ایا ابوهریره حدیث جعل می کرد؟؟؟گفته می شه که کسی پیازهاش به فروش نمی رفته بهش پول دادن بعد حدیثی ساخته و گفته هر کس از این پیاز بخوره عذاب جهنم نمی بینه؟؟؟
الحمدلله،
بر طبق اتفاق علمای بزرگوار اسلام، دو کتاب صحیح بخاری و مسلم بعد از قرآن و کلام الله، صحیح ترین کتاب بر روی زمین هستند، زیرا آن دو کتاب محتوی احادیث صحیح پیامبر صلی الله علیه وسلم هستند، و امت بر صحت آن کتاب اتفاق نظر دارند.
البته بعضی از علما مانند امام دارقطنی بر برخی از احادیث آن کتابها ایراد وارد کرده اند، و حدود ۲۱۰ حدیث را از مجموع کل احادیث بخاری و مسلم مورد تشکیک و انتقاد قرار داده اند.
اما احادیث مورد انتقاد بخاری، از لحاظ سند مورد انتقاد واقع شده اند و گفته اند که بعضی از اسناد این احادیث متصل نیست، اما احادیث مورد انتقاد بخاری قابل قبولند، چرا؟ چون دیگر علما از جمله شارح آن یعنی حافظ ابن حجر رحمه الله تمامی اسناد متصل آن احادیث را از کتابهای دیگر حدیثی یافته است و بدین ترتیب مشکل احادیث مورد انتقاد بخاری حل شدند.
اما احادیث مورد انتقاد مسلم دو نوع هستند: هم از جهت سند و بعضی فقط از جهت متن مورد انتقادند، بنابراین حکم در مورد احادیث مورد انتقاد مسلم اینگونه است: اصل بر اینست که احادیث مسلم صحیح هستند مگر آنکه کسی دلیل بیاورد (البته فقط در مورد آن تعداد حدیث مورد منازعه) زیرا بقیه همگی صحیح و سالمند هم از لحاظ سند و هم متن..
حال دشمنان سنت و کسانی که بر راه بدعت و خرافات قرار گرفته اند، هنگامی که به احادیث بخاری و مسلم نگاه می کنند، می بینند که اکثر احادیث موجود در این دو کتاب بر ضد منهج فاسد آنها می باشد و عقیده ی پلید آنها را مورد نقادی قرار می دهد، از اینرو اهل بدعت و خصوصا روافض کینه ی زیادی بر علیه این دو کتاب و راویان احادیث آنها در دل دارند، آنها خوب می دانند که احادیث بخاری و مسلم آنقدر از لحاظ سند محکم هستند که توانایی مبارزه ی علمی با آن احادیث را ندارند، پس چگونه می توانند احادیث آن دو کتاب را نامعتبر جلوه بدهند؟ زیرا آنها قصد دارند تا احادیثی که مخالف بدعت و خرافات آنهاست ضعیف و بی اعتبار شوند تا خود و منهجشان را در دایره ی امنی قرار دهند که با کتاب و سنت مخالفتی نداشته باشد، پس یکی از راههای رسیدن به این هدف پلید اینست که کتاب و سنت صحیح را مورد طعن قرار دهند، و لذا می بینیم که معتقد هستند که قرآن تحریف شده است و قرآن واقعی نزد امام زمانشان است!!
از آن طرف احادیث صحیح بخاری و مسلم را نشانه گرفته اند و قصد دارند آن دو کتاب را از اعتبار ساقط کنند، و خوب می دانند که برای رسیدن به این هدف نمی توانند سند احادیث آن دو کتاب را مورد هجوم قرار دهند، پس مشکل چگونه حل می شود؟؟!
آری، راه دیگر برای بی اعتبار کردن این دو کتاب اینست که:
با دروغ سازی و شایعه پراکنی در بین مردمانی که از این مباحث سر در نمی آورند، راویان احادیث بخاری و مسلم را نشانه می گیرند و آنها را بگونه ای معرفی می کنند که نزد مخاطبان زشت و منفور و کذاب و دروغگو جلوه شوند! پس اگر بتوانند با شایعه پراکنی راویان بخاری و مسلم را منفور کنند، تا حدودی در بین طبقه ی ناآگاه در مسائل شرعی به هدف فاسدشان خواهند رسید، بدین ترتیب هرگاه آن مردم بیچاره حدیثی را از یکی از راویان بخاری و مسلم شنیدند، همان اتهام وارد شده از طرف دشمنان بخاری و مسلم را بیاد می آورند و لذا به احادیث بخاری و مسلم توجه نمی کنند!!
آری، این حربه ی ننگینی است که فقط از عهده ی مبتدعان و خرافیون بر می آید، زیرا آنها از دروغ و اتهام واهمه ای ندارند و حتی دروغ و افترا را در مواقعی واجب دانسته و بمانند عبادت بدان می نگرند.
می دانیم که ابوهریره رضی الله عنه یکی از شاگردان تیزهوش علاقمند به یادگیری از پیامبر صلی الله علیه وسلم بود، و ابوهریره رضی الله عنه از جمله کسانی بود که احادیث زیادی را از رسول خدا صلی الله علیه وسلم برای مردم و تابعین بازگو کرده است، زیرا او ذهن تیز و حافظه ای قوی داشت و مدام همدم رسول خدا صلی الله علیه وسلم بود تا از ایشان بیاموزند، و بر اساس گفته ی علما حدود (۵۳۷۴) حدیث از ابوهریره رضی الله عنه ثابت شده است.
همچنین ابوهریره رضی الله عنه یکی از راویان کتاب بخاری و مسلم است، و همانطور که سابقا گفتیم اهل بدعت برای خدشه دار کردن احادیث بخاری و مسلم به راویان احادیث کتاب آنها یورش بردند و با افترا و کذب و شایعه پراکنی کوشیدند تا آن راویان را منفور و دروغگو معرفی کنند، تا از احادیث آن دو کتاب که مخالف با منهج فاسدشان است در امان بمانند.
یکی از این قربانیان، ابوهریره رضی الله عنه بود، آری، اهل بدعت با اتهام و دروغسازی و بهتان و گاهی با قیچی کاری و اقوال شاذ و بی اساس، این شخصیت برجسته را مورد هجوم خود قرار داده اند، تا وی را زشت و منفور کنند و از (۵۳۷۴) حدیث راویت شده توسط ابوهریره خلاص شوند! یعنی با تخریب شخصیت یکی از صحابه های پیامبر صلی الله علیه وسلم براحتی موفق می شوند تا (۵۳۷۴) حدیث را از سر راه خود بردارند!
[آری این عمل] شبههافکنی پوچی است که میخواهند به وسیلهی آن در صحت همهی احادیث روایت شده، تشکیک ایجاد کنند. و البته اینگونه افتراها از سوی کینه توزان و غرض ورزان نسبت به اصحاب رسول خدا صلی الله علیه وسلم ، عجیب نیست و تازگی ندارد، اگر آنها به خود جرئت می دهند و به امهات المومنین عایشه رضی الله عنها اتهام می زنند، همانکسی که همدم و همسر فداکار پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم بود و همانکسی که خداوند متعال چندین آیه را در تبرئه و حمایت از وی نازل فرمود، و به همگان هشدار داد که به زنان پاکدامن اتهام وارد نکنند، ولی باز این کینه توزان از هشدارهای خدا نیز هراس نداشتند و به ایشان اتهام وارد می کنند، آری، اگر آنها بدون توجه به هشدارهای خداوند متعال با کمال جرئت به ام المومنین عیشه رضی الله عنه اتهام می زنند، چطور به ابوهریره رضی الله عنه اتهام وارد نمی کنند که آیه ای در باره ی وی نازل نشده؟!!ولی متاسفانه بعضی از مردم که آگاهی لازم بر بر مباحث علم روایت و علم جرح و تعدیل و علم رجال ندارند، لذا فریب این افتراها را می خورند و طعمه ی مناسبی برای دشمنان ابوهریره هستند.
در حقیق کسانی که به صحابی رسول خدا صلی الله علیه وسلم ، یعنی ابوهریره رضی الله عنه اتهام دروغگویی می زنند، خود کذاب و دروغگو هستند! آیا می توان ادعا و سخن یک دروغگو را پذیرفت که به شخصی اتهام دروغگویی می زند؟!
مثل اینکه شخصی دروغگو بگوید: فلانی دروغگو است!!
آیا انسان عاقل سخن و ادعای دروغگو را قبول می کند؟!
خداوند متعال می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ » (حجرات ۶).
یعنی: اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر شخص فاسقى خبرى براى شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهى از روى نادانى آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید.
ابوهریره رضی الله عنه می گوید: ای رسول خدا! بسیاری از سخنانی را که از شما می شنوم، فراموش می کنم. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «چادرت را پهن کن». من چادرم را پهن کردم و ایشان دو مشت در آن گذاشت و سپس فرمود: «آنرا جمع کن». من آنرا جمع کردم. بعد از آن، چیزی را فراموش نکردم. بخاری (۱۱۹).
بنابراین به برکت دعا و فعل پیامبر صلى الله علیه و سلم، ابوهریره حفظش قوى بود و احادیث را فراموش نمیکرد، ولى اگر شما تأمل نمایید خواهید یافت که برکت (دعا و فعل) پیامبر صلی الله علیه وسلم در مورد ابوهریره رضی الله عنه در میان بقیه ی صحابه رضی الله عنهم اصابت نکرد، اما ابوهریره رضی الله عنه بر حفظ (علمی که از پیامبر صلی الله علیه وسلم یاد می گرفت ) همت می کرد و بر آن حریص بود و از فراموشی خود نگران بود و قلبا شیفته ی یادگیری و آموزش و خواهان آموختن بود، از هر چیزی دست برداشته بود.. و برای خود شغلی نداشت جز اینکه به حفظ علم از پیامبر صلی الله علیه وسلم مشغول بود، و به همین دلیل (آموختن) علم اولین خواسته برای او نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم بود چنانکه روزی که پیامبر صلی الله علیه وسلم به او گفت: (آیا از این غنایم از من سوال نمی کنی؟) ابوهریره گفت: از شما می خواهم آنچه را که خداوند به شما یاد داده به من یاد دهید…( الی آخر حدیث).
ابوهریره (رضی الله عنه) به حافظهی خود بسیار اعتماد داشت و بدان تکیه میکرد. او اعتماد فراوانی به خود داشت و هیچ مانعی نمیدید که آشکارا و بیپروا بگوید من هیچ یک از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) را سراغ ندارم که بیشتر از من احادیث رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) را از حفظ داشته باشد.( ابن سعد ج ۴/ص۳۳۲ بسند صحیح)
این امر هم به این دلیل است که او زمان مصاحبت خود با رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) را به حفظ احادیث وی اختصاص داده بود و در این زمینه میگوید:”سه سال تمام رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) را مصاحبت کردم و طی این مدت هیچ چیز به اندازهی حفظ احادیث از او برای من اهمیت نداشت.”( بخاری ج ۱/ص۳۸)
در روایت دیگری میگوید:”من در هیچ سالی به مانند این سه سال که در خدمت رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) بودم، احادیث حفظ نمیکردم و آنچه را که رسول خدا(صلی الله علیه وسلم) میگفت، فهم و درک میکردم.”( مسند الحمیدی ج ۲/ص۴۵۵ بسند صحیح).
این حرص و تاکید از سوی ابوهریره برحفظ حدیث، از وی شخصیتی درست کرده بود که بنا به اظهار خودش، از سایر صحابه ـ به استثنای عبدالله پسر عمرو پسر عاص ـ بیشتر احادیث از حفظ داشت. او میگوید:”هیچ یک از یاران رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) بیشتر از من احادیث از حفظ نداشتند جز عبدالله پسر عمرو پسر عاص، زیرا او علاوه بر حفظ، احادیث را مینوشت، در حالیکه من تنها حفظ میکردم و نمینوشتم.”( بخاری ج ۱/ص۳۸)
مشهورترین دفاع ابوهریره از خویش روایتی است که ابوهریره در مواضع متعدد آن را ذکر کرده و میفرماید:”میگویند ابوهریره احادیث فراوان نقل میکند ـ و همهی ما نزد خداوند موعدی داریم که درآن به نزد وی برمیگردیم و مورد محاسبه واقع میشویم و میگویند چرا مهاجرین و انصار مانند او احادیث فراوان نقل نمیکنند؟ در پاسخ میگویم: برادران مهاجر در بازار مشغول کالاهای خویش بودند و برادران انصار هم مشغول باغداری و سرمایههای خود، اما من مردی فقیر و ندار بودم، همراه و ملازم رسول خدا، و در ملازمت با وی شکم خود را سیر میکردم و بدین وسیله در زمانی که آنها غایب بودند، من حضور پیدا میکردم و آنچه را که آنها فراموش میکردند من فهم میکردم.”
در روایت امام احمد آمده است:”من مردی اعتکاف کننده[در مسجد] بودم و بیشتر از سایرین با رسول خدا مجالست داشتم، زیرا وقتی که آنها غایب بودند من حاضر میشدم و آنگاه که دیگران فرمودههای او را فراموش میکردند، من آنها را حفظ و از بر میکردم.”( مسند ج ۱۴/ص۱۲۲).
در روایت دیگری از بخاری آمده است:”همیشه ملازم پیغمبر میبودم تا از این طریق شکمم را سیر کنم، زمانیکه از خوردن خمیر [نان پخته] و پوشیدن حریر و خدمت خدمتکار محروم بودم و جاریهای به خدمت من نمیایستاد و از فرط و شدت گرسنگی شکمم را به ریگ و شن میچسباندم و از این مرد و آن مرد که همراه من میبود، درخواست میکردم که آیهای بر من تلاوت کند و هدفم از این کار این بود که مرا با خود به منزل ببرد و طعامی به من بدهد.”[شرایط و ظروف دیگران چنین نبود] بخاری ج ۷/ص۱۰۰
امام نووی در شرح مسلم قول ابوهریره “علی ملئ بطنی” را چنین تفسیر میکند: من ملازم و همراه او بودم و به قوت روزانه راضی میشدم و هیچ مالی برای ذخیرهکردن و غیر آن جمع نمیکردم و بیشتر از قوت لایموت درخواست نمیکردم.”
این بود شرایط و ظروف ابوهریره که هر منصفی ـ چه رسد به مومن ـ گواهی میدهد و اعتراف مینماید که این شرایط به وی کمک کرده تا خود را برای شنیدن احادیث و حفظ آنها از هر عمل دیگری فارغ گرداند.
پیشنهاد می شود که کتابهای زیر را دانلود و مطالعه کنید:
دلیل و برهان در تبرئه ابوهریره از بهتان
ابوهریره شاگرد مکتب پیامبر
مناقب صحابی جلیل ابوهریره رضی الله عنه
پرتوی از مناقب ابوهریره رضی الله عنه
والله اعلم
وصلی الله وسلم علی محمد وعلى آله وأصحابه والتابعین لهم بإحسان إلى یوم الدین