پناه جستن به غیر از الله شرک است(۴)

شیخ الاسلام می‌گوید: «ائمه‌ای همچون امام احمد و غیره تصریح کرده‌اند که پناه بردن به مخلوق جایز نیست و از این استدلال کرده‌اند که کلام خداوند مخلوق نیست و گفته‌اند از پیامبر  صلی الله علیه و سلمثابت است که ایشان به سخنان و کلمات خداوند پناه برده و به این فرمان داده است، بنابراین علما از تعاویذ و افسون‌هایی که معنای آن فهمیده نمی‌شود نهی کرده‌اند از ترس اینکه مبادا در آن شرکی باشد[۱]».

ابن قیم می‌گوید: «هر کسی برای شیطان ذبح کند، شیطان را به فریاد خوانَد، به او پناه ببرد و با آنچه دوست دارد به او تقرّب جوید، در حقیقت شیطان را عبادت کرده است، گر چه او این کارش را عبادت ننامد و آن را به کار گرفتن و استفاده بنامد! او راست می‌گوید زیرا در حقیقت شیطان او را به کار گرفته است و او از زمره‌ی خادمان و عابدان شیطان قرار می‌گیرد و با این کار شیطان به او خدمت می‌کند اما خدمت شیطان به او به گونه‌ای نیست که شیطان او را بپرستد زیرا شیطان، آنگونه که وی شیطان را عبادت کرده و برایش کرنش می‌نماید، او را نمی‌پرستد[۲]».

گفته‌اش: (من شرّ ما خلق) یعنی از هر شرّی که در هر مخلوقی اعم از حیوان و غیره باشد. خواه انسان باشد خواه جن یا مار و عقرب و یا تندباد و صاعقه، یعنی از هر بلایی در دنیا وآخرت به تو پناه می‌برم. و کلمه‌ی «ما» در اینجا موصوله است و منظور از آن «عموم اطلاقی» نیست بلکه مراد «تقییدی وصفی» است، یعنی از شرّ هر مخلوقی که در آن شرّی هست به کلمات کامل الهی پناه می‌برم و معنایش این نیست که از شرّ هر آنچه خداوند آفریده به کلمات پناه می‌برم، چون بهشت، ملائکه و پیامبران مخلوق خداوند هستند اما شرّی در آنها وجود ندارد. و این معنای سخن ابن قیم است[۳].

می‌گوید: «شرّ به دو چیز گفته می‌شود: به درد و رنج و آنچه منجرّ به درد می‌گردد[۴]».

گفته‌اش: (تا وقتی از آن جا برود هیچ چیزی به او زیانی نمی‌رساند)، قرطبی می‌گوید: «این خبری صحیح و گفته‌ای راست است و ما راست بودن آن را تجربه کرده‌ایم، من از وقتی این حدیث را شنیده‌ام به آن عمل کرده‌ام و هیچ چیزی به من زیانی نرسانده تا آن که آن جا را ترک کرده‌ام، در مهدیه شبی عقربی مرا گزید، با خود فکر کردم پس متوجه شدم که فراموش کرده‌ام به کلمات تامّات الهی پناه ببرم[۵]».

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– مجموع الفتاوی ۱/۳۳۶٫

[۲]– بدائع الفوائد ۲/۲۰۱دارالخیر.

[۳]– بدائع الفوائد ۲/۱۷۹- ۱۸۴دارالخیر.

[۴]– بدائع الفوائد ۲/۱۷۵دارالخیر.

[۵]– المفهم ۷/۳۶٫ و پایان کلامش: خودم را سرزنش و توبیخ کردم که باید آن چه را که پیامبر به مردی که گزیده شد بود گفت را می‌گفتم: اگر تو هنگامی که شب فرار رسید گفتی: از شرّ هر مخلوقی که در آن شرّی هست به کلمات کامل الهی پناه می‌برم. به تو ضرری نمی رسد.

 

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …