با شروع ماه ربیع الاول، حال و هوایم بهاری میشود؛ ربیع ماه خوبیهاست و یادآور روزی مهم در تاریخ بشریت است.
ربیع ماه تولد پیامبر خوبیهاست. غرق در خیال خوبیهای پیامبر نازنینم میشوم، آنقدر مهربان بود که حتیٰ صدای خروشان ابوجهلها نیز در مقابل مهربانیاش فروکش میکرد.
تمام عالم مهربانی وجودش را حس کرده بود. قطرات باران نیز به وجودش پایکوبی میکردند و دورشان میچرخیدند.
برای سبک شدن کافی است نیم نگاهی به صفحات تاریخ بیندازیم تا بدانیم وجود نازنینش مایه برکت و رحمت برای عالمیان بود ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إلَّا رَحْمَهً لِلْعَالَمِیْن﴾.
تولدش موهبت الٰهی بود تا فراموش نکنیم، نوازشگر یتیمان و حامی مستضعفان بود.
درخت سبز داند قدر باران را /∗/ تو خشکی قدر باران را چه دانی
در روزگاری به دنیا آمد که حجاز در تاریکیها و گردبادهای هولناک خرافات دست و پا میزد، سراسر دنیا را ظلمت و سیاهی فراگرفته بود، مردم آنقدر از نظر فکری سقوط کرده بودند که چوب و سنگ دستساخته خویش را بندگی میکردند و دختران را زنده به گور میانداختند.
جامعه آن زمان در پستترین درجه اخلاقی قرار گرفته بود. سرانجام رحمت الهی شامل زمینیان گردید و زمینِ بیمار را غرق در گل و سبزه نمود و صدای معرفت و صداقت در همه جا پیچید.
آری! او امین ، درستکار، مسؤول، شجاع و مهربان بود. با رشادتهای خویش گرد و غبار جاهلیت را از جامعه آن روز پاک نمود و دریچه خوشبختی را به روی آدمیان گشود تا دیگر نوزاد بیگناهی به جرم دختر بودن زنده به گور نگردد!
ای رسول مهربانی!
آن روز که تو آمدی، مردم از چنگ طاغوت بتپرستی و بتپرستان ظالم زمان نجات پیدا کردند و جوانههای امید در دلهای مظلومان شروع به تپیدن گرفت.
رسول مهربانی!
با آمدنت کمرهای خمیده کنیزان و بردگان راست شد. بر لبان پژمردهی فقرا تبسم نشست و قامت حقپرستان و خداپرستان استوارتر شد. از آن روز به بعد فریادها در گلوگاهها خفه نشد و نور هدایت بر ظلمت و گمراهی غالب آمد.
ای پیامبر مهربان! ما تو را نشناختهایم و فقط این را میدانیم که نام مبارکت بر همه کائنات ترجیح دارد؛ از همینجا بر تو درود میفرستیم.
«اللّٰهُمَّ صَلِّ وَسَلِّم عَلَیٰ نبیّنا مُحَمّد وعَلَیٰ آلِهِ وَأَصْحَابِهِ أَجْمَعِیْنَ»
✍ عبدالسمیع سعادتی