درچند مقاله جواب شبهه ملحدان راپیرامون ازدواج های متعدد رسول الله مینویسیم, کوشش ما این است که به همه سوالات در این باره پاسخ بگوییم و پاسخ به همه چیز در یک مقاله نمیگنجد پس نوشته های بعدی را نیز بخوانید.
و این را هم بگوییم که متاسفانه ناچار شدیم گاهی الفاظ رکیک ملحد را ذکر میکنیم این از سرناچاری است اما نقل کفر کفر نیست در قرآن آیه داریم که فرعون میگوید انا ربکم الاعلی من خدای بزرگ شمایم!! پس نقل کفرکفر نیست و لعنه الله علی الکافرین.
حالا ببینیم ملحد چه میگوید؟
ملحد میگوید: رسول الله شیفته زیبارویان بود!
یکی از بزرگترین نقطه ضعف های اخلاقی پیامبر اسلام،( خاکم به دهن ) هوسران بودن وی است، این ضعف تا به حدی پر رنگ و زننده است که جایگاه محمد را از یک مصلح اجتماعی و الگوی اخلاقی در اندیشه هر انسان منصف و واقع بینی به یک فرد ……. تقلیل میدهد. بنابراین میتوان دانست هدف پیامبر، یا حداقل یکی از بزرگترین اهداف محمد از جنگهایش و آنچه برایش تلاش میکرد چه بوده است.
اسلامگرایان میگویند محمد اصلا نیاز جنسی نداشته است و از سر خیر خواهی بوده است که با این زنان ازدواج میکرده است(!). آنچنان پیامبرشان را نجیب جلوه میدهند که گویا وی ابداً تحت تاثیر زیبایی زنان قرار نمیگرفته است. این نیز خود با قرآن در تضاد است. براستی سوره مبارکه احزاب خوب مشت پیامبر خدا را باز میکند.
آیه ۵۲ سوره احزاب: (لَا یحِلُّ لَکَ النِّسَاء مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیءٍ رَّقِیبًا)
بعد از این زنان، هیچ زنی بر تو حلال نیست و نیز زنی به جای ایشان، اختیار کردن، هر چند تو رااز زیبایی او خوش آید، مگرآنچه به غنیمت به دست تو افتد و خدا مراقب هر چیزی است.
مسلمانان اگر چشمهایشان را باز کنند خواهند دید که قرآن میگوید “هرچند تو را از زیبایی او خوشت آید”، یعنی پیامبر اسلام نیز با زیبایی زنان تحریک میشده است و این از ویژگی های عادی هر انسانی است و پیامبر نیز بارها در قرآن گفته است که من بشری همچون شما هستم.
پاسخ اهل سنت:
اولا: ای کافر مگر نه این است که تو معتقدی قرآن را خود رسول الله نوشته است, پس وقتی که خود نویسنده میگوید من بشرم و زیبای زنان مرا تحریک میکنند، دیگر چه حقی داری که این فرض مسخره را مطرح کنی که مسلمانان مدعی هستند پیامبر نیاز جنسی نداشته است؟! مسلمانان غلط کنند اگر چنین سخنی را بگویند!!
خودت میبری و خودت میدوزی!! کدام مسلمان چنین چیزی را گفته که پیامبر نیاز به آب و لباس و خوراک و بر آوردن نیاز جنسی خود نداشته است؟!! آشکار است که مسلمانان چنین چیزی را نمیگویند. این مسیحی ها هستند که عقیده دارند پیامبر باید اله باشد و تو ملحد نیز ناخودآگاه برا این باوری که پیامبر باید مثل پاپ ها زن نگیرد اگر بگیرد بقول تو این نقطه ضعف است. نوشته های تو رونویسی از نوشته های مسیحیان است اما متوجه نشدی که هنگام رونویسی چیزی را عیب ندانی که عیب نیست و مثل مسیحیان و بوداییان میگویی که پیامبر حق نداشت زیبارویان را به زنی بگیرد، یا از دیدن آنها تحریک شود!!
و این برعکس اعتقادات ما مسلمانان است یعنی ماعقیده داریم که اگر زن مومنه ای پولدارتر و زیباتر و اصل و نسب دار باشد، طبیعی است که مومنان او را ترجیح دهند به زن مومنه ای که فاقد این صفات است.
منتهی فرق ما و شما در این است که میگوییم از زیبایی زن تحریک میشویم اما از چهارچوب دین خارج نمیشویم حلال میسر بود با او عروسی میکنم، میسر نبود هیچ!
پس این شبهه تو بر یک فرض غلط بنا شده یعنی ما ازدواج با زن زیبا را بد نمیدانیم یعنی ما نمیگوییم رسول الله زیبایی را دوست نمیداشته است. اما اگر گمان میکنی دوست داشتن زیبایی ضعف اخلاقی است واضخ بگو تا بدانیم !!
ملحد میگوید:
منظور ما این است که این میل به زنان سبب شده تا رسول الله ( زبانم لال ) مریض جنسی شود و برای همین زنان متعددی گرفته و مثل هر انسان بیمار دیگری در زندگی خود نمیتوانست مرز مشخصی را برای قوه جنسی اش در نظر گیرد.
پاسخ اهل سنت:
ما میگوییم ای ملحد, پیامبر صلی الله علیه وسلم تا سن ۵۳ سالگی یک زندگی عادی داشته است بلکه حتی عادی هم نبوده بلکه نوعی بی رغبتی جنسی داشته است یعنی مثل مردم مکه هم نبوده که با زنان فاحشه یا صیغه ای پیوند داشتند پس با توجه به اینکه در جوانی و میانسالی میلی به این کارها نداشتند نمیتوانی بگویی که ایشان بیمار بوده اند آیا قبول داری؟
ملحد میگوید:
نه قبول ندارم زیرا محمد وقتی ۲۵ ساله بود با کارگزار خود خدیجه که زنی ثروتمند بود ازدواج کرد تا دیگر نیازمند کارکردن و جان کندن نباشد و از چوپانی و همراهی کردن کاروانهای تجاری خدیجه به زندگی مرفه و آرامی رسید.. محمد تا زمانی که خدیجه زنده بود جرات نداشت با زن دیگری ازدواج کند زیرا احتمالاً مورد خشم خدیجه قرار میگرفت و مجبور بود به زندگی قبلی و دشوار خود بازگردد.
پاسخ اهل سنت:
این جواب نشانه حماقت محض است، اولا ای ملحد چرا از خود نمیپرسی که چگونه یک چوپان چنین انقلاب عطیمی را بنا نهاد؟ شاید بگویی این به بحث مربوط نیست، راست میگویی پس حداقل بما بگو که اگر محمد صلی الله علیه سلم فقط یک چوپان ساده بود، چرا خدیجه ثروتمند باید با او عروسی می کرد؟؟!
و بعد از عروسی هرکس میداند که با توجه به مرد سالاری در آن عصر و زمان، مال زن بدست مرد میافتد یا حداقل مشترک میشود خصوصا که تجارت کلا بدست رسول الله بود!پس ترس از چی و از کی ؟
و علاوه بر این هر کس دیگری که در موقعیت رسول الله صلی الله علیه و سلم میبود براحتی میشد ثروت این زن را با اختلاص و کلاهبرداری از چنگش خارج کند. خدیجه زنی بی دست پا در مدینه بود و اختیار مالش در دست رسول الله !
پس مردی که از همه کافران تاریخ نترسید و از همه مسلمانان هم عصرش نترسید، مردی که با زن پسر خوانده اش عروسی کرد ( که نزد عربان به منزله دختر بود ) و از کسی نترسید و تا آنجا که خواست زن گرفت و از کسی نهراسید. چرا باید از خدیجه میترسید؟!! مردی که در همان مکه تک و تنها سیزده سال با همه مردم مکه در افتاد خدایانشان را بد گفت چرا باید از خدیجه میترسید چرا؟!! در حالیکه مال خدیجه در دستان او بود و میتوانست براحتی آنرا پنهان کند. چرا باید میترسید؟؟
پس این تحلیل ملحد بدرد عمه اش میخورد و در جهان واقعیت قابل قبول نیست, پس تنها یک راه میماند و آن اینکه قبول کنیم رسول الله در جوانی و میانسالی حداقل رغبت جنسی که در عصرش عادی بود را نیز نداشتند، پس به چنین مردی نمیتوان تهمت زد که به جنون جنسی مبتلا بود.
ملحد میگوید:
خیلی خوب بفرض که از اول بیماری نداشت اما منکر نشوید در ده سال آخر به این بیماری مبتلا شد دلیلش هم همین عروسی های پی در پی است بطور متوسط هر سال یک بار عروسی میکرد چرا؟
پاسخ اهل سنت:
سوال اساسی همین است که چرا مردی که از سن ۱۸ تا ۵۲ سالگی یک زندگی جنسی خیلی عادی داشت بعد از این،در سن پیری؛ هر سال عروسی میکرد. جواب به این سوال را در بخش دوم مقاله ببینید.