، معنای دیگر آن باشد که عبارت است از تفسیر و تعبیر و بیان و توضیح چیزی، مانند اینکه خداوند متعال می فرماید: «نَبِّئْنَا بِتَأْوِیلِهِ» (یوسف: ۳۶) یعنی تفسیر آن؛ و چون این معنا در نظر گرفته شود، وقف بر «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» خواهد بود چرا که آنها (راسخان در علم) با این اعتبار، کلامی را که با آن مخاطب قرار داده شده اند، می دانند و می فهمند هرچند علم آنها به حقایق اشیاء و کنه آنها احاطه ندارد؛ و بر این اساس و این معنا، جمله «یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ» حال آنها را بیان می کند. و در واقع حال برای «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» می باشند.
[۱] – تاویل دو نوع است:
الف) تاویل مطلقِ حقیقی (کلی)؛ و این زمانی است که در لفظ جلاله «الله» در این آیه توقف شود که در این صورت تاویل امور متشابه و حقیقت آنها را کسی جز الله نمی داند مانند حقیقت اسماء و صفات خداوند و صفت عذاب قبر و نعمت آن و صراط و میزان و بهشت و دوزخ و…
ب) تاویل نسبیِ جزئی؛ و این زمانی است که در جمله «وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» توقف کنیم. گاهی چیزی به نظر زید خوب به نظر می رسد که نزد عمرو خوب نیست. و این در مسائل اجتهادی می باشد. و قول ابن عباس نیز بر همین حمل می شود آنجا که می گوید:: «انا من الراسخین الذین یعلمون تاویله»: «من از راسخان در علم هستم که تاویل آن را می دانند».