یک فایده ازدواج های متعدد رسول الله صلی الله علیه وسلم در مدینه این است که هرگونه شک را نسبت به ظاهرسازی یا دو رویی ایشان را از سینه شکاکان دور میکند، زیرا انسان نمیتواندحتی در مقابل یک زن خود ظاهرسازی کند،
چه برسد به ۱۰ زن، هیچ چیز بر همسر انسان پنهان نمی ماند خصوصا که زنان روحیه کنجکاوانه ای درباره کارهای شوهر خود دارند. مثلا شبی حضرت عایشه رضی الله عنها دید که رسول الله صلی الله علیه وسلم نیمه شب از بستر بلند شد و از خانه بیرون رفت عایشه دورا دور به تعقیب ایشان پرداخت او به رسول الله مشکوک شده بود!! اما دید که در دل شب رسول خداوند به قبرستان رفت و برای مرده ها دعا کرد و عایشه تا آخر کار در گوشه ای پنهان ماند و وقتی پیامبر عزم بازگشت کرد، عایشه از راهی دیگر دوان دوان به خانه آمد و دوباره خود را بخواب زد. آیا از همچنین زنانی چه چیزی پنهان میماند؟!! پس رسول الله اگر غیر از آنی بود که میگفت یا خود را نشان میداد این بر زنانش آشکار میشد!
و این زنان بنوبه خود وابسته به خانواده های مهمی و حساسی بودند یعنی دور پیامبر زنانی جمع شده اند که از از قبایل مهم بودند. ۵ نفر از این زنان به بزرگترین قبیله دشمن پیامبر یعنی از قبیله قریش تعلق داشتند. حتی که یکی دختر ابوسفیان (رهبر کفار قریش) بود! صفیه از یهود است جویریه از بنی مصطلق است آندو هم دختران رییس های قبیله دشمن بودند و دیگران نیز یا دختران خلفای قدرتمند بعد از رسول الله بودند یا فامیل مردان برجسته ای در گروه دشمنان و دوستان ایشان بشمار میرفتند.
و این زنان با فامیل خود آزادانه رفت و آمد داشتند محال بود اگر بدی از رسول الله میدیدند، آنرا پنهان نگه میداشتند.
مثلا ام حبیبه دختر ابوسفیان اگر عمل رسول را خلاف سخنش میدید آیا برادر و پدرش را در جریان نمی گذاشت؟ آیا این خبر بین مردم مکه (بین بزرگترین دشمنان رسول الله) پخش نمیشد.
حفصه یکبار با رسول الله دعوا گرفت، رسول خدا، پدرش یعنی حضرت عمر را خواست تا بین او و همسرش قضاوت کند و بعد فرمود من شروع کنم یا تو اول حرف میزنی؟! حفصه که عصبانی بود گفت شما اول حرف بزن اما راست بگو!! مقصودم اینکه در وقت عصبانیت کی آنها میتوانستندجلوی دهان خود را بگیرند؟ پس همین زنان شاهدند که نهان و آشکار رسول الله یکی بود.
داستان زن رضا شاه
هیچکس در ایران تا این آواخر از این راز خبر نداشت که رضا شاه زرتشتی بود، تا اینکه همسرش سالها بعد در مصاحبه ای گفت همسرم به دین زرتشت گرویده بود و میگفت دین اسلام برای عربها خوب است نه برای ما !
داستان مادر زن محمد رضا شاه
مادر زن محمد رضا شاه، در خاطراتش مینویسد که روزی بخاطر جشنی در قصر شاه، از پاریس کیک شفارش دادند و یک فروند فانتوم رفت و کیک را آورد! اما وقتی کیک رسید دیدند که بر دور کیک پارچه قرمزی که معمولا میبندد تا کیک زیباتر جلوه کند،نیست!! ظاهرا فروشنده یادش رفته بود ربان قرمز را ببندد، پس دوباره هواپیمای فانتوم را از تهران به پاریس فرستادند تا آن پارچه بی ارزش قرمز رنگ را نیز بیاورد!!
طبعا این داستانها، شاهان پهلوی را رسوا میکند یعنی جلوی زبان زنها را نمیشود گرفت، و با بودن زن پنهان کاری ناممکن است.
حالا مگر ممکن است که رسول الله نکته ضعفی داشته باشد و از چشم زنانش پنهان بماند؟ و مگر ممکن است زنان ضعفی را ببینند و آشکار نکنند؟
یک حکمت ازدواج رسول الله با زنان متعدد همین بود تا همه بدانیم او را حساب بود و از محاسبه باک نبود و درون و برون و ظاهر و پنهان رسول الله یکسان بود.
شاید ملحد بگوید که زنان پیامبر جرات نداشتند عیب های او را بگویند یا امکاناتش را نداشتند.
در جواب میگوییم اینطور نیست اولا امکانش بود, ام حبیبه که توانست تا حبشه برود براحتی میتوانست تا مکه پیش پدرش ابوسفیان هم برود
در زمان حضرت عمر، کنیز ام مومنین صفیه به عمر خبر دادند که صفیه روز شنبه را گرامی میدارد و همیشه با فامیل یهود خود نشست و برخاست دارد و نسبت به آنها خیلی مهربان است. حضرت عمر از ام مومنین توضیح خواست او گفت اما خداوند، بجای شنبه جمعه را بمن داده و بله با قوم خود رفت آمد دارم وبه آنها مهربانی میکنم چون نیت خیری دارم و عمر دیگر چیزی نگفت.
منظور اینکه صفیه براحتی و با آزادگی با بستگان یهودی خود رفت و آمد داشت اگر او پیامبر را صادق نمیدید این سخن را به یهودیان میرساند یا با آنها فرار میکرد. اما همین صفیه در عرض چند سال شیفته پیامبر میشود و چرا نشود؟ او فرق را دیده بود. او وقتیکه هنوز یهودی بود، خوابی دیده بود و خواب را برای شوهرش تعریف کرد و شوهر او را به جرم خواب دیدن او را به سختی زده بود!! آری به جرم خواب دیدن کتک خورده بود ولی ملحدان زمان ما برای شوهر اولش دل میسوزانند!!!
اما اینکه میگویند زنها جرات نداشتند اینهم درست نیست، زیرا ما اهل سنت احادیثی داریم که شیعه آنرا توهین به پیامبر میداند، مثل حدیث معروفی که در آن رسول الله مردم مدینه را از تلقیح درختان منع کرد و گفت گمان نمیکنم فایده داشته باشد و مردم بدستور ایشان عمل کردند و محصول کم شد و رسول فرمود شما امور دنیایتان را از من بهتر میدانید!
یا این حدیث که رسول الله مردی را دوست نمیداشت اما با او خوش رفتاری کرد و عایشه توضیح خواست که چرا؟!
پس یک فایده دیگر ازدواج های متعدد رسول الله با دختران افراد و قبایل مهم، این بود که شاهدان آگاه و معتبر زیادتری از طوایف گوناگون شهادت دادند که زندگانی خصوصی رسول الله نیز چون زندگانی بیرونی ایشان شفاف و صادقانه بوده و این شهادتهای ارزشمند نه فقط موجب اطمینان خاطر بیشتر ماهاست که در عین حال وسیله اتمام حجت محکم دیگر ما بر ملحدان وکافران نیز هست.