«عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ، أَنَّ الْیَهُودَ جَاءُوا إِلَى رَسُولِ اللهِ ج، فَذَکَرُوا لَهُ أَنَّ رَجُلاً مِنْهُمْ وَامْرَأَهً زَنَیَا فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ اللهِ ج: مَا تَجِدُونَ فِی التَّوْرَاهِ فِی شَأْنِ الرَّجْمِ فَقَالُوا: نَفْضَحُهُمْ وَیُجْلَدُونَ فَقَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ سَلاَمٍ: کَذَبْتُمْ إِنَّ فِیهَا الرَّجْمَ فَأَتَوْا بِالتَّوْرَاهِ فَنَشَرُوهَا، فَوَضَعَ أَحَدُهُمْ یَدَهُ عَلَى آیَهِ الرَّجْمِ، فَقَرَأَ مَا قَبْلَهَا وَمَا بَعْدَهَا؛ فَقَالَ لَه عَبْدُ اللهِ بْنُ سَلاَمٍ: ارْفَعْ یَدکَ فَرَفَعَ یَدَهُ، فَإِذَا فِیهَا آیَهُ الرَّجْمِ فَقَالُوا: صَدَقَ یَا مُحَمَّدُ فِیهَا آیَهُ الرَّجْمِ فَأَمَرَ بِهِمَا رَسُولُ اللهِ ج، فَرُجِمَا
قَالَ عَبْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ: فَرَأَیْتُ الرَّجُلَ یَجْنَأُ عَلَى الْمَرْأَهِ، یَقِیهَا الْحِجَارَهَ».
(اخرجه فی البخاری: کتاب المناقب ۶۱).
باب ۲۶ قول الله تعالی:{یعرفونه کما یعرفون ابناء هم }.
یعنی:
«عبدالله بن عمر رضی الله عنهما گوید: عدّهاى یهودى پیش پیغمبر آمدند، گفتند: که زن و مردى از ایشان
با هم زنا کردهاند،
پیغمبر صلی الله علیه وسلم به ایشان گفت:
در این مورد چه حکمى در تورات مىبینید؟
🏿گفتند: حکمشان در تورات این است که ما آنان را مفتضح کنیم و آبرویشان را ببریم، سپس آنان را تازیانه بزنیم،
عبدالله بن سلام (که یکى از علماى یهودى بود و مسلمان شده بود) گفت:
دروغ مىگویید، در تورات دستور رجم هست، تورات را آوردند وآن را گشودند، یکى از یهودیها دستش را بر روى آیت رجم قرار داد تا آن را نبینند،
آنگاه آیه ما قبل و ما بعد آیه رجم را قرایٔت کرد، عبداللهبن سلام به او گفت:
دستت را بلند کن، وقتى که دستش را برداشت آیه مربوط به رجم در آن بود،
یهودیها گفتند: عبدالله بن سلام راست گفت، اى محمّد! آیه رجم در تورات هست،
پیغمبر صلی الله علیه وسلم دستور داد آن زن و مرد یهودى را رجم کردند.
عبدالله بن عمر رضی الله عنهما گوید:
وقتى که رجم مىشدند دیدم که مرد یهودى خود را بر روى آن زن خم کرده بود و او را از اصابت سنگها محفوظ مىنمود».