زمانی که ابراهیم علیه السلام طلب دعا از بتها و تقدیم قربانی برای آنها را بر قومش ردّ کرده و ناپسند دانست؛ ﴿قَالَ أَفَتَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکُمۡ شَیۡٔٗا وَلَا یَضُرُّکُمۡ۶۶﴾ [الأنبیاء: ۶۶]. «(ابراهیم) گفت: آیا جز خدا چیزى را مىپرستید که نه کمترین سودى براى شما دارد، و نه هم زیانى به شما مى رساند!».
بله … چگونه صدا میزنید و طلب یاری میجویید از کسی که نمیتواند سود و زیانی به خود یا به دیگران برساند!.
این را خداوند متعال از زبان پیامبرش محمد صل الله علیه و سلم بیان کرده که میفرماید: ﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُۚ وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ١٨٨﴾ [الأعراف: ۱۸۸]. «بگو: من مالک سود و زیان خویش نیستم، مگر آنچه را خدا بخواهد، (و از غیب و اسرار نهان نیز خبر ندارم، مگر آنچه خداوند اراده کند) و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مىکردم، و هیچ بدى (و زیانى) به من نمىرسید، من فقط بیمدهنده و بشارتدهندهام براى گروهى که ایمان مىآورند! (و آماده پذیرش حقند)».
فضل بن حسن طبرسی در تفسیر آیۀ مبارکۀ +قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی_. «میگوید معنای این آیه همان اظهار عبودیّت و بندگیست، یعنی من عبد ضعیفی هستم که نمیتوانم سودی را متوجه خود سازم یا ضرری از خود دفع کنم». +إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ_. وپروردگار من میتواند نفع را به من برساند یا آن را از من دور کند.
﴿وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ﴾. «و اگر غیب را میدانستم».
وضعیّت من از اینکه هست بهتر میبود، در این صورت بر سود و منفعت خود میافزودم و از هر چه ضرر و زیان داشت دوری میکردم، و نمیگذاشتم یکبار در جنگ پیروز شده و بار دیگر شکست بخورم، یکبار در تجارت سود کنم و بار دیگر ضرر. ﴿إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ﴾. «من فقط عبدی هستم که بعنوان مژده دهنده و بیم دهنده فرستاده شدهام و غیب دانستن در شأن و منزلت من نیست»[۱].
شیخ محمد جواد مغنیه در تفسیر الکاشف ۳/۴۳۱ میگوید: ﴿قُل لَّآ أَمۡلِکُ لِنَفۡسِی نَفۡعٗا وَلَا ضَرًّا إِلَّا مَا شَآءَ ٱللَّهُ﴾.
این عقیدۀ همۀ مسلمانان به پیامبر خود حضرت محمّد صل الله علیه و سلم اشرف و برترین مخلوقات است که مالک هیچ چیزی برای خود نیست چه برسد به اینکه مالک چیزی برای دیگران باشد.
و این باور نسبت به محمّد صل الله علیه و سلم نتیجه قطعی و نهایی عقیدۀ توحید و یکتاپرستی است، همچنان که میفرماید: ﴿وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُ﴾.
کلمۀ غیب که در اینجا آمده فقط معنای غیب نمیدهد بلکه بر این هم دلالت میکند که غیب فقط مخصوص خداوند متعال است علاوه بر این، نزدیکترین انسان به پروردگار به همۀ نسلها اعلام میکند که در مقابل مسأله غیب هیچ انسانی با انسانهاى دیگر تفاوتى ندارد.
سپس به این ابلاغ بسنده نکرده بلکه از روی احساس و وجدان برای آن دلیل آورده آن هم این است که اگر غیب را میدانست عاقبت کارها را میدانست. پس آنچه عاقبتش نیکو بود جلو میانداخت و آنچه عاقبت بدی داشت به عقب میانداخت و آنچه در زندگی برایش ضرری داشت و از آن بدش میآمد به او نمیرسید. و برای اینکه کسی نگوید: در حالی که محمّد فرستادۀ مقرب خداست چگونه غیب را نمیداند؟ پیامبر صل الله علیه و سلم بدستور خدا میگوید: ﴿إِنۡ أَنَا۠ إِلَّا نَذِیرٞ وَبَشِیرٞ لِّقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ﴾. «من کسی جز مژده دهنده و هشدار دهنده برای کسانى که ایمان آوردهاند نیستم».
به حقیقت که او پیامبر خداست. و در این هیچ شکّی نیست، امّا مأموریّت پیامبر فقط در این است که پیامهای خداوند را به مردم برساند، و گناهکاران را از عذاب ترسانده و فرمانبرداران را به پاداش مژده دهد، امّا علم غیب و رساندن نفع و ضرر فقط در دست خداست.
خداوند متعال به پیامبر صل الله علیه و سلم دستور داده که به مردم ابلاغ نماید که من نمیتوانم به هیچ کس سود و زیانی برسانم، خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَدۡعُواْ رَبِّی وَلَآ أُشۡرِکُ بِهِۦٓ أَحَدٗا٢٠ قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١﴾ [الجن: ۲۰-۲۱]. «بگو: من تنها پروردگارم را مىخوانم و هیچ کس را شریک او قرار نمىدهم! بگو: من مالک زیان و هدایتى براى شما نیستم!».
شیخ طوسی در کتاب التبیان جلد ۱۰/۱۵۷ میگوید که: خداوند به پیامبرش محمّد صل الله علیه و سلم امر کرده که به مکلفین بگوید: +قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا﴾.
به این معنا که من نمیتوانم ضرری را از شما دفع کنم و یا خیری را به شما برسانم، بلکه تنها خداست که قادر به این کار مىباشد، و من فقط میتوانم شما را به خیر و نیکی دعوت کنم و شما را به راه راست راهنمایی کنم.
پس اگر پذیرفتید ثواب و پاداش به شما میرسد و اگر نپذیرفتید عذاب و عِقاب به شما میرسد و همچنین خداوند میفرماید که ای پیامبر به آنها بگو: ﴿قُلۡ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ ٱللَّهِ أَحَدٞ﴾ [الجن: ۲۲]. «بگو: (اگر من نیز بر خلاف فرمانش رفتار کنم) هیچ کس مرا در برابر او حمایت نمىکند».
یعنی پیامبر هم قادر نیست که کسی را از عقابی که خداوند متعال برای وی در نظر گرفته است پناه بدهد. +وَلَنۡ أَجِدَ مِن دُونِهِۦ مُلۡتَحَدًا_ [الجن: ۲۲]. «و پناهگاهى جز او نمىیابم».
یعنی گریز گاهی بجز خداوند که بتوان از عذاب و عقاب، به آن پناه برد و از آن طلب سلامت کرد، وجود ندارد. و این آیه خطاب به شخص پیامبر صل الله علیه و سلم میباشد ولی منظور آن امّت وی میباشد. چون که پیامبر مرتکب عمل زشتی نمیشود که از عذاب بترسد. بنابراین غیر از خداوند هیچ راه فرار و گریزگاهی وجود ندارد.
شیخ طبرسی در کتاب تفسیرش، مجمع البیان، ۱۰/۱۵۳ میگوید: خداوند پیامبرش را مخاطب قرار داده و فرموده که ای پیامبر به مکلفین بگو که: ﴿قُلۡ إِنِّی لَآ أَمۡلِکُ لَکُمۡ ضَرّٗا وَلَا رَشَدٗا٢١﴾ [الجن: ۲۱].
یعنی نمیتوانم ضرری را از شما دفع کنم و یا خیری را به شما برسانم و فقط خداوند قادر به آن است و من فرستادهای بیش نیستم که جز ابلاغ و دعوت به طرف دین و هدایت و ارشاد وظیفه دیگری ندارم. و این اعتراف به بندگی پیامبر صل الله علیه و سلم است.
[۱]– جوامع الجامع جلد ۱ ص ۴۸۸٫