ملا علی قاری حنفی میگوید: «و پناه بردن به جنها جایز نیست و خداوند کافران را به خاطر این کار مذمت کرده است. خداوند میفرماید:
﴿وَأَنَّهُۥ کَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا۶﴾ [الجن: ۶].
تا اینکه میگوید: و خداوند متعال میفرماید:
﴿وَیَوۡمَ یَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا یَٰمَعۡشَرَ ٱلۡجِنِّ قَدِ ٱسۡتَکۡثَرۡتُم مِّنَ ٱلۡإِنسِۖ وَقَالَ أَوۡلِیَآؤُهُم مِّنَ ٱلۡإِنسِ رَبَّنَا ٱسۡتَمۡتَعَ بَعۡضُنَا بِبَعۡضٖ﴾ [الأنعام: ۱۲۸] «و روزی که الله همه را گرد میآورد،(میگوید:)«ای گروه جن! شما انسانهای زیادی را گمراه کردید. و دوستانشان از میان انسانها میگویند: ای پروردگارمان! ما از یکدیگر بهرمند شدیم».
پس استفادهی انسان از جن در برآورده ساختن نیازهایش و اطاعت جن از انسان و آگاه کردن جن انسان را از اموری غیبی و پنهان و استفادهی جن از انسان به معنای پناه بردن انسان به جن، تعظیم جن و کمک خواستن از جن و تواضع برای آن است[۱]».
حدیث بر این دلالت مینماید که اگر عملی از نگاه دنیوی مفید باشد و شرّی با آن دفع گردد یا سودی حاصل شود بر این دلالت نمیکند که عمل مذکور شرک نیست. مؤلف آن را بیان کرده است[۲].
گفتهاش: (و از خوله بنت حکیم روایت است که گفت: از پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم شنیدم که میگفت: «هر کسی در جایی اقامت گزیند و بگوید: به کلمات کامل الهی از شرّ آنچه آفریده پناه میبرم، تا وقتی از محل اقامتش برود هیچ چیزی به او زیانی نمیرساند». [روایت از مسلم[۳]].
گفتهاش: خوله بنت حکیم ابن امیه سلمی، به او ام شریک و خویله گفته میشود و گفتهاند که او خودش را به پیامبر صلی الله علیه و سلم هبه کرد و قبلاً همسر عثمان بن مظعون بود.
ابن عبدالبر میگوید: «او زنی صالحه و فاضله بود[۴]».
گفتهاش: (أعوذ بکلمات الله التامات) این را خداوند برای مسلمین مقرر داشته که به جای آنچه اهل جاهلیت انجام میدادند و به جنها پناه میبردند، این کلمات را بگویند و خداوند برای مسلمین مقرر نمود که به خدا یا به صفات او پناه ببرند.
قرطبی در «المفهم» میگوید: یعنی سخنان کامل الهی که هیچ کمبودی و عیبی در آن راه ندارد، بر خلاف سخنان بشر که دارای عیب و نقص است. و گفتهاند یعنی کلمات شفابخش و کفایت کنندهی الهی. و نیز گفتهاند: کلمات در اینجا یعنی قرآن و خداوند در مورد قرآن میگوید که قرآن «هدی وشفاء» (فصلت: ۴۴) هدایت و شفا است و در اینجا به چیزی راهنمایی و فرمان داده شده که بوسیلهی آن شرّ و آنچه سبب اذیت است دفع گردد. و از آن جا که این پناه بردن به صفات خداوند و پناه بردن به اوست، این امر مستحب بوده و به آن تشویق شده است. بنابراین کسی که به خداوند و نامها و صفاتش پناه میبرد باید در پناه بردن به خداوند صادق باشد و در این مورد بر خدا توکل نماید و این را در قلبش حاضر بگرداند و هرگاه چنین کند به هدفش میرسد و گناهانش بخشوده میشوند[۵]».
و دیگران گفتهاند: «علما بر این اتفاق نمودهاند که پناه خواستن و پناه بردن به مخلوق جایز نیست و از حدیث خوله استدلال کردهاند و گفتهاند: این حدیث دلیلی است بر اینکه کلمات خدا مخلوق نیستند، با این حدیث نظریهی جهمیه و معتزله را که میگویند قرآن مخلوق است رد کردهاند و گفتهاند اگر کلمات خداوند و سخنان او مخلوق میبودند پیامبر صلی الله علیه و سلم به پناه بردن به آن فرمان نمیداد، چون پناه بردن به مخلوق شرک است[۶]».
[۱]– سخن ابن أبی العز حنفی است که در شرح عقیده طحاویه ص ۵۷۱ ـ ۵۷۰ گفته است.
[۲]– مسألهی پنجم.
[۳]– مسلم ۲۷۰۸ روایت خوله بنت حکیم.
[۴]– نگا: الإستیعاب ۴/۱۸۳۲ و الإصابه ۷/۶۲۱ و التقریب ص ۷۴۶٫
[۵]– المفهم۷/۳۶٫
[۶]– فیض القدیر ۱/۴۴۶٫