هر کس همراه داشته باشد این چهار آیه را نصرت یابد و در نزد حاکمان با هیبت باشد.
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلۡمَلَإِ مِنۢ بَنِیٓ إِسۡرَٰٓءِیلَ مِنۢ بَعۡدِ مُوسَىٰٓ إِذۡ قَالُواْ لِنَبِیّٖ لَّهُمُ ٱبۡعَثۡ لَنَا مَلِکٗا نُّقَٰتِلۡ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِۖ قَالَ هَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡقِتَالُ أَلَّا تُقَٰتِلُواْۖ قَالُواْ وَمَا لَنَآ أَلَّا نُقَٰتِلَ فِی سَبِیلِ ٱللَّهِ وَقَدۡ أُخۡرِجۡنَا مِن دِیَٰرِنَا وَأَبۡنَآئِنَاۖ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ تَوَلَّوۡاْ إِلَّا قَلِیلٗا مِّنۡهُمۡۚ وَٱللَّهُ عَلِیمُۢ بِٱلظَّٰلِمِینَ ٢۴۶﴾ [البقره: ۲۴۶]. «آیا به [حال] بزرگان بنى اسرائیل پس از موسى نیندیشیدهاى؟ چون به پیامبرشان گفتند: پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا جنگ کنیم. [پیامبر] گفت: این انتظار از شما مىرود که -اگر جهاد بر شما مقرر گردد- پیکار نکنید. گفتند: دلیلى نداریم که در راه خدا جنگ نکنیم حال آنکه از دیار خود رانده و از [زن و] فرزندانمان به دور افتادهایم. پس آن گاه که کارزار بر آنان مقرر گشت -جز اندکى از آنان- روى گرداندند و خداوند به ستمکاران آگاه است».
﴿لَّقَدۡ سَمِعَ ٱللَّهُ قَوۡلَ ٱلَّذِینَ قَالُوٓاْ إِنَّ ٱللَّهَ فَقِیرٞ وَنَحۡنُ أَغۡنِیَآءُۘ سَنَکۡتُبُ مَا قَالُواْ وَقَتۡلَهُمُ ٱلۡأَنۢبِیَآءَ بِغَیۡرِ حَقّٖ وَنَقُولُ ذُوقُواْ عَذَابَ ٱلۡحَرِیقِ ١٨١﴾ [آلعمران: ۱۸۱]. «آرى خداوند سخن آنان را که گفتند: خداوند فقیر و ما توانگریم، شنید. آنچه را که گفتند و اینکه آنان پیامبران را به ناحق کشتند، خواهیم نوشت و مىگوییم: عذاب سوزاننده را بچشید».
﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ قِیلَ لَهُمۡ کُفُّوٓاْ أَیۡدِیَکُمۡ وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰهَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیۡهِمُ ٱلۡقِتَالُ إِذَا فَرِیقٞ مِّنۡهُمۡ یَخۡشَوۡنَ ٱلنَّاسَ کَخَشۡیَهِ ٱللَّهِ أَوۡ أَشَدَّ خَشۡیَهٗۚ وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبۡتَ عَلَیۡنَا ٱلۡقِتَالَ لَوۡلَآ أَخَّرۡتَنَآ إِلَىٰٓ أَجَلٖ قَرِیبٖۗ قُلۡ مَتَٰعُ ٱلدُّنۡیَا قَلِیلٞ وَٱلۡأٓخِرَهُ خَیۡرٞ لِّمَنِ ٱتَّقَىٰ وَلَا تُظۡلَمُونَ فَتِیلًا ٧٧﴾ [النساء: ۷۷]. «آیا به کسانى که به آنان گفته شد که [از جنگ] دست نگه دارید و نماز بگزارید و زکات بدهید، ننگریستهاى؟ که چون جهاد بر آنان مقرر شد ناگاه گروهى از آنان همچون ترس از خدا -یا به ترسى بیشتر- از مردم ترسیدند و گفتند: پروردگارا، چرا جهاد را بر ما مقرر کردى؟ چرا تا زمانى نزدیک به ما مهلت ندادى؟ بگو: بهرهمندى دنیا اندک است و آخرت براى کسى که پرهیزگارى کند، بهتر است و به کمترین میزانى ستم نمىبینید».
﴿وَٱتۡلُ عَلَیۡهِمۡ نَبَأَ ٱبۡنَیۡ ءَادَمَ بِٱلۡحَقِّ إِذۡ قَرَّبَا قُرۡبَانٗا فَتُقُبِّلَ مِنۡ أَحَدِهِمَا وَلَمۡ یُتَقَبَّلۡ مِنَ ٱلۡأٓخَرِ قَالَ لَأَقۡتُلَنَّکَۖ قَالَ إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ ٱللَّهُ مِنَ ٱلۡمُتَّقِینَ ٢٧﴾ [المائده: ۲۷]. «و خبر دو فرزند آدم را بهراستى بر آنان بر خوان، چون [هر کدام] قربانىاى نذر کردند، که از یکىشان پذیرفته و از دیگرى پذیرفته نشد. [آن دیگر] گفت: قطعا تو را خواهم کشت. [هابیل] گفت: خداوند فقط از پرهیزگاران مىپذیرد».
این چهار آیه عظیم است و در هر آیه اگر دقت نمایید ده قاف (ق) وجود دارد.
در حدیثی از مصطفی صلوات الله و سلام علیه چنین خبر داد از کردگار قدیم و خداوند عز جلاله و تقدست اسمائه و تعالت صفاته از بنده نوازی و مهربانی و بزرگواری پروردگار خود چنین گفت: قسمت کردم خواندن سوره الحمد را میان خود و بندهام. نیمی از آن من، و نیمی دیگر از آن بنده ام. بنده من آنچه خواهد برای اوست، چون بنده گوید: بسم الله الرحمن الرحیم، الله تعالی فرماید: مرا نام نهاد و نام نیکو خواند. چون بنده گوید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ٢﴾ الله تعالی فرماید: بنده مرا سپاسگزاری کرد. چون بنده گوید: ﴿ٱلرَّحۡمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ ٣﴾ الله تعالی فرماید: بنده مرا ستایش نیکو و ثنای به سزا گفت. چون بنده گوید: الله تعالی فرماید: بنده من مرا به بزرگواری و پاکی بستود چون بنده گوید. ﴿إِیَّاکَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاکَ نَسۡتَعِینُ ۵﴾ خداوند فرماید: بندهام بر من تکیه کرد (توکل نمود) و کارش را به من واگذار نموده، دانست که بر سر برنده و اتمام کننده کار وی ما هستیم، تمام کننده نعمت بر وی ما هستیم، سازنده کار وی و روزی رساننده به وی مائیم ما را میپرستد و از ما یاری میخواهد، دست نیاز بهسوی ما برداشت که «اهدنا» تا آخر سوره همه بنده را دعاست و او راست آنچه خواست. در این خبر سوره حمد را صلوه نامید تا یادآور شود بنده را که، نماز بدون الحمد درست نیست.
بسم الله آیه اول و جزء سوره است، این سوره را ام القرآن، سبع المثانی و فاتحه الکتاب نیز نامیدهاند. فاتحه در قرآنها ابتدا شروع میباشد و کودکان را اول بار این سوره میآموزانند و در هر کاری که بنده در آن شروع کند اول گوید: بسم الله و گفتهاند: فاتحه اولین سورهای است که از آسمان فرود آمد. آمده است که: این سوره به خواست الهی شفا بخش میباشد.
بسم الله معنایش، در گرفتم به نام خویش، در پیوستم به نام خویش و آغاز کردم به نام خویش و درگیرید، در پیوندید و آغاز کنید به نام من. اسم در اینجا به معنی ذات است چنانچه در جای دیگر فرمود: ﴿سَبِّحِ ٱسۡمَ رَبِّکَ ٱلۡأَعۡلَى ١﴾ [الأعلی: ۱]. یعنی: «به پاکی بستائید نام پروردگار خویش را». در جایی دیگر فرمود: ﴿تَبَٰرَکَ ٱسۡمُ رَبِّکَ﴾ [الرحمن: ۷۸]. «با برکت و با بزرگواری و برتری است نام پروردگار تو». در لغت توحید آن است که به نزد اهل حق اسم و مسمی یکی است نام و نامور و الله عزوجل بناء همه نامهای خداوند است و نام حقیقی مهیمن (برتر از این) است، و آنکه همه نامهای وی میباشند و پاک ازلی و نیکو و بزرگ.