پیشگامان نسل‌های گذشته (۱)

حمل این آیات بر پیشگامان ملت‌های گذشته مانند یهود و نصاری غیرممکن است، زیرا که تعدادشان در هر نسلی اندک است و طبق وصف قرآن کریم (گروه زیادی) نیستند و آن در جای خود ثابت و روشن است برای کسی که تدبر می‌کند در آنچه که خداوند از اعمال و اخلاق و رفتارشان با پیامبر (سلام و درود خداوند بر آنان باد!) نقل و حکایت می‌کند. پس (پیشگامان) در ابتدای هر ملتی زیاد نیستند، مگر در امت اسلام که ایشان گروه زیادی از پیشینیان هستند.

پس این پیامبر خدا، نوح (سلام و درود خدا بر او باد!) بود که خداوند متعال به او اطلاع می‌دهد و می‌فرماید:

﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِیهَا مِنْ کُلٍّ زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ وَأَهْلَکَ إِلَّا مَنْ سَبَقَ عَلَیْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ۴٠﴾ [هود: ۴۰].

«(نوح به کار خود مشغول بود و کافران هم به تمسخر خود ادامه دادند) تا آن‌گاه که فرمان ما (مبنی بر هلاک کافران) در رسید و آب از زمین جوشیدن گرفت (و خشم ما به غایت رسید. به نوح) گفتیم: سوار کشتی کن از هر صنفی نر و ماده‌ای را و خاندان خود را مگر کسانی را که فرمان هلاک آنان قبلاً صادر شده است (که همسر و یکی از پسران تو است) و کسانی را (در آن بنشان) که ایمان آورده‌اند و جز افراد اندکی بد و ایمان نیاورده بودند».

و پیروان ابراهیم علیه السلام نیز به همین‌سان می‌باشند.

و در آنچه که خداوند متعال ما را ازنخستین پیروان موسی (یهودیان) آگاه می‌سازد، بیندیش. آنجا که می‌فرماید:

﴿فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ۶١﴾ [الشعراء: ۶۱].

«هنگامی که هر دو گروه یکدیگر را دیدند، یاران موسی گفتند: ما (در چنگال فرعونیان) گرفتار می‌گردیم (و هلاک می‌شویم)».

(یاران موسی) لفظ به صورت عام و بدون استثناء آمده است و به خاطر این بود که موسی علیه السلام خود را در هنگام رد گفته‌ی یارانش، به تنهایی ذکر کرد. پس گفت:

﴿قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ۶٢﴾ [الشعراء: ۶۲].

«(موسی) گفت: چنین نیست ـ پروردگار من با من است. (قطعاً به دست دشمنم نمی‌سپارد و به راه نجات) رهنمودم خواهد کرد».

و نگفت: (پروردگار ما با ماست) همان طور که پیامبر ما حضرت محمد  صلی الله علیه و سلم ـ خطاب (به رفیقش گفت: غم مخور که خدا با ماست) و خود را در همراهی او (ابوبکر) شریک دانست. وقتی که بنی اسرائیل از دریا گذشتند و خداوند متعال آنان ‌را از دست فرعون و فرعونیان سالم نگه داشت و:

﴿فَأَتَوْا عَلَى قَوْمٍ یَعْکُفُونَ عَلَى أَصْنَامٍ لَهُمْ قَالُوا یَا مُوسَى اجْعَلْ لَنَا إِلَهًا کَمَا لَهُمْ آلِهَهٌ قَالَ إِنَّکُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ١٣٨﴾ [الأعراف: ۱۳۸].

«(در مسیر خود) به گروهی رسیدند که بتهائی داشتند و مشغول پرستش آن‌ها بودند. (در این هنگام بنی اسرائیل به موسی) گفتند: ای موسی، برای ما معبودی بساز (تا به پرستش آن بپردازیم) همان‌گونه که آنان دارای معبودهائی هستند (و به پرستش آن‌ها مشغول می‌باشند) موسی گفت: شما گروه نادانی هستید (و نمی‌دانید عبادت راستین چیست و خدائی که باید پرستیده شود کیست)».

بلکه در غیاب او (موسی علیه السلام) گوساله‌ای را پرستش می‌کردند! و کسی جز هارون علیه السلام بر ایشان انتقاد نکرد. ولی آن‌ها از او پیروی نکردند. آن‌گاه موسی علیه السلام از خداوند درخواست بخشش و رحمت کرد:

﴿قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَلِأَخِی وَأَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ١۵١﴾ [الأعراف:۱۵۱].

«(هنگامی که پاکی و بی گناهی هارون برای موسی مسلم شد) گفت: پروردگارا! بر من وبرادرم ببخشای (و از کاری که من در حق هارون کردم و از قصور احتمالی او در امر جانشینی صرف نظر فرمای) و ما را به رحمت خود داخل کن و (ما را در لطف خویش شامل کن. چرا که) تو از همه‌ی مهربانان مهربان تری».

پس او (موسی) تنها خود و برادرش هارون را مختص نمود و هنگامی که راهی سرزمین مقدس شد و ایشان ‌را به ورود به آنجا امر کرد:

﴿قَالُوا یَا مُوسَى إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّى یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ٢٢﴾ [المائده: ۲۲].

«گفتند: ای موسی! در آنجا قوم زورمند و قلدری زندگی می‌کنند و ما هرگز بدانجا وارد نمی‌شویم مادام که آنان از آنجا بیرون نروند. در صورتی که آنان از آن سرزمین بیرون رفتند، ما بدانجا خواهیم رفت».

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …