کسی که به یک تنگدست فرصت می‌دهد و باز پرداخت بدهی خود از او را به تأخیر می‌اندازد(۳)

بخاری، باب: [من ذکر فی بنی إسرائیل]

۲۴۹- «عَنْ حُذَیْفَهُ قَالَ: سَمِعْتُهُ -أَیْ رَسُولَ اللهِ  صلی الله علیه و سلم- یَقُولُ: إِنَّ رَجُلًا فیمَنْ کَانَ قَبْلَکُمْ، أَتَاهُ المَلَکُ لِیَقْبِضَ رُوحَهُ، فَقِیلَ لَهُ: هَلْ عَمِلْتَ مِنْ خَیْرٍ؟ قَالَ: مَا أَعْلَمُ، قِیلَ لَهُ: انْظُرْ، قَالَ: مَا أَعْلَمُ شَیْئًا، غَیْرَ أَنِّی کُنْتُ أُبَایِعُ النَّاسَ فِی الدُّنْیَا، فَأُجَازِیْهِمْ، فَأُنْظِرُ المُوسِرَ، وَأَتَجَاوَزُ عَنِ المُعْسِرِ، فَأَدْخَلَهُ اللَّهُ الجَنَّهَ».

  1. «از حذیفه رضی الله عنه روایت شده است که گفت: از پیامبرصلی الله علیه و سلم شنیدم که فرمودند: مردی قبل از شما زندگی می‌کرد. ملک الموت نزد او آمد تا جانش را بگیرد، آنگاه به او گفته شد: آیا کار نیکی انجام داده‌ای؟ جواب داد: نمی‌دانم (به یاد ندارم)، به او گفته شد: فکر کن، گفت: چیزی به یاد ندارم، جز این که در دنیا با مردم داد و ستد می‌کردم و به آن‌ها وام می‌دادم، پس [زمان بازپرداخت وام که فرا می‌رسید]، به آن‌ها کمک می‌کردم، به کسی که توانایی پس دادن وام را داشت، فرصت می‌دادم و از کسی هم که تنگدست بود، گذشت می‌کردم. پس خداوند او را وارد بهشت کرد».

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …