یکی از صفات خداوند مهربان «اول» می باشد،یعنی قبل از او کسی وجود نداشته است
باید بدانیم اول بودن از مقتضیات شخصی است که خدا می باشد،یعنی لازمه ی خداییست،کسی که اول نباشد نمی تواند خدا باشد
ما فرض می کنیم خدا دوم است،خب اول کیست؟ و دوم از کجا آمده است؟
پس اگر بگوییم خدا اول نیست،شخصی که قبل از او وجود داشته لیاقت خدایی دارد نه خدایی که دوم است. چون شخص دوم می شود مخلوق،و مخلوق یعنی نبوده و بعد ها به وجود آمده است
خدایی که ما می پرستیم اول و آخر و ظاهر و باطن است،اگر اول و آخر نباشد نقص به ذات او راه می یابد و توانایی خدایی ندارد.
ممکن است عزیزانی بپرسند پس خدا چگونه بوجود آمده است؟
قبلا هم پاسخ داده ایم،اگر بگوییم خدا بوجود آمده یعنی زمانی نبوده و بعد ها بوجود آمده! و چنین شخصی دیگر خدا نیست
و نتیجه می گیریم که این سوال اشتباه است.
لذا می گوییم خداوند ازلی و ابدی است و وجودش قائم به ذات خود است(به خودش وابسته است) نه به کس دیگری،که بیاید او را خلق کند ، پس همیشه وجود داشته و همیشه وجود خواهد داشت.
چون ما انسانها در دنیای مادی زندگی می کنیم (و فنا پذیری و ایجاد شدن هم از شاخصه های ماده و جهان مادی می باشد ) چیزی غیر از روابط دنیای مادی برایمان قابل تصور نیست به همین خاطر می گوییم چطور ممکن است خدا بوجود نیامده باشد و هرگز نمیرد!
مشکل اینجاست که همان طرز فکر مربوط به دنیای مادی را برای ذاتی که ماده نیست هم تعمیم داده ایم و این سوالات گنگ را برای خود بوجود آورده ایم
در نتیجه باید بدانیم خداوند متعال یک ذات غیر مادی است که کمال مطلق می باشد و ازلیت(اول بودن) و ابدیت(آخر بودن) و دیگر صفاتش موید این کمالیت می باشند
نویسنده: م.ی