داستانی بسیار زیبا وبسیار آموزنده
پسر زیبارو و خوش گذرانی بود بهترین و زیباترین لباسها را میپوشید و در زندگی چیزی کم نداشت. یکی از خوشتیپ و خوش بوترین جوانان شهر بود و شدیدا مورد علاقه پدر و مادرش …
مادرش زن ثروتمندی بود که هرچه پسر دُردانه و عزیزش میخواست از شدت علاقه و محبتی که به پسرش داشت فورا برایش فراهم میکرد
اگر از کوچه ای میگذشت تا ساعتها بعد بوی عطرش در کوچه باقی میماند و مردمی که از آن کوچه میگذشتند از رد بوی عطرش میگفتند: ” مُصعَب بن عُمَیر ” از این کوچه گذشته …
شاید برای خیلی از دختران زیبا و با اصل و نسب شهر مصعب همان شاهزاده سوار بر اسب سفید رویاهایشان بود …
میتوانست تا آخر عمرش را در عیش و نوش و مستی بگذراند شاید اگر بر هر دختری دست میگذاشت به او نه نمیگفت بهترین غذاها بهترین لباس ها… همان زندگی که خیلی ها گمان میکنن خوشبختی یعنی همین!!
امـا او چه کرد؟
اسـلام آورد … و این یعنی خط بطلان کشیدن بر تمام آنچه داشت
و در عوض بهشت را بدست آورد …
وقتی مادرش خبردار شد برای اینکه او را مجبور به بازگشت از دین اسلام کند او را حبس کرد و از تمام مالی که در اختیارش گذاشته بود محروم کرد… اما تسلیم نشد
روزی وقتی رسول الله صل الله علیه وسلم و یارانش نشسته بودند وارد شد درحالی که لباسی نداشت و از پوست گوسفند برای خودش پوششی ساخته بود .
پیامبر وقتی او را دید رو به سوی یارانش گفت:
(ببینید ایمان چه میکند)
او اولینِ مهاجران به مدینه است تا به آنان قران بیاموزد “سعد بن معاذ” و “أسید بن حضیر” با قران خؤاندن او اسلام آوردند .
مصعب در نبردبزرگ بـدر شرکت داشت و در نبرد احـد پرچمدار رسول الله صل الله علیه وآله وسلم بود.
وی در نبرد احد پس از آنکه هر دو دستش را از دست داد پرچم را با بازویش به سینه چسبانده بود و تا آخرین لحظه مقاومت کرد و سرانجام توسط «ابن قَمِئه لیثی» به شهادت رسید.
گفته شده عمر او در هنگام شهادت ۴۰ سال یا کمی بیشتر بوده است
و بر اساس قولی این آیه دربارهٔ او و دیگر یاران وی نازل گردیده است:
از مومنان مردانی هستند که با الله در وعدهای که داده بودند راستی پیشه کردند [احزاب:۲۳]
این جوان ثروتمند با پذیرفتن اسلام به جایی رسید که هنگام شهادت حتی کفنی نداشت و او را با همان لباسی که تنش بود کفن کردند در صورتی که اگر سرش را میپوشاندند پاهاش بیرون میماند و اگر پاهایش را میپوشاندند سرش بیرون میماند در آخر به دستور پیامبر پاهایش را با برگ درخت پوشاندند.
این چنین اند اصحاب رسول الله
چه کسی میتواند چون مصعب(رضی الله عنه) باشد؟