سخروف، دانشمندی روسی است که به خاطر مخالفت با الحاد، به جزیره سیبری تبعید شد؛ زیرا او، همواره میگفت: در دنیا، نیرویی فرابشری و اثرگذار وجود دارد. این گفتار، با باورها و پندارهای سوسیالیستها که به عدم وجود خدا معتقدند و حیات را مادّه و فرایندی طبیعی میپندارند، در تعارض قرار داشت. آنچه از گفته این دانشمند روسی، بر میآید، این است که سرشت و نهاد انسان، بر اساس توحید و خداشناسی فطری میباشد؛ ﴿فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیۡهَاۚ﴾ [الروم: ۳۰] «فطرت خدا که مردم را بر اساس آن سرشت».
ملحد و منکر خدا، هیچ جایگاه و ارزشی ندارد. چرا که او، نهادی نگونسار و وجدانی تهی و آهنگی نافرجام و مخالف با برنامه وآیین الهی در زمین دارد. دو سال پیش از فروپاشی نظام سوسیالیستی شوروی، با یکی از اساتید مسلمان مرکز اسلامی واشنگتن دیدار کردم. او، این آیه را برایم تلاوت کرد: ﴿وَنُقَلِّبُ أَفِۡٔدَتَهُمۡ وَأَبۡصَٰرَهُمۡ کَمَا لَمۡ یُؤۡمِنُواْ بِهِۦٓ أَوَّلَ مَرَّهٖ وَنَذَرُهُمۡ فِی طُغۡیَٰنِهِمۡ یَعۡمَهُونَ ١١٠﴾ [الأنعام: ۱۱۰] «ما، دلها و چشمان آنها را (در دریای تخیلات و اوهام) واژگون و حیران میگردانیم؛ همانگونه که در ابتدا ایمان نیاوردند (و میان آنها و ایمان فاصله بود) و آنان را به خود وا میگذاریم تا در طغیان و سرکشی خویش سرگردان باشند».
وی، سپس افزود: این آیه، درباره کمونیستها، واقعیت خواهد یافت که: ﴿فَأَتَى ٱللَّهُ بُنۡیَٰنَهُم مِّنَ ٱلۡقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَیۡهِمُ ٱلسَّقۡفُ مِن فَوۡقِهِمۡ﴾ [النحل: ۲۶] «خداوند، بنیان آنها را از اساس نابود کرد و سقف از بالای سرشان بر روی آنها فرو ریخت (و شالوده زندگی آنان از میان رفت)». ﴿فَأَعۡرَضُواْ فَأَرۡسَلۡنَا عَلَیۡهِمۡ سَیۡلَ ٱلۡعَرِمِ﴾ [سبأ: ۱۶] «اما آنان، (از ایمان به خدا و شکر نعمت) رویگرادن شدند؛ بدین سبب ما، سیل ویرانگری را به سویشان روان کردیم». ﴿فَکُلًّا أَخَذۡنَا بِذَنۢبِهِۦ﴾ [العنکبوت: ۴۰] «ما، هر یک را به گناهاهنشان گرفتیم». ﴿فَیَأۡتِیَهُم بَغۡتَهٗ وَهُمۡ لَا یَشۡعُرُونَ ٢٠٢﴾ [الشعراء: ۲۰۲] «عذاب، ناگهانی به سراغشان م آید؛ بگونهای که نمیفهمند (عذاب، چگونه و از کجا سر رسید)».