مفروق به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم گفت: «ای برادر قریشی!
به خدا سوگند که شما، به اخلاق کریمانه و اعمال نیک دعوت میدهید؛ قومی که تو را تکذیب کرده و بر ضد تو متحد شدهاند، سبکسر و بدور از حق هستند.»
مفروق در آن هنگام مناسب دید که هانی بن قبیصه نیز در این گفتمان، شرکت کند و افزود: «این شخص، هانی بن قبیصه یکی از بزرگان قبیله و پیشوای دینی ما است.»
هانی به رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم گفت: «ای برادر قریشی!
سخنانت را شنیدم و آن را تأیید میکنم؛ اما چنین میپندارم که اگر به همین یک جلسه و دیدار، دین خود را رها کنیم و به دین تو درآییم، کار عاقلانهای نباشد؛ چراکه هنوز دربارهی دعوتت و عواقب آن نیندیشیدهایم و همین، سبکسری و بیتدبیری است و قطعاً عجله و شتابزدگی، پیامدی جز خطا و انحراف ندارد.
گذشته از این قبیلهای داریم که مناسب نمیدانیم بدون نظر آنها، پیمانی ببندیم.
البته پیشنهاد میکنم که فعلاً شما برگردید و ما هم برمیگردیم تا بیش از این بیندیشیم.»
هانی، مثنی بن حارثه را نیز در این گفتگو شریک کرد و گفت: «مثنی، یکی از بزرگان قبیله و مسؤول امور جنگی است.»
مثنی، رو به پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم کرد و گفت: «سخنانت را شنیدم که چه نیک، سخن گفتی و مرا به شگفت و تعجب انداختی؛ اما جواب من نیز، همان جواب هانی بن قبیصه است؛ ما، درمیان دو سرزمین ساحلی قرار گرفتهایم؛ یکی (یمامه) و دیگری (سماوه).»
رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم دربارهی این دو سرزمین پرس و جو کردند.
مثنی گفت: «یکی، قسمتهای ساحلی سرزمین عرب و اطراف آن است ودیگری، سرزمین فارس و نهرهای کسری؛ ما، با کسری
(حکومت فارس) پیمان بستهایم که نه خودمان، در این منطقه، جریانی را به راه بیندازیم و نه مجرمی را در این منطقه پناه دهیم.
بنابراین شاید دعوت شما، از همان مواردی باشد که پادشاهان نمیپسندند.
عربها عادت دارند که عذر خطاکار را بپذیرند؛ اما عادت مردم فارس و مناطق اطراف آن، این است که عذر خطاکار را نمیپذیرند.
لذا اگر بخواهید شما را در برابر عربها یاری میکنیم؛ اما در برابر اهل فارس، هیچ تعهدی به شما نمیهیم.»
رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمودند: «شما، پاسخ بدی ندادید و حقیقت را بهصراحت بیان کردید.
اما تنها کسی، به حمایت و جانبداری از دین خدا میپردازد که همهسویه و از تمام جوانب به این کار اقدام کند.»
آن حضرت صلی الله علیه وآله وسلم افزودند: «مدت زمان زیادی بر شما نخواهد گذشت که خداوند، سرزمینها و داراییهای اهل فارس را به شما خواهد داد و دخترانشان را کنیزان و همبستران شما خواهد نمود.
پس آیا خدا را به پاکی یاد نمیکنید؟»
نعمان بن شریک که از همان قبیله بود و آنجا حضور داشت، گفت: «ای برادر قریشی!
خدا کند که برای تو نیز چنین شود».
(نام کتاب:خلفای راشدین؛ابوبکرصدیق رضی الله عنه، مؤلف:دکترعلی صلابی)