پس عمل خارجی در قیامت ملاک محاکمه نیست. آن تصمیم تو ملاک محاکمه خواهد بود. و تو هم تصمیم خود را زمانی که در میان دو احتمال قرار داشتی گرفتی و من به این خاطر تو را محاکمه میکنم. هرچند پس از اینکه آن فعل انجام پذیرفت معلوم میشود که تو با آن تصمیمی که گرفته بودی وسیله و سببی برای کار من بودی.
دو چیز هم از اینها استنباط میشود: زمانی که تو مکلّفی و تو انتخاب میکنی در آن زمان (برای تو) معلوم نیست که من چه چیزی را اراده میکنم و زمانی هم که مشخص است که من چه چیزی را اراده کردهام و تو فقط عامل و وسیلهی آن شدی دیگر بر تو تکلیفی نیست.
وقتی که تو تصمیم میگیری و بر اثر تصمیم تو انگشتان تو بر روی ماشهی اسلحه تکان میخورد و گلوله شلیک میشود، هنوز معلوم نیست که آیا من مقرر کردهام که آن شخص از طریق تو کشته شود یا نه. در آن زمان است که تو تصمیم میگیری و مکلّف میشوی.
وقتی هم که او کشته شده است و روشن شد که تو سبب فعل من بودهای در آن زمان دیگر تو مکلف نیستی. یعنی وقتی که مشخص میشود که تو سبب هستی و دیگر مکلّف نیستی و (لازم نیست که) احساس جبر کنی و بگویی که «من مجبورم و جبری تصمیم میگیرم». اما وقتی که تو تصمیم میگیری دیگر هیچگونه جبر و فشاری بر تو وارد نیست. پس دو چیز با یکدیگر هستند:
اول: تو با ارادهات سبب من هستی. یعنی ارادهی تو قالبی است که ارادهی من از آن طریق کار میکند.
دوم: تو هم دارای ارادهای هستی که با آن مختار هستی. بدان خاطر که غیب نمیدانی و از لحظهای پس از زمان حال خبر نداری.
حتی کسی که تصمیم میگیرد و پس از آن یک جبری نمیگذارد که کارش را انجام دهد به خاطر آن -کار نکرده- هم مجازات خواهد شد. در همان مثال تفنگ، شخص تصمیم قطعی و صددرصدیاش را گرفت و مثلاً در آن لحظه که انگشتش تکان میخورد، سکته میکند و انگشتش خشک میشود و تیر شلیک نمیشود یا اینکه او انگشتش را حرکت میدهد اما تیر درون اسلحه شلیک نمیشود یا اینکه انگشتش را حرکت میدهد و تیر هم شلیک میشود اما به خاطر عوامل بیرونی -مانند مثلاً رخ دادن زلزله یا وزیدن باد یا اینکه شخص خودش را کنار دهد که تیر به او برخورد نکند یا…- که دیگر از اختیار او خارجاند و جبری هستند، تیر به شخص برخورد نمیکند. با این حال او در اینجا قاتل است. در دنیا قاتل نیست چون کسی را نکشته است چون در دنیا به ظاهر مینگرند اما در قیامت در پروندهاش نوشته شده است که او قاتل است. این هم به خاطر نیتی است که او داشته است. وگرنه او که تمام نیرو و توان خود را برای قتل به کار بسته اما مثلاً زلزله مانع کار او شده است یا مثلاً اسلحه ایراد داشته یا….
پس در یک زمان هم اراده و نیروی انتخاب است و هم سبب کار خدا است. هرچند در آخرت مشخص میشود که این سبب کار خدا بوده است اما در زمانی که هنوز برایش مشخص نشده است با ارادهی خود، کارش را انجام میدهد[۱].
[۱]– این سخن مخالف حدیث صریح رسول الله صلی الله علیه و سلم میباشد زیرا کسی که نیت کار بدی کرده باشد و بعد آن را انجام ندهد و از آن منصرف شود نه تنها گناهی بر ایشان نوشته نمیشود بلکه یک اجر هم دارند.
«عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍب عَنِ النَّبِىِّ صلی الله علیه و سلم فِیمَا یَرْوِى عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ قَالَ قَالَ: إِنَّ اللَّهَ کَتَبَ الْحَسَنَاتِ وَالسَّیِّئَاتِ، ثُمَّ بَیَّنَ ذَلِکَ فَمَنْ هَمَّ بِحَسَنَهٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ لَهُ عِنْدَهُ حَسَنَهً کَامِلَهً، فَإِنْ هُوَ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ لَهُ عِنْدَهُ عَشْرَ حَسَنَاتٍ إِلَى سَبْعِمِائَهِ ضِعْفٍ إِلَى أَضْعَافٍ کَثِیرَهٍ، وَمَنْ هَمَّ بِسَیِّئَهٍ فَلَمْ یَعْمَلْهَا کَتَبَهَا اللَّهُ لَهُ عِنْدَهُ حَسَنَهً کَامِلَهً، فَإِنْ هُوَ هَمَّ بِهَا فَعَمِلَهَا کَتَبَهَا اللَّهُ لَهُ سَیِّئَهً وَاحِدَهً». [رواه البخاری و مسلم فی صحیحیهما بهذه الحروف]. ترجمه حدیث:
«عبدالله بن عباسب از رسول الله صلی الله علیه و سلم و او از پروردگار تبارک و تعالی روایت میکند که فرمود: خدا خوبیها و بدیها را نوشته است، پس از آن این عبارت را توضیح داد، پس کسی که قصد خوبی کند و آن را انجام ندهد، خدای تعالی نزد خودش آن را یک خوبی کامل مینویسد، و اگر قصد خوبی کرد و آن را انجام داد، خدای تعالی نزد خودش ده خوبی تا هفتصد برابر تا چند برابر بسیار برای او مینویسد، و اگر قصد بدی کرد و آن را انجام نداد، آن را خدای تعالی نزد خودش یک خوبی کامل مینویسد، و اگر قصد بدی کرد و آن را انجام داد، خدای تعالی آن را یک بدی مینویسد. این حدیث را بخاری و مسلم در صحیح خود به همین لفظ روایت نمودند».
وب سایت اختصاصی اهل سنت و جماعت ایران زمین