نص قرآنی:
﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِنْ لَا یَعْلَمُونَ﴾ [البقره: ۱۳].
ترجمه:
چون به آنان گفته شود همان گونه که مردم ایمان آوردند شما هم ایمان بیاورید مىگویند آیا همانگونه که بیخردان ایمان آوردهاند ایمان بیاوریم هشدار که آنان همان بیخردانند ولى نمىدانند.
قرآن مجید در این آیه و آیات ماقبل و مابعد، منافقین و شناعتهای آنان را بیان میدارد، یکی از شناعتهای آنان این است که صحابه را سفیه و احمق میدانستند! قرآن در این آیه میگوید: در ایمان از صحابه تقلید کنید؛ چون آنان معیار حقاند، منافقین گفتند: خیر، آنان سفیه و احمقاند، معیار حق نیستند.
این تصویر، بیان حالت منافقان در مدینه است، ولی وقتی که ما از دایره زمان و مکان میگذریم، میبینیم این امر نمونهی مکرری است که در میان همهی نسلهای مختلف بشری بوده و خواهد بود.
منافقان عصر حاضر به تبعیت از سران سابق خویش، صحابهی پیامبر را سفیه میدانند.سوال این است که آیا منافقان سابق، منافقان عصر حاضر را به چنین دیدگاهی توصیه نمودهاند؟ قرآن پاسخ میدهد: ﴿تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ﴾ [البقره : ۱۱۸]؛ یعنی دلهای آن نسل با این نسل در بیماری مشابه است. از این رو، دیدگاهها و کردارهایشان همسان است.
سفیهان واقعی از دیدگاه قرآن
خداوند به منافقان پاسخی حاکمانه و دندانشکن میدهد و میگوید: ای مردم! آگاه باشید، بیخردان تنها آناناند ولیکن نمیدانند که بیخردند. یعنی در جهل مرکب به سر میبرند.
آنکس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بماند
به راستی بیخرد کی میداند که بیخرد است و منحرف کی میداند که از راه راست به دور افتاده است!
خردمندان واقعی
از این آیه معلوم میگردد که خردمندان واقعی صحابه را معیار حق میدانند و آنان را به جای سفیه، خردمند و برترین امت و مقتدای خود میدانند.