عَنْ ابْنِ مَسْعُودٍ قَالَ: قَالَ لِی النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم: «اقْرَأْ عَلَیَّ»، قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّهِ، آقْرَأُ عَلَیْکَ، وَعَلَیْکَ أُنْزِلَ، قَالَ: «نَعَمْ» فَقَرَأْتُ سُورَهَ النِّسَاءِ حَتَّى أَتَیْتُ إِلَى هَذِهِ الآیَهِ: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّهِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا۴١﴾ [النساء: ۴۱]. قَالَ: «حَسْبُکَ الْآنَ» فَالْتَفَتُّ إِلَیْهِ، فَإِذَا عَیْنَاهُ تَذْرِفَانِ.[۱]
از ابن مسعود س روایت شده که گفت: رسول الله ج برایم فرمود: «قرآن را بر من بخوان!» گفتم: ای رسول الله! آیا من بر شما بخوانم در حالیکه بر شما فرو فرستاده شده است؟ فرمود: «بله» و من بر ایشان سوره نساء را خواندم تا اینکه به این آیه رسیدم: ﴿فَکَیۡفَ إِذَا جِئۡنَا مِن کُلِّ أُمَّهِۢ بِشَهِیدٖ وَجِئۡنَا بِکَ عَلَىٰ هَٰٓؤُلَآءِ شَهِیدٗا۴١﴾ [النساء: ۴۱]. فرمود: «حالا بس است» و من به سویش نگریستم؛ دیدم که چشمانش اشکبار است.
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ الشِّخِّیرِ قَالَ: أَتَیْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم وَهُو یُصَلِّی وَلِجَوْفِهِ أَزِیْزٌ کَأَزِیزِ الْمِرْجَلِ مِنَ البُکَاءِ».[۲]
از عبدالله بن شِخّیر روایت شده است که گفت: به نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم رفتم و او نماز میخواند و درون وی، از شدت گریه، صدایی همانند صدای جوشش دیگ داشت.
[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۵۰۵۰ و مسلم حدیث شماره ۸۰۰ با لفظ بخاری
[۲]– صحیح؛ ابوداود شماره ۹۰۴٫ و نسایی شماره ۱۲۱۴ با لفظ ابوداود