شیخ الاسلام میگوید: «استغاثه یعنی طلب کمک و یاری و دور کردن سختی مثل استنصار که به معنی طلب یاری کردن است و الإستعانه: طلب کمک کردن[۱]».
دیگران گفتهاند: «فرق استغاثه و دعا این است که استغاثه را فقط فردی مینماید که گرفتار مشکل و بلاست، چنان که خداوند متعال میفرماید:
﴿فَٱسۡتَغَٰثَهُ ٱلَّذِی مِن شِیعَتِهِۦ عَلَى ٱلَّذِی مِنۡ عَدُوِّهِۦ﴾ [القصص: ۱۵] «مردی که از پیروانش بود، در برابر دشمنش از موسی یاری خواست». و میفرماید:
﴿إِذۡ تَسۡتَغِیثُونَ رَبَّکُمۡ فَٱسۡتَجَابَ لَکُمۡ﴾ [الأنفال: ۹]. «آنگاه که از پروردگارتان یاری خواستید و درخواست شما را پذیرفت».
دعا از استغاثه عامتر است چون از سوی فرد گرفتار و غیر از آن انجام میشود. پس عطف دعا بر استغاثه از نوع عطف عام بر خاص است.
و ابوالسعادات میگوید: «إغاثه: یعنی إعانه(کمک کردن[۲]) پس با توجه به این، استغاثه یعنی استعانه. و تردیدی نیست که هر کسی از شما طلب کمک نماید و شما به داد او برسی در حقیقت به او یاری و کمک نمودهای اما کلمه إستغاثه مخصوص طلب فریادرسی به هنگام سختی است، بر خلاف استعانت.
گفتهاش: (یا غیر از الله را به فریاد بخواند) منظور از به فریاد خواندن یعنی خواندن و صدا زدن و خواستن چیزی که جز خداوند کسی توانایی انجام آن را ندارد، این شرک است به دلیل آیاتی که مؤلف ذکر میکند.
بدان که دعا و خواستن بر دو نوع است:
دعای عبادت و دعای خواستن، چنان که بسیاری از علما گفتهاند از آن جمله شیخ الإسلام، ابن قیم و غیره، در قرآن هر دو مورد مراد گرفته شدهاند و گاهی مجموع هر دو، مورد نظر است و هر دو لازم و ملزوم یکدیگرند.
و دعای خواستن یعنی خواستن آنچه به دعا کننده سودی میرساند که یا نفعی به او میرسد یا زیانی از او دور میشود؛ و معبود باید مالک سود و زیان باشد، بنابراین خداوند به کسانی که چیزهایی جز او را میپرستند که مالک سود و زیانی نیستند اعتراض نموده، و میفرماید:
﴿قُلۡ أَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا نَفۡعٗاۚ وَٱللَّهُ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡعَلِیمُ٧۶﴾ [المائده: ۷۶] «بگو: آیا جز الله چیزی را میپرستید که برای شما مالکِ هیچ نفع و ضرری نیست؟ و الله شنوای داناست». و میفرماید:
﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِۚ﴾ [یونس: ۱۸] «و جز الله چیزهایی را میپرستند که نه زیانی به آنان میرسانند و نه سودی؛ و میگویند: اینها شفیعان ما نزد الله هستند». و موارد زیادی از این قبیل در قرآن ذکر شده است که بیان میدارد که معبود باید مالک سود و زیان باشد و معبود برای جلب سود و دفع زیان به فریاد خوانده میشود که دعای خواستن است، از روی هراس و امید به فریاد خوانده میشود که دعای عبادت است، پس معلوم میشود که هر دو نوع لازم و ملزوم یکدیگرند و از این رو هر دعایِ عبادی مستلزم دعای مسألت و خواستن است و هر دعایی که برای خواستن و مسألت باشد مستلزم دعای عبادی است.
و با این توضیح اشکالی که قبرپرستان مطرح میکنند ـ وقتی علیه آنان با آیاتی که در قرآن خداوند که به خاص کردن دعا، طاعت و عبادت برای خدا در آن دستور داده استدلال میشود ـ که منظور از آن عبادت است، پاسخ داده میشود؛ قبرپرستان در مورد آیاتی همچون:
﴿وَأَنَّ ٱلۡمَسَٰجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدۡعُواْ مَعَ ٱللَّهِ أَحَدٗا١٨﴾ [الجن: ۱۸] «و این (فرمان پروردگار است) که مساجد از آن الله میباشد؛ پس هیچکس را با الله پرستش نکنید». میگویند: یعنی عبادت نکنید.
به آنها گفته میشود: اگر منظور دعای عبادت باشد دعای مسألت و خواستن در آن داخل است چون دعا و به فریاد خواندن عبادی مستلزم دعای مسألت است، همان طور که دعای مسألت مستلزم دعای عبادت است، این هم در صورتی است که در قرآن به طور مخصوص در مورد دعای مسألت آیاتی وجود نداشته باشد، بجز آیاتی که در آن دعای عبادت ذکر شده و حال آن که در قرآن در چندین جا دعای مسألت نیز ذکر شده است.
(برگرفته از کتاب محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– مجموع الفتاوی ۱/۱۰۳
[۲]– النهایه فی غریب الحدیث و الأثر ۳/۳۹۲٫