- بقلم/ دکتر عادل شدی
زندگی رسول اکرم صلی الله علیه وسلم محرابی از عبادت بود. در نماز، روزه، ذکر، و دعا و نیایش و تمام انواع عبادتها از همه پیشی میگرفت. و اگر عبادتی و کاری را شروع میکرد به بهترین صورت ادایش میکرد، و همیشه بر آن مواظبت مینمود.
مادر مؤمنان؛ عائشه صدیقه همسر و همراه رسول خدا صلی الله علیه وسلم میگویند: اگر رسول خدا صلی الله علیه وسلم بر اثر بیماری و کسالتی و یا موردی دیگر نمازهای سحرگاهاش از دست میرفت، در روز بعد دوازده رکعت نماز بجای میآورد([۱]).
و حضرت رسول الله صلی الله علیه وسلم همیشه نماز تهجد یا سحر را بجای میآورد، و در نیمههای شب در کمال تواضع و فروتنی چنان مشغول عبادت میشد که از شدت و طول قیام پاهایش ورم میکرد. برخی از عزیزان آن حضرت از روی شفقت به ایشان گفتند بخودشان فشار نیاورد، چرا که خداوند از او درگذشته است، و او در نزد پروردگارش بسیار عزیز و والاست. آن حضرت در جواب فرمودند: آیا شایسته نیست بندهی شکر گذاری برای پروردگارم باشم([۲])؟!
حذیفه بن یمان از یاران پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم میگوید: شبی همراه پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم به نماز ایستادم، آنحضرت شروع کردند به تلاوت سوره بقره، با خود گفتم: حتما پس از صد آیه به رکوع میروند. ولی ایشان از صد آیه هم گذشتند. با خود گفتم: شاید میخواهند سوره بقره را در رکعت اول کامل کنند. ولی پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم پس از کامل کردن سوره بقره سوره مبارکه “نساء” را شروع کردند، و پس از کامل کردن آن سوره آل عمران را نیز کامل خواندند. و بسیار به آرامی ـ و با ترسل ـ تلاوت میکردند؛ اگر به آیهای که در آن تسبیح و بیان پاکی و تنزیه پروردگار بود میرسید پاکی پروردگار را بیان میکردند، و اگر در آیهای سؤال و خواستهای از پروردگار میبود، از خدای خود میخواستند، و اگر در آیهای خبر از پناه بردن به خالق یکتا میبود، از او پناه میجستند. سپس به رکوع رفتند، و شروع کردند به خواندن ذکر “سبحان ربی العظیم” ـ پاک و منزهی ای پروردگار بزرگ من ـ و در رکوع به اندازهای که در قیام بودند، ماندند. سپس فرمودند:”سمع الله لمن حمده، ربنا لک الحمد” ـ خداوند هر آنکس که حمد و ستایش او گوید را اجابت میکند. پروردگارا تمام حمد و ثنا از آن توست”. سپس به حالت قیام طولانی چون رکوعشان ایستادند. سپس به سجده رفتند و میگفتند:”سبحان ربی الأعلی” ـ پاک و منزهی ای پروردگار والا و عالیقدر من” و به طول قیامشان در سجده ماندند([۳]).
وهمیشه در غیر از روزهای مسافرت ده رکعت نماز ـ غیر از نمازهای فرض ـ حتما بجای میآورد؛ دو رکعت قبل از نماز ظهر، و دو رکعت بعد از آن، و دو رکعت بعد از نماز مغرب، و دو رکعت بعد از نماز عشاء در خانهاش، و دو رکعت قبل از نماز صبح.
و از تمام نمازهای نفل و مستحب بر دو رکعت نماز صبح بیشتر مواظبت میکردند. و هیچ وقت؛ چه در سفر و چه در غیر مسافرت، این دو رکعت نماز و نماز وترشان را ترک نمیکردند. و از ایشان روایت نشده در مسافرتها نماز مستحبی غیر از این دو نماز مستحب ـ دو رکعت قبل از صبح و نماز وتر ـ خوانده باشند.
و احیانا قبل از نماز ظهر چهار رکعت بجای میآوردند، و شبی را با تکرار یک آیهای گذرانید، آنقدر آن آیه را در نمازشان تکرار کردند که صبح شد.
و به روزهی روزهای دوشنبه و پنج شنبه در هر هفته بسیار تأکید داشتند([۴]).
و میفرمودند: کارنامههای انسان در روزهای دوشنبه و پنجشنبه تقدیم میشود، و من میخواهم کارنامهام در حالیکه من روزهام تقدیم شود([۵]).
و هر ماه سه روز را روزه میگرفت. از معاذه العدویه آمده است که از مادر مؤمنان عائشه صدیقه پرسیدند: آیا پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم سه روز از هر ماه را روزه میگرفتند. ایشان گفتند: آری. معاذه پرسید: چه روزهایی را؟ مادر مؤمنان در جواب فرمودند: زیاد توجه نمیفرمودند که چه روزهای باشد([۶]).
از ابن عباس (رضی الله عنه) روایت شده: پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم همیشه روزهای بیض ـ روزهای کامل شدن قرص ماه هجری (سیزدهم، چهاردهم، و پانزدهم ماه هجری) ـ را چه در خانه و چه در مسافرت روزه میگرفتند([۷]).
و روز عاشوراء را روزه میگرفتند، و دستور میدادند تا دیگران نیز روزه بگیرند([۸]).
و از مادر مؤمنان عائشه صدیقه (رضی الله عنها ) آمده است: پیامبر در هیچ ماهی ـ بجز رمضان ـ چون ماه شعبان روزه نمیگرفت. تمام ماه شعبان را روزه میگرفت. و در روایتی دیگر آمده است: که تمام ماه شعبان جز چند روزی از آن را روزه میگرفت([۹]).
و رسول خدا صلی الله علیه وسلم هرگز از یاد و ذکر خداوند غافل نمیشد، و ذکر و ثنای الهی همیشه ورد زبان مبارکشان بود. همیشه و همه جا در حال و یاد و مشغول به ثنا و ستایش و ذکر خداوند متعال بودند.
هرگاه نمازشان تمام میشد سه بار از درگاه پروردگار یگانه مغفرت (استغفر الله) میجستند. و میفرمودند: «اللهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ وَمِنْکَ السَّلامُ, تَبَارَکْتَ یَا ذَا الجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ» ـ بارالها! تو سلام و سلامتی هستی، و سلامتی از توست، پاک و منزهی ای صاحب عظمت و جلال و کرم و سخاوت ـ([۱۰]).
و بعد از هر نماز این ذکر را تکرار میکردند: “لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیْکَ لَهُ, لَهُ الملْکُ، وَلَهُ الـحَمْدُ, وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، اللهُمَّ لَا مَانِعَ لِـمَا أَعْطَیْتَ, وَلَا مُعْطِیَ لما مَنَعْتَ, وَلَا یَنْفَعُ ذَا الجَدِّ مِنْکَ الجَدُّ”([۱۱]).
(هیچ معبودی نیست سزاوار ستایش مگر پروردگار یگانهای که هیچ شریک و همراهی ندارد، همه جهان و جهانیان از اوست. و تمام ثنا و ستایش تنها سزاوار اوست، و او بر همه چیز قادر و تواناست. بارالها! هیچ کس را توان آن نیست که بگیرد آنچه را شما بخشیدهای، و هیچ کس را توان آن نیست که ببخشد آن چیزی را که شما منع فرمودهاید. مال و منال و ثروت هیچ ثروتمندی در برابر تو بدادش نخواهد رسید).
و در رکوع و سجودشان چنین میگفتند: “سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ، رَبُّ الملَائِکَهِ وَالرُّوحِ”
(ثنای تو گویم ، ای پاک و منزه از کاستیها و شریک، و هر آنچه شایان تو نیست، پروردگار فرشتگان و جبریل)
خادم و همدم و یار پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم حضرت انس (رضی الله عنه) میگویند: بیشترین دعای پیامبر صلی الله علیه وسلم این بود: “اللهُمَّ آتِنا فِی الدُّنیَا حَسَنهً, وَفِی الْآخِرَهِ حَسَنَهً، وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ”.
(پروردگارا ! در دنیا به ما نیکی رسان و در آخرت نیز به ما نیکی عطاء فرما ( و سرای آجل و عاجل ما را خوش و خرّم گردان ) و ما را از عذاب آتش ( دوزخ )محفوظ نگاهدار .).
پیامبر خداصلی الله علیه وسلم بسیار استغفار مینمود، و از خداوند طلب مغفرت و بخشش میکرد. ابن عمر از یاران و صحابهی نزدیک به آن حضرت میگوید: در یک جلسه صدبار حساب میکردیم که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم میگفتند: “رَبِّ اغْفِرْ لِی وَتُبْ عَلیَّ إِنَّکَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ”([۱۲]).
( بارالها! ببخشای مرا و در گذر از من، که تو بسیار بخشایندهی مهربانی).
و آن حضرت صلی الله علیه وسلم از تندروی و افراط باز میداشتند، و از سختگیری در عبادت و افراط و زیادهروی در آن منع میکردند.
و میفرمودند: آنچه در توان دارید بجای آرید، و قسم بخداوند که او تا شما از عبادت دست نکشید از پاداش دادن به شما دست نمیکشد.
و بهترین عبادت از دین نزد پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم آن عبادتی بود که صاحبش بر ادای آن مواظبت میکرد، و آنرا بطور مداوم انجام میداد([۱۳]).
([۱]). به روایت امام مسلم نیشابوری.
([۲]). به روایت امام بخاری و امام مسلم.
([۳]). به روایت امام مسلم نیشابوری.
([۴]). به روایت امام ترمذی و آنرا حسن شمردهاند.
([۵]). به روایت امام ترمذی، و ایشان حدیث را حسن شمردهاند.
([۶]). به روایت امام مسلم نیشابوری.
([۷]). به روایت امام نسائی، و امام نووی آنرا حسن شمرده است.
([۸]). به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری.
جنگ حق و باطل نبردی است ازلی که ناقوس آن در روز خلقت دمیده شده تا بروز پیروزی حق بر باطل در محشر ادامه خواهد داشت.
ازجمله نبردهایی که تیغ بران حق کمر باطل را در آن شکست معرکه ی موسای پیامبر بود با امپراطوری فرعون و چکاچک شمشیرهای فرعونیان!
در ماه محرم ـ و دقیقا در دهم عاشورای آن ـ بود که رمز ایمان و اسلام؛ موسای پیامبر، قوم ستمدیده و مظلوم بنی اسرائیل را از زیر پنجه های ظلم و ستم فرعونیان بیرون کشیده بر ساحل پر موج دریا قرار گرفت.
اینسو دریای خروشان است و نهنگهای گرسنه و آنسو اسبان فرعونیان که چار نعل می تازند و شمشیرهای برانی که در جهش آفتاب سوزان در کنار رعد و غرش سربازان مست چون برق در آسمان می جهند..
لحظاتی است بسیار هراسناک که عقل بشر در آن از کار می افتد. موسی ستمدیدگان را بوعده نجات از خانه و کاشانهایشان بیرون کشیده تا در اینجا با تیغ فرعون چون گوسفند سر بریده شوند!…
این است قدرت و توان یک مؤمن کوشا… که باید در ره حق بکوشد و از هیچ نهراسد و از خود هیچ کوتاهی نشان ندهد پس از آنست که آسمان ادامه ماجرا را در دست می گیرد. اینجاست که معجزه سخن می گوید!..
هرگاه عقل بشر در پرتو ایمان صادق در رکاب نبوت بپا خیزد، و جز اخلاص و ایمان هیچ نکارد معجزه دست در دستان او خواهد نهاد…
آری..
عصای معجزه آسای موسی بفرمان خدای موسی به دریا زده می شود و دریا از وسط شکافته می گردد و موسی و پیروانش بر خاک خشک در کوچه ای که دو دیوار آن را موجهای خروشان آب مستانه بالا می زنند بدانسوی دریا بحرکت در می آید…
و لشکریان نادان فرعون نیز از پشت خود را طعمه ی این معجزه می کنند…
موسی و یاران را به ساحل رسیدن همان و دریا به حال خود خزیدن همان…
در یک آن دو دیواره موجهای خروشان همدگر را به آغوش می کشند و فرعون و فرعونیان را تا ابد از صحنه آفرینش می ربایند…
این پیروزی بزرگ حق بر باطل در فراز تاریخ افتخاری است نمونه که همواره مومنان آنرا جشن می گرفتند. بنی اسراییل تا روزی که پرتوی از حق در آنها جریان داشت دهم محرم را روزه می گرفتند. و چون پیامبر اسلام از این خبر مطلع شدند فرمودند: ما به موسی اولاتریم از یهودیان … و از آن روز امر فرمودند: مسلمانان روز عاشورا و تاسوعا را به پاس پیروزی حق در کالبد موسی بر فرعون رمز باطل روزه بگیرند. این روزه در حقیقت؛
اولا: سپاس مومنان است از پروردگار یکتایشان که حق را بر باطل؛ موسی را بر فرعون؛ و یا اسلام را بر کفر پیروزی بخشید.
و دوما: یادبودی است از آن جشنواره بزرگ ایمان سترگ مومنان، و همدلی است با آن صادقان راستین. و تجدید عهد و میثاق و پیمانی است با حق که ما همیشه و همواره با تو خواهیم بود و جان و مال خود را در راه تو فدا خواهیم نمود…
([۹]). به روایت امام بخاری و امام مسلم نیشابوری.
([۱۱]). به روایت امام بخاری و امام مسلم.
([۱۲]). به روایت امام ابو داود سجستانی و امام ترمذی، و امام ترمذی گفتهاند: درجه این حدیث حسن صحیح است.