ابن ماجه، از ابوذر رضی الله عنه آورده است:
۴۴- «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم: یَقُولُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَأَزِیدُ وَمَنْ جَاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَجَزَاءُ سَیِّئَهٍ مِثْلُهَا أَوْ أَغْفِرُ وَمَنْ تَقَرَّبَ مِنِّى شِبْرًا تَقَرَّبْتُ مِنْهُ ذِرَاعًا وَمَنْ تَقَرَّبَ مِنِّى ذِرَاعًا تَقَرَّبْتُ مِنْهُ بَاعًا وَمَنْ أَتَانِى یَمْشِى أَتَیْتُهُ هَرْوَلَهً وَمَنْ لَقِیَنِى بِقِرَابِ الأَرْضِ خَطِیئَهً ثُمَّ لاَ یُشْرِکُ بِى شَیْئًا لَقِیتُهُ بِمِثْلِهَا مَغْفِرَهً».
- «پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: خداوند متعال میفرماید: «هرکس کار نیکی انجام دهد، پاداش ده برابر آن را دارد یا بیشتر از آن، به آن اضافه میکنم و هرکس کار بدی انجام دهد، جزا و پاداش هر کار بدی، کار بدی همانند آن است، یا [آن را] میبخشم و هرکس یک وجب به من نزدیک شود، یک ذراع([۱]) به او نزدیک میشوم و هرکس یک ذراع به من نزدیک شود، یک باع([۲]) به او نزدیک میشوم و هرکس با راهرفتن (آهسته) به سوی من بیاید با دویدن (سرعت) به سوی او میروم و هرکس مرا در حالی ملاقات کند که به اندازهی زمین گناه داشته باشد، اما نسبت به من چیزی را شریک قرار نداده باشد (دچار شرک نشده باشد)، به اندازهی گناهانش با مغفرت خود با او روبهرو میشوم»([۳]).
[۱]– ذراع به اندازهی آرنج تا سر انگشتان مرد میباشد – مترجم.
[۲]– باع به اندازهی فاصلهی دو دست هنگام بازشدن میباشد – مترجم.
[۳]– امام نووی رحمه الله در شرح این احادیث چنین آورده است: المازری میگوید: «مذهب قاضی ابوبکر بن طیب این است که هرکس عزم بر انجام معصیتی کند و در آن جدی باشد، در تصمیم و عقیدهاش دچار معصیت شده است؛ اما اگر انجام گناه بدون عزم و قصد باشد، بلکه به صورت لحظهای و موقت انجام گیرد و در دل جای نگیرد، این «هم» است و بین «همّ و عزم» فرق وجود دارد و در احادیث نیز منظور از قصد انجام گناه قصدی است که انسان به صورت «همّ» مرتکب آن شود، نه با «عزم» آن را انجام دهد».
اما بسیاری از فقها و محدثین مخالف چنین نظری میباشند و به ظاهر حدیث استدلال میکنند. قاضی عیاض میگوید: «عامهی سلف و فقها و محدثین به سبب دلالت احادیث مذکور بر مؤاخذهی اعمال قلب، بر عقیدهی قاضی ابوبکر هستند، اما آنها میگویند: این تصمیم قطعی، گناه نوشته میشود و این آن گناهی نیست که قصد انجام آن را کرده، چون که آن را انجام نداده و عاملی غیر از ترس از خدا و بازگشت به سوی خدا وی را از انجام آن بازداشته است، اما خود اصرار و تصمیم قطعی، گناه است و یک گناه نوشته میشود، اگر آن را انجام دهد، معصیت دیگری برایش نوشته میشود و اگر آن را از ترس خدا ترک کرد، حسنهای -آنگونه که در حدیث آمده است- برایش منظور میگردد.
اما قصدی که گناه نوشته نمیشود، خیالات و اندیشههای زودگذری است که انسان بر انجام آن راسخ و جدی نیست و قصد و تصمیم جدی به همراه ندارد.
آنچه مورد اختلاف متکلمین میباشد این است که اگر فردی انجام گناهی را نه به خاطر خدا، بلکه به خاطر ترس از مردم ترک کند، آیا حسنهای برایش منظور خواهد شد یا خیر؟ بعضی از متکلمان میگویند: «خیر، زیرا تنها حیا و شرم باعث عدم انجام گناه شده است»؛ قاضی عیاض میگوید: این نظر ضعیفی است و دلیلی ندارد. امام نووی رحمه الله میفرماید: «نصوص شرعی بر این مطلب تأکید دارند که عزم و تصمیم جدی بر انجام کاری، مورد مؤاخذه واقع خواهد شد»، خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یُحِبُّونَ أَن تَشِیعَ ٱلۡفَٰحِشَهُ فِی ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَهُمۡ عَذَابٌ أَلِیمٞ فِی ٱلدُّنۡیَا وَٱلۡأٓخِرَهِ﴾ [النور:۱۹] «بیگمان کسانی که دوست دارند گناهان بزرگ در میان مؤمنان شایع گردد، ایشان در دنیا و آخرت شکنجه و عذاب دردناکی دارند». و در جای دیگری میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ ٱجۡتَنِبُواْ کَثِیرٗا مِّنَ ٱلظَّنِّ إِنَّ بَعۡضَ ٱلظَّنِّ إِثۡمٞ﴾ [الحجرات: ۱۲] «از بسیاری از گمانها بپرهیزید، زیرا برخی از گمانها گناه است».
از طرف دیگر، اجماع امت اسلامی و نصوص شرعی بر تحریم حسد و تحقیر مسلمین و ارادهی بدی نسبت به آنها و اعمال دیگری از این قبیل -که اعمال قلب میباشند- صورت گرفته است، [شرح امام نووی بر صحیح مسلم].
خلاصهی مطلب:
عزم (تصمیم و نیت قاطع) بر انجام معصیت، معصیت نوشته میشود و انجام آن، نوشتنش را در پی خواهد داشت و ترک آن حسنهای برایش منظور خواهد کرد، به شرط این که عامل ترکش ترس از خدا باشد، اما قصد انجام گناه نه به صورت عزم که به آن «همّ» میگویند، تا زمانی که بدان عمل نشود، گناه برای فرد محسوب نخواهد شد و اگر آن را انجام داد، برایش گناهی نوشته خواهد شد، اما قصد انجام کار نیکی نه به صورت عزم، موجب نوشتن حسنهای خواهد شد و در صورت انجامش، اجر و پاداشش تا هفتصد برابر یا بیشتر برایش نوشته خواهد شد – مترجم.
امام ابوجعفر طحاوی رحمه الله میگوید: در این احادیث دلالتی هست بر این که فرشتگانِ مأمورِ نوشتنِ اعمال، کارهای قلب و درون و تصمیم قاطع آن راهم مینویسند، برخلاف گفتهای کسانی که میگویند: آن فرشتگان، جز اعمال ظاهری را نمینویسند.
منظور از «محاها الله» (در حدیث شمارهی ۴۲) این است که خداوند با فضل خود گناه فرد را محو میکند یا با توبه و استغفار و یا با انجام اعمال نیکی که کفارهی بدی است، آن را از بین خواهد برد، زیرا خداوند در قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلۡحَسَنَٰتِ یُذۡهِبۡنَ ٱلسَّیَِّٔاتِ﴾ [هود: ۱۱۴]. «همانا نیکیها موجب از بینرفتن بدیها میشوند»، یا در جای دیگر میفرماید: ﴿إِن تَجۡتَنِبُواْ کَبَآئِرَ مَا تُنۡهَوۡنَ عَنۡهُ نُکَفِّرۡ عَنکُمۡ سَیَِّٔاتِکُمۡ وَنُدۡخِلۡکُم مُّدۡخَلٗا کَرِیمٗا ٣١﴾ [النساء: ۳۱] «اگر از گناهان کبیرهای بپرهیزید که از آن نهی شدهاید، گناهان صغیرهی شما را از شما میزداییم و شما را به جایگاه ارزشمندی وارد میگردانیم». [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].