گوشهای از بیوگرافی ابویوسف، شاگرد ابو حنیفه
ابویوسف، یعقوب بن ابراهیم بن حبیب، قاضی القضاه (رئیس دیوان عالی کل کشور). وی به سال ۱۱۳ ه . ق در کوفه زاده شد. در حالت فقر و فاقه پا به عرصهی زندگی گذاشت ولی امام اعظم دستش را گرفت و با وی از در مواسات و همدردی وارد شد و وی را تأمین و مساعدت نمود. وی فقه را از امام ابوحنیفه فراگرفت و از برجستهترین شاگردان امام به شمار میآید و از زمرهی نخستین کسانی است که کتب فقهی را براساس مذهب احناف وضع و تدوین نمود و علم و دانش و فقه و درایت استاد خویش را در اطراف و اکناف گیتی پخش و نشر کرد.
ابویوسف در بیشتر مسائل فقهی، بر خلاف رأی استادش نظر میداد و دلیل و برهان نیز بر آراء و نظریات و اجتهادات و تطبیقات فقهیاش ارائه میداد. وی درمحضر هارونالرشید (خیلفهی عباسی)، از جایگاه و منزلتی بس والا و بالایی برخوردار بود حتی براساس همین ارتباط و وابستگی تنگاتنگ بود که خلیفه، وی را بعنوان «قاضی القضاه» (رئیس دیوان عالی کل کشور) انتخاب نمود، و ایشان نخستین کسی است که به «قاضی القضاه» ملقب شده است.
مورخان نقل میکنند که امام ابویوسف، جزء نخستین کسانی هستند که پوشش و هیأتی خاص و ویژه را برای علما و دانشوران اسلامی پیشنهاد داد تا بر همین اساس، از دیگر طیفها و تودههای مختلف مردم بازشناخته شوند.
فقه احناف، مرهون و مدیون زحمات و خدمات ابویوسف است چرا که از جانب ایشان بود که فقه حنفی به فوائد و ویژگیهای بس سترگ و بزرگ نائل آمد و راه برای رشد و تکامل و ترقی و پیشرفت آن هموار گردید. ابویوسف با احراز پست قضاوت، به صورت عملی و کاربردی، مذهب احناف را ترویج داد و از طرف او بود که میراث فقهی احناف، پربار و لوای فقاهت احناف به اهتزاز درآمد و راه را برای رشد و تکامل فقه مذهبی هموار و مهیا ساخت. و شاید ابویوسف نخستین فرد از فقهای اهل رأی باشد که با این کارش میان روش و طریقهی اهل رأی، و منش و سلوک اهل حدیث، جمع نموده است چرا که ایشان در کنار اینکه فقیه بود از محدثین نیز اخذ حدیث نموده بود.
از این رو علما، ایشان را از حافظترین یاران امام ابوحنیفه، پیرامون حفظ احادیث رسول خدا ج میدانند.[۱]
و عدهی بیشماری از علماء و بزرگان عرصهی علم و دانش و طلایهداران و پیشقراولان عرصهی فقاهت و درایت، از جمله: «محمد بن حسن» و «احمد بن حنبل» و «یحیی بن معین» از ابویوسف حدیث روایت نمودهاند.
وی درسال ۱۸۲ ه . ق، چهره در نقاب خاک کشید و این خاکدان را برای همیشه ترک کرد.[۲] (روحش شاد و راهش پر رهرو باد.)
[۱]– ابوحنیفه، تألیف: «شیخ ابو زهره»، ص۱۹۷
[۲]– «الفوائد البهیه» ص۲۲۵ و «الفتح المبین» مراغی (۱/۱۲)