اهل سنت و الجماعت گروهی است که رسول اکرم از میان فرقهها فقط به آن وعده نجات داده است و محور این ویژگی بر پایه پیروی از سنت و همآهنگ بودن با باورها و عبادت و رهنمود و سلوک و اخلاقی است که در سنت آمده و همراهی با جماعت مسلمین است.
بنابراین تعریف اهل سنت و الجماعت از تعریف سلف بیرون نیست، دانستیم که سلف یعنی کسانی که عامل به قرآن و متمسّک به سنت هستند، پس سلف همان اهل سنت هستند که مقصود پیامبر بودهاند و اهل سنت همان سف صالح و کسانیاند که راه آنان را در پیش گرفتهاند.
و این معنی خاصتر اهل سنت و الجماعت است که با این معنی همه گروههای بدعتگذار و هواپرست مانند خوارج و جهمیه و قدریه و معتزله و رافضه و مرجئه و دیگر اهل بدعت که راه اینها را در پیش گرفتهاند از اهل سنت جدا میشوند.
پس سنت در اینجا در مقابل بدعت و جماعت در مقابل تفرقه قرار دارد، و احادیثی که در آن به لزوم جماعت امر شده و از تفرقه نهی میکند، مقصود همین است.
و مفسّر قرآن عبدالله بن عباس در تفسیر گفته:«یوم تبیض وجوه و تسودّ وجوه» روزی که چهرههایی سفید و چهرههایی سیاه میشود». همین مفهوم را مراد گرفته است و میگوید: «چهرههای اهل سنت و الجماعت سفید میشود و چهرمهای اهل بدعت و تفرقه سیاه میگردد».[۱]
و کلمه سلف صالح با واژه اهل سنت و الجماعت مترادف است، همان طوری که به اهل سنت، اهل الاثر، و اهل حدیث و گروه رستگار و اهل اتباع و غرباء گفته میشود و این نامها از علمای سلف نقل شدهاند.
[۱] . ن ک تفسیر ابن کثیر، سوره ال عمران/آیه ۱۰۶