زیرا الله تعالى میفرماید: ﴿فَلَا تَخَافُوهُمۡ وَخَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤۡمِنِینَ ١٧۵﴾ [آل عمران: ۱۷۵]. «پس از آنها نترسید و از من بترسید اگر از مومنین هستید». همچنین میفرماید: ﴿…فَلَا تَخۡشَوُاْ ٱلنَّاسَ وَٱخۡشَوۡنِ…﴾ [المائده: ۴۴]. «… پس از انسانها خشیه[۱] نداشته و از من خشیه داشته باشید…». و کلام دیگرش: ﴿وَإِیَّٰیَ فَٱرۡهَبُونِ ۴٠﴾ [البقره: ۴۰]. «… و فقط از من بترسید». و در جای دیگر میفرماید: ﴿وَهُم مِّنۡ خَشۡیَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ ٢٨﴾ [الأنبیاء: ۲۸]. «و آنها(ملائک) از خشیۀ او(الله تعالی) بیمناک و ترسانند». و همچنین میفرماید: ﴿…وَیَدۡعُونَنَا رَغَبٗا وَرَهَبٗاۖ وَکَانُواْ لَنَا خَٰشِعِینَ ٩٠﴾ [الأنبیاء: ۹۰]. «و [بزرگانیکه در آیات قبل به آنها اشاره شد] با امید و ترس ما را به فریاد میخواندند و نسبت به ما فروتن بودند». و الله تعالى میفرماید: ﴿وَیَخۡشَوۡنَ رَبَّهُمۡ وَیَخَافُونَ سُوٓءَ ٱلۡحِسَابِ ٢١﴾ [الرعد: ۲۱]. «و [اولی الألباب(صاحبان خرد)] از پروردگارشان خشیه داشته و از محاسبۀ بد میترسند». و آیۀ دیگر: ﴿وَلِمَنۡ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِۦ جَنَّتَانِ ۴۶﴾ [الرحمن: ۴۶]. «و برای کسیکه از مقام پروردگارش میترسد دو باغ در نظر گرفتهایم». و قوله تعالى: ﴿ذَٰلِکَ لِمَنۡ خَافَ مَقَامِی وَخَافَ وَعِیدِ ١۴﴾ [ابراهیم: ۱۴]. «این [سرانجام نیکو که خداوند برای پیامبران و پیروانشان قرار داد] از آنِ کسانی است که از جاه و جلال من ترسیده و از تهدید من بهراسند»[۲].
و دلایل از سنت: حدیث عدی بن حاتم رضی الله عنه در صحیحین است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «اتَّقُوا النَّارَ وَلَوْ بِشِقِّ تَمْرَهٍ»[۳]. «از آتش جهنم تقوا پیشه کنید حتی اگر شده به اندازه [صدقه دادن] یک نصف خرما». و همچنین انس رضی الله عنه «وَلَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِکْتُمْ قَلِیلاً وَلَبَکَیْتُمْ کَثِیرًا». «اگر آنچه را که من [در باره آخرت] میدانم شما هم میدانستید، کمتر میخندید و بیشتر گریه میکردید».
بعضی از برادران مردی به خاطر طول کشیدن گریه او، وی را سرزنش نمودند او گریۀ خود را ادامه داد و گفت[۴]:
بکیت على الذنوب لعظم جرمی | وحق لکل من یعصی البکاء [ |
|
فلو کان البکاء یرد همی | لأسعدت الدموع معا دماء |
«برای گناهانیکه دلالت بر عظمت جرم من دارند گریه کردم، و حق هر نافرمانی، گریه کردن میباشد، اگر گریه کردن غم و غصۀ را از بین میبرد، با تبدیل شدن گریه به خون همانا خوشبخت خواهم بود».
عمر بن عبدالعزیز رحمه الله دهانش از این بیت ساکت نمیشد[۵]:
ولا خیر فی عیش امرىء لم یکن له | من الله فی دار القرار نصیب |
«کسیکه برای او نصیبی در سرزمین استقرار(آخرت) وجود ندارد، هیچ خیری در زندگی او یافت نمیشود».
ابو الفتح البغدادی فریادِ فریاد زنندۀ را که الشونیزیه را به فریاد میخواند، شنید[۶]:
وکیف تنام العین وهی قریره | ولمتدرفیأیالمحلینتنزل…فذهبعنیالنوم |
«چگونه چشم من بخوابد در حالیکه آن به روشنی رسیده است، نمیداند در کدام محل استقرار مییابد (بهشت یا جهنم) و خواب از سرم پرید».
[۱]– خشیه به معنای ترس از ابهت و عظمت میباشد و نباید با خوف اشتباه گرفته شود.(مترجم)
[۲]– به غیر از این آیات، آیات بسیار دیگری وجود دارد که ترس از خداوند را لازم و واجب دانستهاند و کسیکه از خداوند نهراسد یا عظمت او را نشناخته و یا به عذابش ایمان ندارد.(مترجم)
[۳]– صحیح بخاری: ۱۴۱۳- ۱۴۱۷- ۶۰۲۳- ۶۵۳۹- ۶۵۴۰- ۶۵۶۳- ۷۵۱۲؛ صحیح مسلم: ۲۳۹۴- ۲۳۹۵- ۲۳۹۶- ۲۳۹۷؛ آلبانی در السلسه الصحیحه: ۲/۵۹۶؛ سنن ترمذی: ۲۴۱۵؛ سنن نسائی: ۲۵۵۲؛ سنن ابن ماجه: ۱۸۵- ۱۸۴۳٫
[۴]– شعب الإیمان: ۸۲۱٫
[۵]– شعب الإیمان: ۹۸۰٫
[۶]– شعب الإیمان: ۹۸۶٫