یادگار قربانی

قوم یهود از نسل حضرت اسحق هستند، لذا اگر حضرت اسحق ذبیح می‌بود یک یادگار و رسمی از وی در نزد آن‌ها باقی می‌ماند. برعکس، نه تنها در خاندان حضرت اسماعیل، بلکه در میان تمام مسلمانان که فرزندان روحانی حضرت اسماعیل‌اند، تمام رسم‌های قربانی تا به امروز موجود است. نسل حضرت اسماعیل دارای تمام یادگارهای قربانی است و حج فریضه بزرگ اسلام نیز یادگار همان قربانی است، چنانکه تفصیل آن به شرح ذیل است:

  • هنگامی که خداوند متعال قصد کرد تا فرمان قربانی فرزند را به حضرت ابراهیم اعلام کند، ندا داد – ای ابراهیم! حضرت ابراهیم اظهار داشت: «من حاضرم»([۱]) در وقت حج که قدم به قدم مسلمان‌ها لبیک گفته و راه می‌روند: این همان الفاظ ابراهیمی‌اند که ترجمه آن‌ها همان «من حاضرم» می‌باشد([۲]).
  • در شریعت ابراهیمی رسم بر این بود که هرکس را به قربانگاه می‌بردند و یا برای خدا نذر می‌کردند، او چندین بار معبد یا قربانگاه را طواف می‌کرد، در مراسم حج میان صفا و مروه که هفت بار سعی می‌شود، همان یادگار است.
  • یکی از فرایض نذر این بود که تا زمان فرا رسیدن ایام نذر موها را نمی‌تراشیدند و کوتاه هم نمی‌کردند، در موسم حج نیز همین رسم و قانون است که فقط وقتی از احرام خارج می‌شوند موها را کوتاه کرده و یا می‌تراشند. در قرآن مجید این شعار ذکر شده است: ﴿مُحَلِّقِینَ رُءُوسَکُمۡ﴾ [الفتح: ۲۷].
  • قربانی یکی از ارکان حج واجب و یادگار همان قربانی حضرت اسماعیل است. به همین جهت در قرآن مجید مذکور است:

﴿وَفَدَیۡنَٰهُ بِذِبۡحٍ عَظِیمٖ ١٠٧﴾ [الصافات: ۱۰۷].

«ما در عوض قربانی حضرت اسماعیل قربانی بزرگی به او دادیم».

این دلایل بر مبنای تصریحات و کنایات تورات بودند. از نظر قرآن مجید قطعاً ذبیح بودن حضرت اسماعیل ثابت است، گرچه بسیاری از مفسرین اشتباهاً روایت یهودیان را تأیید کرده‌اند. در قرآن مجید واقعه قربانی با الفاظ زیر بیان شده است:

﴿وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَىٰ رَبِّی سَیَهۡدِینِ ٩٩ رَبِّ هَبۡ لِی مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ ١٠٠  فَبَشَّرۡنَٰهُ بِغُلَٰمٍ حَلِیمٖ ١٠١ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ ٱلسَّعۡیَ قَالَ یَٰبُنَیَّ إِنِّیٓ أَرَىٰ فِی ٱلۡمَنَامِ أَنِّیٓ أَذۡبَحُکَ فَٱنظُرۡ مَاذَا تَرَىٰۚ﴾ [الصافات: ۹۹-۱۰۲].

«و گفت (ابراهیم) همانا من نزد پروردگارم می‌روم، او به زودی مرا راهنمایی می‌کند. پروردگارا! مرا فرزندی صالح عطا کن، پس او را به پسری بردبار نوید دادیم، پس هرگاه به حدی رسید که با او راه می‌رفت (ابراهیم) گفت: ای فرزندم! من در خواب دیدم که تو را دارم [برای خدا] قربانی می‌کنم پس نظر تو در این باره چیست»؟

در آیه فوق مذکور است که حضرت ابراهیم برای طلب فرزند دعا کرد و خدا قبول کرد و همان فرزندی برای قربانی تقدیم شد. از تورات ثابت است: فرزندی که در اثر دعای حضرت ابراهیم متولد شد، حضرت اسماعیل است و به همین جهت نام او اسماعیل گذاشته شد که خداوند دربارۀ او درخواست ابراهیم را شنید. بنابراین، کسی که در این آیه از وی ذکری به میان آمده، حضرت اسماعیل است نه حضرت اسحاق. بعد از تفصیل و اختتام واقعه قربانی، تولد حضرت اسحاق بیان گردیده، از این موضوع قطعاً ثابت می‌شود: کسی که قبل از این ذکر شده، حضرت اسماعیل است نه حضرت اسحاق. نام مسلمانان که «مسلم» گذاشته شد، همان نامی است که حضرت ابراهیم  علیه السلام انتخاب کرده بود؛ قرآن مجید می‌فرماید:

﴿مِّلَّهَ أَبِیکُمۡ إِبۡرَٰهِیمَۚ هُوَ سَمَّىٰکُمُ ٱلۡمُسۡلِمِینَ مِن قَبۡلُ﴾ [الحج: ۷۸].

«مذهب پدر شما ابراهیم، او نخست نام شما را مسلمان گذاشته بود»([۳]).

تاریخ این نامگذاری از قربانی آغاز می‌شود، یعنی حضرت ابراهیم خواست تا حضرت اسماعیل را قربانی کند و به او گفت: به من از سوی خدا درباره قربانی تو فرمان داده شده است نظر تو چیست؟ حضرت اسماعیل با نهایت استقلال و تسلیم گردن خم کرد و گفت: این سرم حاضر است. در آن موقع خدا لفظ «اسلما» را بکار برد که از اسلام مأخوذ است و مفهوم آن «تسلیم» و سپردن است: ﴿فَلَمَّآ أَسۡلَمَا﴾ [الصافات: ۱۰۳].

یعنی پس چون آن هردو خود را به ما سپردند.

بزرگترین شاهکار و کارنامۀ حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل  علیه السلام تسلیم و رضا است، یعنی هنگامی که حکم به قربانی شد، پدر و مادر و پسر هردو بدون عذر سر تسلیم فرود آوردند، این وصف مورد قبول بارگاه الهی و سپس به عنوان شعار مذهبی حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل  علیه السلام قرار گرفت و بر همین اساس، حضرت ابراهیم نام پیروان خود را «مُسّلِمّ» گذاشت.

قربانی، ایثار و اسلام در واقع الفاظ مترادفی هستند و این دلیلی است قاطع بر این امر که حضرت اسماعیل خود را برای قربانی تقدیم کرده بود و چنانچه حضرت اسحق قربانی می‌شد، این لقب به اولاد و نسل او تعلق می‌گرفت.

 

 

[۱]– تورات تکوین، اصحاح ۲۲ آیه ۱٫

[۲]– تورات لاویین، اصحاح ۸ آیه ۲۷٫

[۳]– در صفات گذاشته ذکر شد که بعضی از مفسرین به علت قرب لفظ، فاعل «سَمّی» را حضرت ابراهیم علیه السلام قرار داده‌اند؛ از تابعین مسلک ابن زید و حضرت حسن بصری همین است و ابوحیان همین را تأیید کرده است، ولی از صحابه ابن عباس و تابعین، مجاهد، ضحاک، قتاده و سفیان مرجع ضمیر را «الله» دانسته‌اند و این معنا را گرفته‌اند که نام شما را خداوند قبل از نزول قرآن مسلم گذاشته بود و در این قرآن نیز شما را مسلم قرار داد. (سلیمان ندوی)

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …