کیفیت دم شرعی

دم کننده وضو می‌گیرد، سپس شروع به تلاوت قرآن می‌نماید بر خودش یا بر مریض، آیات را با ترتیل می‌خواند، و هرچه می‌تواند از قرآن تلاوت و بر خودش یا مریض، فُوت و دم می‌نماید. از جمله: سوره‌ی فاتحه، آیت الکرسی، آیات آخر سوره‌ی بقره، سوره‌ی کافرون، سوره‌ی اخلاص، معوذتین «قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس»، و آیات سحر و جن از جمله:

﴿۞وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَلۡقِ عَصَاکَۖ فَإِذَا هِیَ تَلۡقَفُ مَا یَأۡفِکُونَ١١٧ فَوَقَعَ ٱلۡحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ١١٨ فَغُلِبُواْ هُنَالِکَ وَٱنقَلَبُواْ صَٰغِرِینَ١١٩ وَأُلۡقِیَ ٱلسَّحَرَهُ سَٰجِدِینَ١٢٠ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ١٢١ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ١٢٢﴾ [الأعراف: ۱۱۷-۱۲۲].

«و [ما] به موسی وحی کردیم که: «عصای خود را بیفکن». ناگهان آن [عصا، به مار بزرگی تبدیل شد و] آنچه را به دروغ ساخته بودند، فرو ‌بلعید. پس حقیقت آشکار گردید و آنچه مى‌کردند باطل شد. و [فرعون و فرعونیان همگی در] آنجا شکست خوردند و خوار گردیدند، و جادوگران به سجده افتادند. گفتند: «به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛ پروردگار موسی و هارون».

﴿وَقَالَ فِرۡعَوۡنُ ٱئۡتُونِی بِکُلِّ سَٰحِرٍ عَلِیمٖ٧٩ فَلَمَّا جَآءَ ٱلسَّحَرَهُ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰٓ أَلۡقُواْ مَآ أَنتُم مُّلۡقُونَ٨٠ فَلَمَّآ أَلۡقَوۡاْ قَالَ مُوسَىٰ مَا جِئۡتُم بِهِ ٱلسِّحۡرُۖ إِنَّ ٱللَّهَ سَیُبۡطِلُهُۥٓ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یُصۡلِحُ عَمَلَ ٱلۡمُفۡسِدِینَ٨١ وَیُحِقُّ ٱللَّهُ ٱلۡحَقَّ بِکَلِمَٰتِهِۦ وَلَوۡ کَرِهَ ٱلۡمُجۡرِمُونَ٨٢﴾ [یونس:۷۹-۸۲].

«و فرعون گفت: «تمام جادوگرانِ [ماهر و] دانا را نزد من بیاورید». وقتی جادوگران آمدند، موسی به آنان گفت: «آنچه [از وسایل جادو] می‌خواهید بیفکنید، [اکنون] بیفکنید». هنگامی که افکندند، موسی گفت: «آنچه آورده‌اید، جادوست. یقیناً الله آن را باطل خواهد کرد. بی‌تردید، الله کارِ مفسدان را اصلاح نمی‌کند. و الله با سخنان خویش حق را [ثابت و] پایدار می‌کند؛ هر چند که مجرمان نپسندند».

﴿قَالُواْ یَٰمُوسَىٰٓ إِمَّآ أَن تُلۡقِیَ وَإِمَّآ أَن نَّکُونَ أَوَّلَ مَنۡ أَلۡقَىٰ۶۵ قَالَ بَلۡ أَلۡقُواْۖ فَإِذَا حِبَالُهُمۡ وَعِصِیُّهُمۡ یُخَیَّلُ إِلَیۡهِ مِن سِحۡرِهِمۡ أَنَّهَا تَسۡعَىٰ۶۶ فَأَوۡجَسَ فِی نَفۡسِهِۦ خِیفَهٗ مُّوسَىٰ۶٧ قُلۡنَا لَا تَخَفۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡأَعۡلَىٰ۶٨ وَأَلۡقِ مَا فِی یَمِینِکَ تَلۡقَفۡ مَا صَنَعُوٓاْۖ إِنَّمَا صَنَعُواْ کَیۡدُ سَٰحِرٖۖ وَلَا یُفۡلِحُ ٱلسَّاحِرُ حَیۡثُ أَتَىٰ۶٩﴾ [طه: ۶۵-۶۹].

«[جادوگران] گفتند: «اى موسى، آیا تو [آنچه را با خود داری] مى‌افکنى یا [ما] نخستین کسی باشیم که مى‌افکنَد؟» [موسی] گفت: «[نه،] بلکه، شما بیفکنید». ناگاه ریسمان‌ها و چوبدستی‌های آنان از جادویشان چنان به نظرش رسید که گویی به شتاب مى‌خزند. پس موسى در دلش ترسی احساس کرد. گفتیم: «نترس [که] تو قطعاً [پیروز و] برتری. و آنچه را که در دست راست خود داری بیفکن تا [تمام] آنچه را که ساخته‌اند ببلعد. بی‌تردید، آنچه آنان ساخته‌اند، فقط نیرنگِ جادوگر است و جادوگر هر جا که باشد [و هر چه کند]، پیروز نمی‌گردد».

﴿وَٱتَّبَعُواْ مَا تَتۡلُواْ ٱلشَّیَٰطِینُ عَلَىٰ مُلۡکِ سُلَیۡمَٰنَۖ وَمَا کَفَرَ سُلَیۡمَٰنُ وَلَٰکِنَّ ٱلشَّیَٰطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ ٱلنَّاسَ ٱلسِّحۡرَ وَمَآ أُنزِلَ عَلَى ٱلۡمَلَکَیۡنِ بِبَابِلَ هَٰرُوتَ وَمَٰرُوتَۚ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنۡ أَحَدٍ حَتَّىٰ یَقُولَآ إِنَّمَا نَحۡنُ فِتۡنَهٞ فَلَا تَکۡفُرۡۖ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنۡهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِۦ بَیۡنَ ٱلۡمَرۡءِ وَزَوۡجِهِۦۚ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِۦ مِنۡ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذۡنِ ٱللَّهِۚ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡۚ وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ مِنۡ خَلَٰقٖۚ وَلَبِئۡسَ مَا شَرَوۡاْ بِهِۦٓ أَنفُسَهُمۡۚ لَوۡ کَانُواْ یَعۡلَمُونَ١٠٢﴾ [البقره: ۱۰۲].

«و از آنچه شیاطین در [عهدِ] فرمانروایی سلیمان [بر مردم] می‌خواندند پیروی کردند [و مدعی شدند که سلیمان پادشاهی خویش را با سحر استوار کرده است]؛ و [حال آنکه] سلیمان [هرگز دست به سحر نیالود] و کافر نشد؛ ولی شیاطین [که] کفر ورزیدند، به مردم سحر می‌آموختند؛ و [نیز] از آنچه بر دو فرشته «هاروت» و «ماروت» در بابِل نازل شده بود [پیروی کردند؛ و[لی آن دو فرشته] به هیچ کس چیزی نمی‌آموختند مگر اینکه [قبلاً از روی خیرخواهی به او] می‌گفتند: «ما وسیلۀ آزمایش هستیم؛ پس [با به کار بستن سحر] کافر نشو». آنان [= یهود] از آن دو [فرشته] چیزهایی می‌آموختند که [بتوانند] توسط آن میان مرد و همسرش جدایی افکنند؛ حال آنکه بدون اجازۀ الله نمی‌توانستند به وسیلۀ آن به کسی زیانی برسانند؛ و چیزی می‌آموختند که [فقط] به آنان زیان می‌رساند و سودی نمی‌داد؛ و قطعاً می‌دانستند که هر کس [مشتاق و] خریدارِ آن [جادوها] باشد، در آخرت بهره‌ای نخواهد داشت. اگر [حقیقت را] می‌دانستند، [متوجه می‌شدند که] چه بد و زشت بود آنچه خود را به آن فروختند!».

﴿وَٱلصَّٰٓفَّٰتِ صَفّٗا١ فَٱلزَّٰجِرَٰتِ زَجۡرٗا٢ فَٱلتَّٰلِیَٰتِ ذِکۡرًا٣ إِنَّ إِلَٰهَکُمۡ لَوَٰحِدٞ۴ رَّبُّ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَمَا بَیۡنَهُمَا وَرَبُّ ٱلۡمَشَٰرِقِ۵ إِنَّا زَیَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡیَا بِزِینَهٍ ٱلۡکَوَاکِبِ۶ وَحِفۡظٗا مِّن کُلِّ شَیۡطَٰنٖ مَّارِدٖ٧ لَّا یَسَّمَّعُونَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ ٱلۡأَعۡلَىٰ وَیُقۡذَفُونَ مِن کُلِّ جَانِبٖ٨ دُحُورٗاۖ وَلَهُمۡ عَذَابٞ وَاصِبٌ٩ إِلَّا مَنۡ خَطِفَ ٱلۡخَطۡفَهَ فَأَتۡبَعَهُۥ شِهَابٞ ثَاقِبٞ١٠﴾ [الصافات: ۱-۱۰].

«سوگند به فرشتگان صف‌به‌صف [که برای عبادت پروردگار ایستاده‌اند] و سوگند به فرشتگانی که ابرها را می‌رانند و سوگند به فرشتگانی که قرآن تلاوت می‌کنند [که] بی‌تردید، معبود شما یکتاست. [همان] پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن‌هاست و پروردگار [خورشید در غروب‌گاه‌ها و] طلوع‌گاه‌ها. به راستی که ما آسمان دنیا را با زیورِ ستارگان آراستیم و آن را از [دسترس] هر شیطان سرکشی حفظ کردیم. [آن شیاطین، هرگز] نمی‌توانند [سخنان فرشتگان] عالم بالا را بشنوند و از هر سو [با شهاب‌های آتشین] تیرباران می‌شوند. [از ورود آنان، به عالم فرشتگان جلوگیری می‌شود و همواره به] عقب رانده می‌شوند و عذابی جاودان [در پیش] دارند؛ مگر کسی که ناگهان چیزی [از گفتگوی فرشتگان] را دزدکی گوش دهد که [در این صورت،] شهابی درخشان او را دنبال می‌کند».

﴿یَٰقَوۡمَنَآ أَجِیبُواْ دَاعِیَ ٱللَّهِ وَءَامِنُواْ بِهِۦ یَغۡفِرۡ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمۡ وَیُجِرۡکُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِیمٖ٣١ وَمَن لَّا یُجِبۡ دَاعِیَ ٱللَّهِ فَلَیۡسَ بِمُعۡجِزٖ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَلَیۡسَ لَهُۥ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءُۚ أُوْلَٰٓئِکَ فِی ضَلَٰلٖ مُّبِینٍ٣٢﴾ [الأحقاف: ۳۱-۳۲].

« ای قوم، [سخنان توحیدیِ] این دعوتگر را که به سوی الله فرامی‌خوانَد بپذیرید و به او ایمان آورید تا [الله] برخى از گناهانتان را ببخشد و شما را از عذابى دردناک در امان بدارد. و هر کس [سخنان] دعوتگری را که به سوی الله فرامی‌خوانَد نپذیرد [و به وی ایمان نیاورد، هرگز الله را] در زمین به تنگ نمى‏آورَد؛ و در برابر الله [یاور و] کارسازى نخواهد داشت. چنین کسانی در گمراهىِ آشکارند».

﴿وَإِن یَمۡسَسۡکَ ٱللَّهُ بِضُرّٖ فَلَا کَاشِفَ لَهُۥٓ إِلَّا هُوَۖ وَإِن یَمۡسَسۡکَ بِخَیۡرٖ فَهُوَ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ١٧ وَهُوَ ٱلۡقَاهِرُ فَوۡقَ عِبَادِهِۦۚ وَهُوَ ٱلۡحَکِیمُ ٱلۡخَبِیرُ١٨﴾ [الأنعام: ۱۷-۱۸].

«[ای انسان،] اگر الله [بخواهد] زیانی به تو رسانَد، هیچ کس جز او برطرف‌کنندۀ آن نیست؛ و اگر [اراده کند که] خیری به تو رسانَد، [کسی بازدارندۀ آن نیست] پس او بر همه چیز تواناست. و او بر بندگانش چیره و فوق [آنان] است؛ و او حکیمِ آگاه است».

«اللَّهُمَّ رَبَّ النَّاسِ أَذْهِبِ البَاسَ، اشْفِهِ وَأَنْتَ الشَّافِی، لاَ شِفَاءَ إِلَّا شِفَاؤُکَ، شِفَاءً لاَ یُغَادِرُ سَقَمًا».[۱]

«یا الله! ای پروردگار مردم! بیماری‌اش را برطرف کن و آن چنان بهبودی و شفایی عنایت بفرما که هیچ بیماری‌ای باقی نگذارد. چرا که تو شفادهنده‌ای و هیچ شفایی، جز شفای تو وجود ندارد».

«بِاسْمِ اللهِ أَرْقِیکَ، مِنْ کُلِّ شَیْءٍ یُؤْذِیکَ، مِنْ شَرِّ کُلِّ نَفْسٍ أَوْ عَیْنِ حَاسِدٍ، اللهُ یَشْفِیکَ بِاسْمِ اللهِ أَرْقِیکَ».[۲]

«به نامِ الله بر تو دعای شفا می‌خوانم (و از او می‌خواهم) که تو را از آن چه که تو را می‌آزارد و از شر هر شخص یا چشمِ حسودی در پناه خویش قرار دهد؛ الله، تو را شِفا بخشد که به نامِ او، برای تو دعایِ شِفا و بهبودی می‌کنم».

«بِاسْمِ اللهِ یُبْرِیکَ، وَمِنْ کُلِّ دَاءٍ یَشْفِیکَ، وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ، وَشَرِّ کُلِّ ذِی عَیْنٍ».[۳]

«الله متعال به تو بهبودی عنایت کند و از هر بیماری، شفایت دهد و از شر حسود آن گاه که حسادت می‌ورزد، و از شر تمام کسانی‌که چشم زخم دارند، پناهت دهد».

«امْسَحِ البَاسَ رَبَّ النَّاسِ، بِیَدِکَ الشِّفَاءُ، لاَ کَاشِفَ لَهُ إِلَّا أَنْتَ».[۴]

«بیماری را بر طرف کن، ای پروردگار مردم، شفا به دست توست، هیچ بازدارنده‌ای به غیر از تو نیست».

«أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّهِ، مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ وَهَامَّهٍ، وَمِنْ کُلِّ عَیْنٍ لاَمَّهٍ».[۵]

«از هر شیطان، حشره‌ی گزنده و چشم شور به کلام کامل و صفاتِ بی‌عیب الله، پناه می‌برم».

«أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللهِ التَّامَّاتِ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ».[۶]

«از شر تمام مخلوقات، به کلام کامل و صفاتِ بی‌عیب الله پناه می‌برم».

«ضَعْ یَدَکَ عَلَى الَّذِی تَأَلَّمَ مِنْ جَسَدِکَ، وَقُلْ بِاسْمِ اللهِ ثَلَاثًا، وَقُلْ سَبْعَ مَرَّاتٍ أَعُوذُ بِاللهِ وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ وَأُحَاذِرُ».[۷]

«دستِ خود را بر محلِّ درد بگذار و سه بار بگو: “بِاسْمِ اللهِ” و هفت بار بگو: «أَعُوذُ بِاللهِ وَقُدْرَتِهِ مِنْ شَرِّ مَا أَجِدُ وَأُحَاذِرُ»: «از دردی که احساس می‌کنم و از شرّ چیزی که می‌ترسم، به الله و قدرتش پناه می‌برم».

«أَسْأَلُ اللَّهَ الْعَظِیمَ رَبَّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ أَنْ یَشْفِیَکَ» سَبْعَ مِرَاتٍ.[۸]

«از الله بزرگ که پروردگار عرش بزرگ است، می‌خواهم که تو را شفا دهد». هفت مرتبه این دعا را بخواند.

[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۵۷۴۳ و مسلم حدیث شماره ۲۱۹۱ با لفظ بخاری

[۲]– مسلم حدیث شماره ۲۱۸۶

[۳]– مسلم حدیث شماره ۲۱۸۵

[۴]– بخاری حدیث شماره ۵۷۴۴

[۵]– بخاری حدیث شماره ۳۳۷۱

[۶]– مسلم حدیث شماره ۲۷۰۹

[۷]– مسلم حدیث شماره ۲۲۰۲

[۸]– صحیح؛ ابوداود حدیث شماره ۳۱۰۶ و ترمذی حدیث شماره ۲۰۸۳ با لفظ ابوداود

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …