پرتوی از دروس سوره یوسف

خدای مهربان مهرورز، یگانه هستی بخش جهان هستی و یکتا طراح و خلاق لباس زیبا و متعادل زندگی بر پیکره جهانیان است. لذا تمامی اجزای گیتی برای تنظیم و استمرار سالم حیات خود نیازمند هدایت آفریدگار خویش می‌باشند. آیات قرآن حامل پیامهای خدا برای بشریت در تمامی عرصه‌های زندگی است. پیام رسانی و هدایت قرآن در قالب‌های متفاوتی شکل گرفته است که یکی از معمولترین آنان قصه و به تصویر کشیدن رخدادهای گذشته عالم انسانی می‌باشد. لازم به یادآوری است که غایت از این امر هرگز داستان سرایی و سرگرمی نبوده و بلکه خداوند از این کانال جهان بینی و برنامه صحیح مبتنی بر توحید را به بندگانش القاء می‌نماید.

یکی از آن قصه‌ها مراحل پرماجرای زندگی یوسف پیامبر(علیه السلام) است که حاوی بسیاری از اصول و قواعد روانشناسی تربیتی در میادین اندیشه و عمل می‌باشد. پرداختن به تمامی جوانب سازنده این سوره اوراق و مجال وسیعی را می‌طلبد که در ظرف بحث ما نمی‌گنجد، بنابراین به توفیق الهی در این مختصر به طور اجمال به برخی زمینه‌های تربیتی در باب ارتباط میان والدین و فرزندان می‌پردازیم.

۱- یکی از سازنده‌ترین نکات تربیتی که در نتیجه شکافتن الفاظ این آیات از بطن آن تراوش می‌کند این است که: والدین باید در شکل گیری ساختار فضای خانه دقت نمایند تا جوی بر محیط رشد فرزند حاکم گردد که در آن احساس آرامش نموده و کانون گرم خانواده را بهترین و زیباترین مأوی و پناهگاه خویش بداند. گرانبهاترین ثمره این رابطه عاطفی تنگاتنگ، ایجاد نوعی اطمینان و حسن ظن در صمیم وجود فرزند نسبت به اعضای خانواده مخصوصاً پدر و مادر است. در این موقعیت است که فرزند در تمامی مراحل سنی هر کدام از والدین را بهترین تکیه‌گاه و راز نگه‌دار خود می‌داند. او دیگر در هنگام برخورد با شدائد و یا در ابراز احساسات درونیش در مخمصه نیفتاده و گرفتار سرگردانی نمی‌شود، زیرا دلسوزترین و نزدیکترین مرجع مشکل گشا را در کنار خود داشته و به راحتی و بدون هیچ گونه واهمه‌ای تمام امورش را با آنان در میان می‌گذارد.

یعقوب پیامبر (علیه السلام) نمونه‌ی پدر، مربی و کاردانی است که با حسن تدبیر بگونه‌ای نهال عطوفت و یکدلی را در اعماق دل یوسف نونهال نهاده است که با روحیه‌‌ای سرشار از اعتماد به نفس و شهامتی جهت‌دار پس از مواجهه با حادثه‌ای شگفت‌آور روی به پدر آورده و گوید: {… یا أبت إنی رأیت أحد عشر کوکباً و الشمس و القمر رأیتهم لی ساجدین}[۱] بنابراین بر تمامی متصدیان امور تربیتی در عرصه‌های گوناگون امثال خانواده، مدارس و دیگر مراکز آموزش و پرورش لازم است که به نحوه‌ای با افراد تحت تربیت خود تعامل نمایند که زمینه‌ی ایجاد رابطه‌ی دوستانه آنان را با خود فراهم سازند تا بتوانند به سهولت سفره‌ی دل را نزد آنان گشوده و سخن درون را در قالب کلماتی صادقانه و شفاف با ایشان در میان گذارند. و پیش نیاز رسیدن به این مرحله از رشد این است که قبل از آن در ذهن سازی او بکوشند این ذهنیت را در او نهادینه گردانند که از کنار حوادث و رخدادهای درونی و محیط اطرافش با بی‌تفاوتی نگذرد بلکه بر آن ایستاده و با کنجکاوی به تحلیل آن پرداخته و جهت مشاوره و راهنمایی به مربی و والدینش مراجعه نماید.

۲- تحقق مرحله گذشته وابسته به این است که فرد متربی مورد توجه و عنایت قرار گرفته و به سخنان او با گوش فرا دادن بها داده شود. و این یکی دیگر از شاخه‌های پر ثمر درخت تربیتی سوره‌ی یوسف است. آنجا که یعقوب (علیه السلام) با توجه و عنایت کافی دلبندش را به حضور پذیرفته و صحبتش را می‌شنود، لازم به ذکر است که تحقق این مرحله در گرو این است که یکی از اساسی‌ترین نیازهای درونی فرد اشباع گردد و آن اینکه با دلی باز، در فضایی آکنده از شفقت و رحمت به حرفهایش گوش داده شود. یکی از روانشناسان گوید: (خیلی‌ها پیش دکتر می‌روند چون دلشان تماشاچی می‌خواهد). بله! سیاه‌ترین تصاویر صحنه‌ی زندگی آن لحظاتی است که با دلی پر در پی دلی باشی که پذیرا و شنوای تو باشد ولی تمام درها را بسته یابی!! لذا یکی از مبانی تأثیر گذاری بر متربی شنونده‌ی خوب بودن است قبل از گوینده‌ی خوب بودن. پس چه دل نواز و زیباست آن تصویری که یعقوب(علیه السلام) دلش را مرتبط با دل یوسف(علیه السلام) کرده و به او گوش می‌دهد لذا دوباره تکرار می‌کنم: شنونده‌ی خوبی باشید و به دیگران مجال دهید درباره‌ی خود حرف بزنند.

یکی از پیامدهای عدم وجود چنین جوّی در محیط رشد فرزندان و نوجوانان گرایش آنان به سوی مراجع کاذب و شیطانی همدردی و همدلی پس از نیافتن دلی حرف شنو در میان اطرافیان است. و فیلم زندگی جوامع بشری نمایشگر بسیاری از جوانانی است که در گودال خانمان سوز دوستان و همدلان نااهل به نیستی گرویدند.

۳- یکی دیگر از پیام‌های این آیات آن است که والدین و مربیان باید درصدد فراهم نمودن زمینه‌های کشف استعدادهای نهفته کودکان و نوجوانان بوده و جهت رشد و تزکیه آنان به جلب منافع و دفع موانع از دو کانال مادیات و معنویات بپردازند. یعقوب پیامبرu اسوه‌ی برتر والدین، پس از دریافت پیام یوسف(علیه السلام) حکیمانه به تفسیر آن پرداخته و فرزندش را به آینده‌ای درخشان نوید می‌دهد و وی را در مسیر دست‌یابی به آن رهنمایی می‌نماید. بنابراین شایسته است به سادگی از کنار جملات و حرکات افراد نگذریم و چه بسا که هر حرکت کوچکی نقطه شروعی برای نیل به قله‌ی ترقی و شکوفایی باشد. {قال یا بُنَیَّ لا تقصُص رُءیاک علی إخوتک فیکیدوا لک کیداً إنّ الشیطان للإنسان عدو مّبین}[۲]

۴- از جمله درسهای قصه یوسف این است که باید در رفتار و مکالمه با کودکان و نوجوانان، نهایت ذوق و سلیقه را بکار گرفت. همانند پیغمبر یعقوب که فرزند را با عبارت «یا بنی» خطاب قرار داده و نهال دوستی ار در دلش غرس می‌نماید.

۵- و در نهایت اینکه باید از همان دوران شکل گیری پایه‌های شخصیتی فرد، وی را با رنگ و بوی ربانیت و خدا محوری انس داده و یعقوب‌وار بذر خودشناسی و خدا شناسی را در قلبش نهادینه ساخت آنجا که فرمود: {و کذلک یجتبیک ربک و یعلمک من تأویل الأحادیث و یتم نعمته علیک و علی آل یعقوب کما أتمها علی أبویک من قبل إبراهیم و إسحق إن ربک علیم حکیم} [۳]

ناصر صالحی نژاد (رحمه الله)

——————————————————————————–

۱- سوره یوسف آیه ۴

۲- سوره یوسف آیه ۵

۳- سوره یوسف آیه ۶

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …