پیشگامان نسل‌های گذشته (۲)

همان طور که خداوند متعال می‌فرماید:

﴿قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِینَ یَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمَا ادْخُلُوا عَلَیْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّکُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَکَّلُوا إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ٢٣﴾ [المائده: ۲۳].

«دو نفر (سردار) از مردان خداترس که خداوند بدیشان نعمت (عقل و ایمان و شهامت) داده بود، گفتند: شما (از قیافه درشت این مردمان نترسید و ناگهانی یورش برید و) از دروازه بر آنان وارد شوید. اگر وارد دروازه شوید (به سبب دل ضعیفی که دارند) شما پیروز خواهید شد. اگر مؤمن هستید، بر خدا توکل کنید».

ولی ایشان قاطعانه اظهار داشتند:

﴿قَالُوا یَا مُوسَى إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِیهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ٢۴﴾ [المائده: ۲۴].

«گفتند: ای موسی! ما هرگز بدان سرزمین مقدس پای نمی‌نهیم مادام که آنان در آنجا بسر برند. پس (دست از سر ما بردار و) تو و پروردگارت بروید و (با آن زورمندان قوی هیکل) بجنگید؛ ما در اینجا نشسته‌ایم و منتظر پیروزی شما هستیم».

پس موسی علیه السلام در حالی که در پیشگاه خداوند عذرخواهی کرده و از کمی یاوران شکایت می‌کرد:

﴿قَالَ رَبِّ إِنِّی لَا أَمْلِکُ إِلَّا نَفْسِی وَأَخِی فَافْرُقْ بَیْنَنَا وَبَیْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ٢۵﴾ [المائده: ۲۵].

«(بدین هنگام موسی رو به درگاه کردگار کرد و عاجزانه) گفت: پروردگارا! من تنها اختیار خود و برادرم (هارون) را دارم، میان من و این قومِ ستم پیشه، (با عدالت خداوندی خود) داوری کن (و حساب ما را از حساب ایشان جدا فرما و ما را به عذاب آنان گرفتار منما)».

و این بدین معناست که در قوم موسی علیه السلام تنها دو مرد موصوف به (سابقین= پیشگامان) بودند و بقیه فاسق بودند. بنابراین جایز نیست، مصداق این فرموده‌ی خداوند متعال باشند که می‌فرماید:

﴿ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ٣٩ وَثُلَّهٌ مِنَ الْآخِرِینَ۴٠﴾ [الواقعه: ۳۹-۴۰].

«سمت راستی‌ها گروه زیادی از پیشینیان (گروندگان به هر دینی از ادیان آسمانی) هستند و گروه زیادی از پسینیان (گروندگان به هر دینی از ادیان الهی) قرار گیرند».

و به همین خاطر خداوند متعال کیفر سختی را بر همه‌ی آنان اعمال کرد و فرمود:

﴿قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَهٌ عَلَیْهِمْ أَرْبَعِینَ سَنَهً یَتِیهُونَ فِی الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِینَ٢۶﴾ [المائده: ۲۶].

«(خدا به موسی) گفت: این سرزمین تا چهل سال بر آنان ممنوع است (و بدان پای نخواهند گذاشت و) در سرزمین (خشک بیابان) سرگردان (بدین سو آن سو) می‌گردند (و راه به جائی نمی‌برند) و بر قوم ستم پیشه و نافرمان غمگین مباش».

کجایند آنان که جزو اهل بدر بودند؟ کسانی که نماینده‌ی آن‌ها گفت: (ای فرستاده خدا! آنچه که خداوند شما را مأمور به انجام آن نموده است، اجرا کنید قسم به خدا ارگز سخنی را تکرار نمی‌کنیم که بنی اسرائیل در حق موسی علیه السلام گفتند:

﴿فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّکَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ٢۴﴾ [المائده: ۲۴].

«تو و پروردگارت بروید و (با آن زورمندان قوی هیکل) بجنگید؛ ما در اینجا نشسته‌ایم و منتظر پیروزی شما هستیم».

بلکه‌ می‌گوییم: تو و پروردگارت بروید و بجنگید که‌ ما نیز به‌ همراه شما می‌جنگیم.

و دیگری گفت: (آنچه که خداوند شما را مأمور به انجام آن نموده است، اجرا کنید قسم به کسی که تو را به حق فرستاد اگر دریا را بر ما عرضه کنید و در آن فرو روید ما قطعاً همگام با تو در آن فرو می‌رویم). بنابراین خداوند متعال آنان‌ را یاری همه جانبه کرد تا جایی که روز بدر به یوم الفرقان (روز جدایی حق از باطل) نامیده شد و سرزمین و اموال کفار برای ایشان به عنوان ارث باقی ماند و فرموده خداوند در ابتدای سوره انفال در شأن ایشان نازل شده است:

﴿وَیُنَزِّلُ عَلَیْکُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِیُطَهِّرَکُمْ بِهِ وَیُذْهِبَ عَنْکُمْ رِجْزَ الشَّیْطَانِ وَلِیَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِکُمْ وَیُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ١١﴾ [الأنفال: ۱۱].

«و از آسمان آب بر شما باراند تا بدان شما را (از پلیدی جسمانی) پاکیزه دارد و کثافت (وسوسه های) شیطانی را از شما به دور سازد و (با این نعمت) دل‌هایتان‌ را ثابت (و به یاری خدا واثق) نماید و گام‌ها را (در شنزارهای بدر) استوار دارد (و روحیه شما را تقویت و بر صبر و استقامت شما بیفزاید)».

و خداوند فرشتگان ‌را نازل کرد تا با کفار بجنگند و حامی و پشتیبان اهل بدر باشند:

﴿إِذْ یُوحِی رَبُّکَ إِلَى الْمَلَائِکَهِ أَنِّی مَعَکُمْ فَثَبِّتُوا الَّذِینَ آمَنُوا﴾ [الأنفال: ۱۲].

«(ای مؤمنان! به یاد آورید) زمانی را که پروردگار تو به فرشتگان وحی کرد که من با شمایم (و کمک و یاریتان می‌نمایم. شما با الهام پیروزی و بهروزی) مؤمنان را تقویت و ثابت قدم بدارید».

 و همه‌ی مؤمنان بر ایمانشان ثابت قدم بوده و هیچ یک از آنان میدان‌ را ترک نکردند.

و در اواخر (جنگ بدر) آیات زیر را در مورد ایشان نازل فرمود:

﴿هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَبِالْمُؤْمِنِینَ۶٢﴾ [الأنفال: ۶۲].

«او همان کسی است که تو را با یاری خود و توسط مؤمنان (مهاجر و انصار) تقویت و پشتیبانی کرد».

﴿إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیَاءُ بَعْضٍ﴾ [الأنفال: ۷۲].

«بیگمان کسانی که ایمان آورده‌اند و (از خانه و کاشانه‌ی خویش) مهاجرت کرده‌اند و با جان و مال خود در راه خدا (به تلاش ایستاده‌اند و) جهاد نموده‌اند (و لقب مهاجرین را برازنده‌ی خود گردانده اند) و کسانی که (مهاجرین را در منزل و مأوای خود) پناه داده‌اند و (ایشان‌ را با جان و مال) یاری نموده‌اند (و از سوی خدا و پیغمبر لقب انصار دریافت داشته اند) برخی از آنان یاران برخی دیگرند (و مسئول و متعهد در برابر یکدیگرند».

﴿وَالَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ مَغْفِرَهٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ٧۴ وَالَّذِینَ آمَنُوا مِنْ بَعْدُ وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا مَعَکُمْ فَأُولَئِکَ مِنْکُمْ﴾ [الأنفال: ۷۴-۷۵].

«بیگمان کسانی که ایمان آورده‌اند و مهاجرت کرده‌اند و در راه خدا جهاد نموده‌اند و همچنین کسانی که پناه داده‌اند و یاری کرده‌اند آنان حقیقتاً مؤمن و باایمانند و برای آنان آمرزش و روزی شایسته است. و کسانی که بعد (از نزول این آیات) ایمان آورده‌اند و مهاجرت کرده‌اند و با شما جهاد نموده‌اند، آنان از زمره‌ی شما هستند و (از حقوق و مدد و یاری شما برخوردار می‌گردند. این ولایت ایمانی بود و اما ولایت خویشاوندی علاوه بر این میان افرادی موجود است)».

و اما در درون پیروان عیسی علیه السلام تنها دوازده مرد به عنوان پیروان صادق وجود داشتند! یکی از آنان به اسم (یهوذا اسخریوطی) از دین عیسی علیه السلام برگشته و مرتد شد!! بنابراین تنها یازده نفر از آنان باقی ماندند و توصیف تعداد باقیمانده (یازده نفر) به (ثله) غیرممکن است. پس اینان مصداق این فرموده خداوند متعال نیستند:

﴿ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ٣٩ وَثُلَّهٌ مِنَ الْآخِرِینَ۴٠﴾ [الواقعه: ۳۹-۴۰].

«سمت راستی‌ها گروه زیادی از پیشینیان (گروندگان به هر دینی از ادیان آسمانی) هستند و گروه زیادی از پسینیان (گروندگان به هر دینی از ادیان الهی) قرار گیرند.»

و از این یاران عیسی علیه السلام کارهایی سر می‌زد که نشانگر این بود که آنان کاملاً از طبیعت مادی‌گرایی‌شان رهایی نیافته بودند. مانند این‌که‌ از پیامبرشان عیسی علیه السلام خواستند تا سفره‌ای از آسمان برایشان فرو فرستد تا دلیلی بر راستگویی او در نبوتش باشد. همان گونه که خداوند متعال (از این قضیه) با فرموده‌ی خویش اطلاع می‌دهد:

﴿إِذْ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ یَا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنَا مَائِدَهً مِنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ١١٢ قَالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَکُونَ عَلَیْهَا مِنَ الشَّاهِدِینَ١١٣﴾ [المائده: ۱۱۲-۱۱۳].

«و (خاطر نشان ساز) آن‌گاه را که حواریون (به عیسی) گفتند: ای عیسی پسر مریم، آیا پروردگار تومی تواند سفره‌ای از آسمان برای ما فرو فرستد (و با پذیرش این درخواست تو، بر ما منت نهد؟ عیسی بدیشان) گفت: اگر مؤمن (به خدا) هستید از خدا بترسید (و مطیع اوامر و نواهی او باشید و درخواست‌های نابجا و ناروا نکنید) گفتند: می‌خواهیم (به عنوان تبرک) از آن (خوان یغما چیزی) بخوریم و دل‌هایمان (با زیادت یقین به قدرت رب العالمین) آرامش یابد و (به عین القین) بدانیم که تو (در رسالت خود) به ما راست گفته ای. و (با تبدیل استدلالات نظری به مشاهدات تجربی و بصری وسوسه‌ها از زوایای دل‌ها زدوده شود و در پیش آنان که چنین معجزه‌ای را نمی‌بینند) جزو گواهان بر آن باشیم».

به سخن ایشان بنگر که گفتند:

﴿هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ﴾ «آیا پروردگار تو می‌تواند!» و همچنین به این گفته‌شان بنگر که گفتند: ﴿وَنَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنَا﴾: «و به عین القین بدانیم که تو (در رسالت خود) به ما راست گفته‌ای». اما هیچ یک از صحابه و یاران حضرت محمد  صلی الله علیه و سلم را نمی‌شناسیم که به خاطر معجزه‌ی آسمانی دیگری غیر از قرآن به اسلام گرویده باشد. عمر رضی الله عنه از سرسخت‌ترین دشمنان رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم بود، اما با شنیدن ابتدای سوره‌ی (طه) تحت تأثیر قرار گرفت، لذا گریست و ایمان آورد و گفت: (مرا پیش محمد  صلی الله علیه و سلم ببرید تا در حضور ایشان اسلام بیاورم). بدون این‌که‌ سفره و چیز دیگری را درخواست کند. این پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار کسانی هستند که با هر بار خواندن سوره فاتحه از خداوند می‌خواهیم ما را به ایشان ملحق نماید و نیز به راه راستی که آنان رفته‌اند ما را راهنمایی کند:

﴿اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ۶ صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ٧﴾ [الفاتحه: ۶-۷].

«ما را به راه راست راهنمایی فرما راه کسانی که بدانان نعمت داده‌ای نه راه آنان که بر ایشان خشم گرفته‌ای و نه راه گمراهان و سرگشتگان».

و این مصداق فرموده خداوند متعال است:

﴿وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ﴾ [التوبه: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان‌ را به خوبی پیمودند خداند از آنان خوشنود است».

و نیز فرموده او که می‌فرماید:

﴿وَمَنْ یُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدَى وَیَتَّبِعْ غَیْرَ سَبِیلِ الْمُؤْمِنِینَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیرًا١١۵﴾ [النساء: ۱۱۵].

«کسی که با پیغمبر دشمنانگی کند، بعد از آنکه (راه) هدایت (از راه ضلالت برای او) روشن شده است و (راهی) جز راه مؤمنان در پیش گیرد، او را به همان جهتی که (به دوزخ منتهی می‌شود و) دوستش داشته است رهنمود می‌گردانیم (و با همان کافرانی همدم می‌نماییم که ایشان ر ا به دوستی گرفته است) و به دوزخش داخل می‌گردانیم و با آن می‌سوزانیم ودوزخ چه بدجایگاهی است!».

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …