یوسف بن یحیی رحمه الله از یاران نزدیک امام شافعی رحمه الله است، در علوم و فنون متعددی مهارت کامل داشت، در عهد خلافت واثق بالله (از خلفای بنی عباس) از مصر به بغداد آمد. در این دوران در آنجا مسئلۀ خلق قرآن بسیار گرم بود. از ایشان خواسته شد تا نسبت به مسئۀ خلق قرآن فتوی صادر کند، اما این خواسته خلافت را نپذیرفت، چنانچه به زندان افکنده شد و در همین دوران وفات نمود. ابو یعقوب بویطی روایت میکند: ایشان در آن مدتی که در زندان بودند، در هر روز جمعه غسل مینمود و لباسهای نو میپوشید، سپس به محض شنیدن صدای اذان به سوی مسجد جامع حرکت میکرد، چون به درب زندان میرسید، نگهبان میپرسید: میخواهی به کجا بروی؟ میگفت: میخواهم به نزد شخصی بروم که مرا به سوی الله فرا میخواند، اما نگهبان از رفتن ایشان به مسجد جلوگیری مینمود و او را دوباره به بند زندان بر میگرداند. در همین ضمن با آوازی گرفته توأم با غم و اندوه میگفت: ای بارالهی، به خوبی آگاهی که به ندای مؤذن لبیک گفتم اما از رفتنم به مسجد جلوگیری نمودند. ابوجارود میگوید: یوسف بن یحیی رحمه الله همسایه من بود، احیاناً اگر در پاسی از شب برمیخواستم آواز تلاوت قرآن وی را میشنیدم. ربیع میگوید: یوسف بن یحیی رحمه الله مدام مشغول ذکر الهی بود[۱].
[۱]– وفیات الأعیان از ابن خلکان ج ۶٫