وعدهی بیشماری از علماء و صاحب نظران فقهی، به حفظ «المهذب» همت گماشتهاند که از این میان، میتوان به «ابوالحسین عمرانی شافعی» و «امام ابوزکریا نووی» اشاره کرد.
و گروه زیادی نیز به شرح این کتاب پرداختهاند که در ذیل به برخی از آنها اشاره میگردد که عبارتند از:
الف) «یحیی بن سالم ابوالحسین عمرانی» (متوفی ۵۵۸ه). وی در کتاب «البیان فی مذهب الامام الشافعی»[۱] به شرح کتاب «المهذب» پرداخته است.
ب) «اسماعیل بن محمد بن علی حضرمی» (متوفی ۶۷۶ ه (. وی شرحی را با عنوان «شرح المهذب» نگاشته است.
ج) «امام ابو زکریا، یحیی بن شرف نووی» (متوفی ۶۷۶ ه (. وی در کتابی با عنوان «المجموع»، تا «اول بحث ربا» به شرح «المهذب» پرداخت، و پس از وی، علامه تقی الدین السبکی (متوفی ۷۵۶ه) شرح علامه نووی را دنبال کرد و از «اول ربا» تا «باب تفلیس» تشریح کرد (و ایشان نیز شرح کتاب را تکمیل نکرد، به همین خاطر پس از ایشان)، «شیخ نجیب المطیعی» وارد صحنه شد و شرح کتاب «المهذب» را تکمیل نمود.
- کتاب «التنبیه»: اثر «شیخ ابو اسحاق شیرازی»:
این کتاب، اثری ماندگار و دقیق و ژرف میباشد که نویسندهاش آن را از میان تعلیقات استادش «ابوحامد» برگرفته است. و عدهی بیشماری از علماء از جمله: امام نووی در کتاب «التحریر» به شرح آن پرداختهاند.
- «نهایه المطلب فی درایه المذهب»: اثر «امام الحرمین، عبدالملک جوینی» (متوفی ۴۷۸ه).
این کتاب، اثری با برکت و ماندگار میباشد که (در نزد علماء و فقهاء)، از قبولیت و عنایت خاصی برخوردار است، به طوری که ابن کثیر این گونه به توصیف و تعریف آن میپردازد و میگوید: «… این کتاب از چنان جایگاه و منزلتی برخوردار است که در اسلام به مانند آن، تصنیف و تدوین نشده است.»[۲]
و خود شیخ شیرازی، کتاب «نهایه المطلب» را در کتابی دیگر با عنوان «مختصر النهایه»، مختصر و خلاصه کرده است.
- «البسیط»: اثر «ابو حامد محمد بن محمد غزالی» (متوفی ۵۰۵ه).
این کتاب، تلخیصی از کتاب «نهایه المطلب»، علامه جوینی میباشد. «شیخ غزالی» کتاب «البسیط» را در کتابی دیگر با عنوان «الوسیط» و «الوسیط» را نیز در کتابی دیگر با عنوان «الوجیز» مختصر و خلاصه کرده است.
امام نووی (از لحاظ درجه و رتبه و نیاز) در میان «مختصر المزنی» و «الوسیط» و «التنبیه»، و میان کتاب «المهذب» حکم به تساوی و یکسانی داده است و گفته: «نیاز به این کتابها، به سان نیاز به کتاب «المهذب» میباشد.»[۳]
- «المحرّر»: اثر «ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد رافعی» (متوفی ۶۳۲ه)
نویسنده، این کتاب را از کتاب «الوجیز» غزالی برگرفته است، و این کتاب، اثری پر بار و غنی و دارای فوائد و مزایای بیشماری میباشد به طوری که علماء و فقهاء نیز بدان توجه و عنایت خاصی را مبذول داشتهاند و به شرح و اختصار و تدریس آن پرداختهاند.
- «فتح العزیز فی شرح الوجیز»: اثر «علامه رافعی». این کتاب، شرح کتاب «الوجیز» غزالی به شمار میآید که در حاشیهی «المجموع» به چاپ رسیده است.
- «روضه الطالبین»: اثر «امام ابوزکریا یحیی نووی» (متوفی ۶۷۶ه). این کتاب گرانسنگ و وزین، مختصری از کتاب «فتح العزیز فی شرح الوجیز» علامه رافعی میباشد که در ۱۲ جزء به چاپ رسیده است.
- «منهاج الطالبین»: اثر «امام نووی».
این کتاب، مختصری از کتاب «المحرر» علامه رافعی میباشد که در مذهب شوافع، از اعتبار و جایگاه خاصّی برخوردار است، به همین خاطر علمای متأخر، به آن توجه و عنایت ویژهای را مبذول داشتهاند و تصنیفات و تألیفات زیادی را در راستای شرح، اختصار، تحریر و تدقیق و تجزیه و تحلیل آن، اختصاص دادهاند.
- «تحفه المحتاج شرح المنهاج»: اثر «ابن حجر احمد بن محمد هیتمی» (متوفی ۹۷۴ه). این کتاب، شرحی برای کتاب «المنهاج» علامه رافعی به شمار میآید که علمای متأخر نیز، در فتوا آن را مورد اعتماد قرار دادهاند.
دکتر محمد ابراهیم علی میگوید:[۴] «کتاب تحفه المحتاج شرح المنهاج»، در صدر کتب مُعتَمد و مورد اعتبار قرار دارد… در فتوا، به طور عموم این کتاب از دیگر کتب مذهب- به جز کتب «الجمال الرملی» – مقدم میباشد، خواه کتب دیگر، تألیف ابن حجر باشد و یا تألیف فردی دیگر (البته کتب «جمال الرملی»، از این قاعده مستثنی میباشد.)
و ابن حجر هیتمی در تدوین کتاب «تحفه المحتاج»، از حاشیهی استادش (عبدالحق) که بر «شرح المنهاج» علامه محلی، نگاشته است، زیاد کمک گرفته است.[۵]
- «نهایه المحتاج شرح المنهاج»: اثر «شمس الدین جمال محمد بن احمد الرملی» (متوفی ۱۰۰۴ه).
اهمیت و جایگاه این کتاب، در درجه و رتبهای است که در نزد اکثر علمای شافعی مذهب در مصر و دیگر مواضع، تنها مرجع مُعتَمد و مورد اعتبار به حساب میآید.
و برخی دیگر از علماء، کتاب «النهایه» و کتاب «تحفه المحتاج» را دو مرجع یکسان میدانند که در حل مسائل مذهب، به هیچ عنوان از آن دو تجاوز و تخطی نمیکنند.[۶]
[۱]– این کتاب در ۱۴ جلد به چاپ رسیده است.
[۲]– البدایه و النهایه (۱۲/۱۳۸)
[۳]– مقدمهی المجموع (۱/۹)
[۴]– المذهب عند الشافعیه، ص ۴۴
[۵]– البحث الفقهی ص ۱۴
[۶]– المذهب عند الشافعیه ص ۴۶