صفات و معرفی نفاق فقط در آیات مدنی نازل شده است، چون در دوران دعوت مکی نفاق نبود و حتی برعکس کسانی بودند که در باطن ایمان آورده بودند اما از بیم کفار اظهار نمی کردند. آنگاه که رسول الله صلى الله علیه وسلم به مدینه هجرت کرد انصار، دو قبیله اوس و خزرج پیش از آن، در جاهلیت بتان را به همان شیوه ى مشرکان عرب عبادت میی کردند و یهودیان از گذشتگان شان پیروی می کردند و سه قبیله بودند و بنو قینقاع باخزر جیان و دو قبیله بنی قریظه و بنی نضیر با اوسیان هم پیمان بودند.
بعد از هجرت رسول الله صلى الله علیه وسلم به مدینه، هرکس از دو قبیله ى انصار خواست مسلمان شد…
امّا از یهودیان بجز عبدالله ابن سلام و محدود افرادی، کسی ایمان نیاوردند، در آن زمان نیز نفاق و دوگانگی وجود نداشت، چرا که تا آن زمان مسلمانان قدرت و شوکتی نداشتند که کسی از آنان بیمی داشته باشد و مجبور به نفاق و دورنگی شود…
و رسول الله صلى الله علیه وسلم با یهودیان وبسیاری از قبایل شرکت عربی که در اطراف مدینه زندگی می کردند، پیمان صلح وسازش بست. امّا بعد از پیروزی و عزت مسلمانان در جنگ بدر، الله قدرت مسلمان را آشکار نمود، عبدالله بن ابی بن سلول که یکی از بزرگان مدینه و از قبیله ى خزرج بود و در جاهلیت سردار هر دو قبیله ى اوس و خزرج به حساب می آمد و حتی تصمیم گرفته بودند که او را به عنوان پادشاه برای خود برگزینند، هنگامی که خبر پیروزی سپاهیان به مدینه رسید. ابن أبی و هوادارانش به ظاهر اسلام آوردند. امّا در دل شان از اسلام و مسلمانان کینه داشتند. بعد از ماجرای بدر ابن ابی گفت: این تقدیر الله است که ما این طور باشیم لذا به ظاهر اسلام را قبول کرد و هوادارانش نیز به همراه او اسلام آوردند کسانی از یهودیان نیز در همین مرحله مسلمان شدند، و از همان تاریخ نفاق و دوگانگی در میان اهالی مدینه و اطرافش پدید آمد. البته در میان مهاجران کسی منافق نبود…
چون هیچ کس مجبور به هجرت نشده بود، بلکه هرکس مسلمان می شد، مال و فرزند وخانواده و منزل و زمین و هر چه داشت ترک می کرد و به امید رضای الله و پاداش در قیامت هجرت می کرد.