الحمد لله و الصلاه و السلام علی رسول الله
اما بعد :
“أحسب الناس أن یترکوا أن یقولوا آمنا وهم لایفتنون” (۲عنکبوت)
آیا مردم می پندارند همین که بگویند ایمان آوردیم به خود رها می شوند وآزمایش نخواهندشد.
در این آیه همان طور که می بینیم سخن از امتحان وآزمایش الهی به میان آورده شده؛ چنین نیست کسی که ایمان خود را به خدا ورسولش اعلام کرده وبا دل وجان به کلمهء”لااله الا الله محمد رسول الله” یقین پیدا کرده وجهان بینی ومکتب خاصی را برای خود برگزیده وبی گمان قدم در راه معینی نهاده که او را اجبار به قبولاندن امتحانات وآزمایشات الهی می گرداند.
دنیا مزرعه ای بیش نیست، مزرعه ای که هزاران آفت وبلا می تواند خوشه های طلایی رنگش را در جلوی دیدگانمان به کرمهای آفت زا هدیه کند، مزرعه ای که همیشه می بایستی دهقانش با چشمان باز وقلب زنده نگهبانیش دهد، علفهای هرز را بکند، موشهای خرابکار را از بین ببرد، مترسکهای رقصان نصب کند تا گوش بلبلان مزرعه از غارغار کلاغان در امان ماند وهزاران کار دیگر….
خلاصه اینکه دهقان می بایستی همیشه آگاه وهوشیار باشد چرا که گرگان درنده بسیارند وچه بسا که با زبان روباهیشان یا با وعده های سرخرمن ویا ویا…. انسان را گول می زنند، اما آنکه قلبش از برای خدا ودین خدا می تپد چشمانش لذات وشهوات شیطانی را نمی بیند او چشم به سعادت بهشت دوخته، درختان زیبا ونهرها ورودهای پربار بهشت را می بیند او دیگر با این زمین خاکی رابطه ای ندارد چرا که دنیا در پیش او سایهء درختی است که لحظه ای زیر آن آرام می گیرد وسپس راه خویش را ادامه می دهد، بنایی است که خود در اینجاست وقصرها در آنسوی عالم مادیت برپا می کند، چه خوشبخت وخوش نوش است این دهقان پرتلاش واین صابر راه سعادت!
خداوند متعال بندگان ومسلمانانی را که ادعای ایمانداری وادعای صلاح می کنند را در پرتو رحمت بس شائبهء خویش مورد آزمایش قرار می دهد تا برایشان دنیا پربارتر ولذت پذیرتر جلوه کند وبعد از هر سختی وگره ای گشایشی حاصل آید بدین صورت هر ناراحتی را خوشی ای از بین خواهد برد، اما اگر همه زندگی ناز ونعمت وآسایش باشد بنده صالح وبد از همدیگر واضح نخواهند شد وهر کسی ادعای صبر بر مشکلات را خواهد داشت ودر روز قیامت زبان به شکوه خواهد گشود، از این رو خداوند متعال ما را با مشکلات مواجه می کند تا به خودمان ثابت شود که چقدر با خدا هستیم وآیا واقعاً بر ایمانمان پایبند وراستگوئیم یا اینکه ادعای بیهوده می کنیم!
چنانچه که در حدیث شریف آمده است:
حضرت علی می فرمایند: اگر در مقابل قضا وقدر الهی صبر کردی آنچه که خداوند خواسته همان خواهد شد وتو اجر وپاداش بسیاری خواهی گرفت واگر چنانچه جزع وفزع کردی وصبر را پیشه راهت نکردی آنچه خداوند خواسته همان خواهد شد مگراینکه نصیب تو جز گناه وپشیمانی نخواهد بود.
امروزه هم بعد از چهارده قرن که از آمدن اسلام گذشته باز هم مسلمان بودن ومسلمان ماندن آسان نیست؛ آری امروز هم روز آزمایش وامتحان است. صبر تنها کلید گشایش مشکلات است چرا که خداوند متعال در قرآن کتاب آسمانیش می فرمایند:”یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر والصلاه إن الله مع الصابرین”
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده اید از صبر ونماز کمک گیرید که خدا با صابران است.
بارها وبارها شنیده ایم که پایان شب سیه سپید است اما آیا چنین است که می پنداریم؟
آری با تمسک به ریسمان محکم الهی می توان پی به این نکته برد چرا که بارها وبارها در کتابها زندگی گذشتگان واز همه مهمتر پیامبران را مطالعه کرده ایم که چطور خداوند آنها را بعد از به پایان رسانیدن مشکلات مورد لطف ورحمت بیکراش قرار داده.
آری گشایش وفرج نخواهد آمد مگر بعد از صبر، خوشی وسعادت نخواهد آمد مگر بعد از سختی ومشقت، پس گشایش وآسودگی پاداش صبر است وخوشی پاداش تحمل سختی ها، مگر نه اینست که خداوند متعال می فرمایند:” فإن مع العسر یسرا، إن مع العسر یسرا” همانا پس از هر سختی ومشقتی آسودگی است، آری با هر سختی ای گشایش وآسودگی است.
خداوند متعال لفظ “عسر” یعنی سختی را دوبار در دو آیه با دو آسودگی ذکر کرده واین اسلوب در لغت عربی بدین معنی است که با یک سختی دو آسودگی ورهایی است یعنی اینکه هیچ سختی ومشکلی نیست که حل نشود ولذا پیامبر گرامی در تفسیر این آیه فرمودند:”لا یغلب عسر یسرین” هرگز یک سختی بر دو آسودگی وفرج ورهایی غلبه نمی یابد.
خداوند بنده اش را امتحان می کند با سختی ها مواجهش می کند تا در مقابلش دست زاری وتضرع گشاید وآنگاه مقامش را بالا ببرد وبرای همین خداوند متعال پیامبرانش را با سختی های بسیار مواجه می کرد، قصه نوح، یعقوب، ایوب، ابراهیم و…. از پیامبران خداوندبه روشنی دیدیم ودریافتیم که آنها را نمونه صبر وبردباری در برابر آزمایشات الهی هستند چرا که قاعده واساس قانون الهیست که:”من یتق الله یجعل له مخرجاً” هر آنکس که از خداوند بترسد خداوند از برای او گشایش ورهایشی از مشکلات بوجود خواهد آورد.
پیامبر می فرمایند: اگر خداوند اقوامی را دوست دارد آنها را مورد آزمایش وامتحان خود قرار می دهد هر کسی به امتحان خداوند راضی شود رضایت خداوند شامل حالش می گردد وآنکس که نارضایتی پیشه گیرد نارضایتی خداوند شامل حالش می گردد.
اگر کمی به این حدیث توجه کنیم به یاد فرموده خداوند در قرآن کریم می افتیم که می فرمایند:”من از رگ گردن هم به بندگانم نزدیکترم” براستی که اینچنین است چرا که او مهر وعطوفت خود را که از مهر ومحبت وعشق مادر به فرزندش فزونی دارد شامل حال ما بندگان گنه کارش گردانیده.
بیائید مشکلاتمان را نامحدود ودشوار نپنداریم؛ بلکه آنها که آزمایشها وامتحانات الهی هستند را تهفه ای از جانب معشوق به عاشق بدانیم ودر هر حال به این موضوع پی ببریم که تمام موهبتهای الهی بدنبال مشکلات وسختی ها در سایه صبر وشکیبایی بدست می آید همانگونه که خداوند در سوره یوسف می فرمایند: “إنه من یتق الله ویصبر فإن الله لایضیع أجر المحسنین” بی گمان هر که تقوا وصبر پیشه کند خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمی کند.
آنانی که به خدا ایمان دارند وبه اصول وارزشهای او پایبند هستند سختی ها ومشکلات را با امید به ذات بی همتا با جان ودل قبول می کنند چرا که آنها به این آیه که خداوند در کتاب آسمانیش می فرمایند ایمان دارند که:
“من کان یرجوا لقآء الله فإن أجل الله لآت وهو السمیع العلیم”. هر که به دیدار خدا امید بسته (مطمئن باشد که) وعده خدا البته فرا خواهد رسید واو شنوا وداناست ومی داند که وعده خداوند همانطور که فرموده اند روزی فرا خواهد رسید وآنان به دیدار خداوند نائل خواهند آمد، چرا که رسیدن به لقای پروردگار عالیترین وبالاترین آرزوی هر خدا پرست است. (انسان به آنچه که دوست می دارد تلاش می کند) ورسیدن به لقای پروردگار یعنی رسیدن به همه آرزوها وکمالات است چرا که زندگی یعنی با خدا بودن وبا یاد او زیستن جز این مرگ است ونابودی وپوچی!
پس بیائید در برابر مشکلات چون کوه مقاوم واستوار باشیم وبه فرموده های پیامبر به دیدهء احترام بنگریم وعمل کنیم که می فرمایند:”واعلم أن النصر مع الصبر” آگاه باش که پیروزی با صبر همراه است، صبر وامید دو چیز جدا نشدنی ومشترک در یک امر می باشند صبر بدون امید وامید بدون صبر امکان ندارد.
حضرت عمر می فرمایند: ما خیر را در زندگیمان با صبر یافتیم. وهمچنین می فرمایند: بهترین زندگی در کنار صبراست، براستی که اینچنین است.
وبار دیگر بیائید از بستان نبوی گلی برچینیم پیامبر حق ویکتا پرستی می فرمایند:
“عجباً لأمر المؤمن، إن أمره کله خیر إن أصابته سرآء شکر فکان خیراً له، وإن أصابته ضرآء صبر فکان خیراً له” خوشا بحال مؤمن چرا که همهء کارهایش وهمه أمور برایش خیر ونیکی است اگر خوشی بدو رسد شکر خدای بجای می آورد واین برایش پاداش پاداشهاست واگر چنانچه سختی بدو اصابت کرد صبر پیشه می کند واین برایش ثواب وپاداشیست، براستی که زیباتر از این نمی توان گفت که “الدنیا سجن المؤمن وجنه الکافر، دنیا زندانی بیش برای یک مؤمن نیست چرا که او می داند زودگذر وفانیست برای همین در برابر مشکلاتش صبر را که مسیر بین دنیا وآخرت را برایش آسان می کند راه خود قرار می دهد تا زودتر بتواند از محیط کاشتن به آغاز درو (بهشت ابدی) پا نهد.
اگر به دقت در خود بنگریم می بینیم چه بسا چیزی رامی پسندیم ودر آن خیری برایمان نیست وچه بسا چیزی را نپسندیم ودر آن خیری نهفته است واین را در کتاب آسمانی می بینیم که می فرمایند “وعسی أن تکرهوا شیئا وهو خیرٌ لکم وعسی أن تحبوا شیئا وهو شرٌ لکم” چه بسا چیزی را نپسندید ودر آن خیر شما نهفته باشد وچه بسا چیزی را خوش دارید وآن مایهء شری باشد برایتان وبندگان در برابرشان یا نالان، نالان چهار نل می تازند که تقدیر الهی برآن خواهد رفت یا با دستان خالی در محشر ایزدی باز نالان نالان می آیند.
ویا آنکه بشنویم داستانی از حضرت انس که روایت کرده که پیامبر از جایی گذر می کردند که زنی در حالی که فرزندش را از دست داده بود گریه می کرد پیامبر به آن زن فرمودند از خدا بترس وصبر پیشه کن. زن در پاسخ گفت: مگر نمی دانی چه مصیبت بزرگی برایم پیش آمده اگر خودت بجای من بودی چه میکردی، پیامبر به راهشان ادامه دادند ورفتند. مردی که از آنجا گذر می کرد گفت ای زن مگر نمی دانی که او پیامبر خدا است با او اینچنین سخن گفتید. او خود را به نزد پیامبر رسانید وگفت ای پیامبر خدا مرا ببخشید من شما را نشناختم پیامبر در جواب فرمودند “إنما الصبر عند الصدمه الأولی” صبر آنست که در اولین لحظه باشد نه سکوت از مجبوریت! پیشه کرده بر آنچه خداوند خواهد راضی وخوشنود با لبان خندان رضایت وچشمانی گریان سعادت در التماس ودعا وبندگی می کوبند، وفردا با دستانی پر وتوشه ای پربارتر بسوی رضوان پر می گشایند.
صبر و بردباری یکی از خصلتهای پسندیده مومنین است. هنگامی که انسان مومن با شداید و سختیها در گردنه های پر پیچ و خم زندگی مورد آزمایش قرار می گیرد هدف سنجیدن میزان صبر، استقامت و شناخت میزان اعتقادات و باورهای الهی است.
صابران کسانی هستند که هر گاه به آنها مصیبت و ناگواری می رسد بجای خود باختگی و پناه بردن به شخص یا گروهی با اعتقاد امید بخش می گویند: البته همه ما برای خدا هستیم و بسوی او بازمی گردیم.
باید این باور در تفکر و شخصیت انسان شکل بگیرد که خداوند اختیار دار ماست و ما همواره از کار او راضی هستیم، باور کنیم جهان کلاس درس و میدان آزمایش است که ما باید در آن رشد کنیم.
دنیا محل ماندن نیست، خوابگاه و عشرتکده نیست وشدائد وسختیها نیز نشانه بی مهری خداوند نیست.
ناگواری ها برای این است که زیر پای ما داغ شود و تندتر و سریعتر حرکت کنیم پس در هر تلخی شیرینی نهفته است و رشد استعدادها و کامیابی پاداش الهی را بدنبال دارد.
اما ریشه صبر چیست؟ ریشه صبر را می توانیم در ایمان به خداوند ومعاد وامید به دریافت پاداش بدانیم وقتی اعتقاد داشته باشیم که ما بنده خداوند هستیم واو مالک وصاحب اختیار ماست، پس این باور را نیز داریم که هر سختی و ناگواری از طرف خداوند برسد میزان استقامت ما سنجیده می شود و برای این صبر نیز پاداش و اجر بسیار در آخرت تعلق می گیرد.
یاد خداوند به هنگام سختیها انسان را از کلام ناپسند وشکایت باز می دارد.
باعث تسکین ودلداری وتلقین به انسان می شود، مانع وسوسه های شیطانی خواهد شد. اگر به افراد دوروبر خود نگاهی کنیم براساس عکس العمل آنها در برابر سختی ها می توانیم آنها را به چند دسته تقسیم کنیم.
بعضی کم صبر هستند و در برابر مصایب جیغ و داد می کنند وگروهی صبور و بردبار هستند که خداوند به این گروه بشارت داده است (وبشر الصابرین).
گروه دیگر علاوه بر صبر در مصائب شکرگزار نیز هستند. نوع برخورد انسان به مصایب نشانه معرفت انسان به فلسفه سختی ها ومصایب است.
اگر باورها واعتقادات خود را قوی کنیم وایمان محکم واستوار داشته باشیم عکس العمل ما نیز در برابر شداید بیشتر خواهد بود. ایوب پیامبر (ع) نمونه والگوی صبر در تاریخ اسلام است که در بیماری، تنهایی، نابودی اموال و…آنچنان صبور و متوکل بود که صبر ایوب قرنهاست در تاریخ به عنوان درسی فراموش نشدنی به یادگار مانده است.
خداوند به صابران درود و سلام خاص و ویژه می فرستد وآنها را در زمره هدایت شوندگان می داند. خداوند صابران را غرق در رحمت خاص خود می کند و این گونه نگاه الهی به صابران نشانه آن است که در جامعه نسبت به صابران دیدگاه واحترام خاص قائل شویم.
لطف و رحمت خداوند عمومی است وشامل همه می شود اما این تحیت وصلوات ورحمت مرتبه ای خاص برای صابران است. هدایت یابی شاید برای بعضی آرزو باشد اما در مورد صابران براساس نظر قرآن موضوعی قطعی تلقی می شود.
هنگامی که عشق به حق در تار وپود انسان جای گرفت وفهمیدیم خدایی داریم که همه چیز ما از اوست ودر صحنه زندگی تحت حاکمیت الهی قرار داریم آنگاه سختی ها وشداید نیز لطفی از جانب حضرت حق می دانیم که خداوند هر انسانی را که بیشتر به او توجه دارد سختی ومصیبت بیشتری را نیز نصیب او می کند.
هر که در این بزم مقربتر است
جام بلا بیشترش می دهند
مرض یا هر امتحان الهی دیگر که مسلمان ومؤمن بدان آزمایش گردد نتایخی در بر دارد که می توان موارد زیر رااز جمله آنها دانست:
۱ـ کفران وبخشش گناهان. رسول خدا می فرمایند: هیچ مسلمانی که بدو چیزی اصابت کند خاری یا چیزی بزرگتر از آن مگر اینکه خداوند بدان گناهانش را می بخشاید.
۲ـ بالا رفتن مقامش در پیش خداوند، اجر وپاداش شهید را دریافت می کند.
۳ـ پاداش وآثر آنرا در دنیا خواهد دید.
۴ـ قلبش پاک خواهد شد وجز خداوند کسی را نخواهد شناخت.
۵ـ حقیقت مردم در امتحان وآزمایش واضح وروشن می گردد.
۶ـ در آن اقتدا وأسوه گرفتن از صابران وبندگان الهیست چرا که صبر نصف ایمان است.
“فاصبر کما صبر اولو العزم من الرسل ولا تستعجل لهم” (احقاف:۳۵)
أبی سعید الخدری می گویند: پیش پیامبر رفتم وایشان سخت مریض بودند، دستم را روی فراشش گذاشتم گرمی جسم مبارکش حتی لحافش را گرم کرده بود، من گفتم؛ یا رسول خدا چقدر این مریضی شما شدید است!
آنحضرت فرمودند: این حال ما پیامبران است که سختی هایمان چند برابر وپاداشمان نیز چند برابر است.
گفتم یا رسول الله چه کسانی بیش از همه سختی می کشند؟
آنحضرت فرمودند: پیامبران گفتم: یا رسول خدا پس از آنان؟
فرمودند؛ بندگان صالح خداوند، اگر یکی از آنها به فقر وناداری آزمایش شود تا حدی که چیزی نیابد که خودش را بپوشاند مگر تکه شالی ـ تکه پارچه ای ـ آنچنان از این بلا خوشحال می شود که یکی از شما از رفاه وآسایش.
پس بیائید همواره نیمه های شب دستان نیازمند خویش را بسوی خدای بی نیاز وبی همتا دراز کنیم چرا که می فرمایند: ای بندهء من بخواه که من می دهم، رحمت ومغفرت من همه چیز را در بر می گیرد چرا که زندگی ومرگ سعادت وخوشبختی، شقاوت وبدبختی در دست خداست.
وبیا هر گاه مشکلی برایمان پیش آمد در ماهواره بین انسان وخدا یعنی نماز بایستیم تا کوله بار اندوهمان خالی تر شود.
وبیا پیشانی حقارت ونیستی در برابر عظمتش به نشانه رضایت بر خاک نهیم، چرا که او را توان آن است که به مشکلات بزرگتری مبتلایمان کند، اما نظر رحمتش را بر ما بندگان حلقه بگوش درگاهش انداخته به این کم بسنده نمود.
چه سعادتی است این مصیبت! چرا که نه در دین است وطاعت بلکه در دنیاست برای اطاعت.
امید بر آن است که خداوند سپیده فجر را پس از تاریکی وظلمت بطلوعاند.