پدیده شوم تکفیر

یکی از بحران‌های عصر حاضر و پدیده تمام قد ایستاده، تکفیر مسلمان است که بسان پتکی بر سر امت فرود می‌آید و پیکر آن‌را تکه و پاره می‌کند. تکفیر کاری ساده و معمولی نیست که هر کسی از راه برسد و دیگری را از دین خارج کند! این را باید دانست: تکفیر  افراد مسئله شرعی و دارای حدود و قوانینی است.
 رأی شخصی و برخاسته از تعصب اشخاص را نباید به رخ شریعت شفاف و معتدل اسلام کشید.
کافر قلمداد کردن مسلمانی به ناحق پیادمدهای همچون؛ مباح الدم بودن آن شخص، جهنمی بودن او،  طلاق و جدایی او از همسرش و… را در پی دارد، پس باید به عواقب کار خود اندیشید و بدون وجود دلیل قطعی از کتاب و سنت نباید در این “تیه” ناپیدا کنار داخل شد.
اهل سنت والجماعت در این مورد حد اکثر احتیاط را به کار می‌گیرند چنانکه از امام ابوحنیفه رحمه الله منقول است که فرمودند: « لا نکفر احدا من أهل القبله»[ إکفارالملحدین ] یعنی: ما هیچ یک از اهل قبله را تکفیر نمی‌کنیم.
مراد از اهل قبله، کسانی‌اند که برضروریات دین ایمان دارند و مراد از عدم تکفیر این است که تا مادامی که یکی از علامات صریح کفر در شخص دیده نشود، او را تکفیر نمی‌کنیم، پس اگر چنانچه شخصی گناهی انجام داد و عقیده به حلال بودن آن گناه نداشت، نمی توان آن را کافر دانست؛ مگر این که فعل او خود از علامت های کفر باشد و همین است عقیده‌ی اهل‌سنت والجماعت.
در حدیث پیامبر اسلام صلی الله علیو وسلم قاعده کلی در این راستا بیان شده است؛ چنانکه رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: « ثَلاَثَهٌ مِنْ أَصْلِ الإِیمَانِ: الْکَفُّ عَمَّنْ قَالَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَلاَ تُکَفِّرْهُ بِذَنْبٍ وَلاَ تُخْرِجْهُ مِنَ الإِسْلاَمِ بعَمَلٍ الخ »[ ابوداود باب فی الغزو مع ائمه الجور] یعنی: سه چیز از اصل ایمان به شمار می‌روند:
باز آمدن از اذیت رسانی گوینده‌ی کلمه طیبه؛ هیچ مومنی را به سبب گناهش تکفیر نکنی؛ بسبب عمل کسی، او را از اسلام خارج ندانی.
این حدیث به مطلب اشاره دارد: آن‌هایی که مومن واقعی هستند، هرگز مسلمان دیگری را به سبب گناه یا عملی دیگر تکفیر نمی‌کنند و دست و زبان خود را نسبت به دیگر مومنان کنترل می‌کنند.
داستان حضرت اسامه رضی الله عنه بسیار مشهور است که در جنگ، کسی را کشته بود که کلمه لا إله الا الله را می‌خواند [البته به این گمان که او از روی ترس آن را می‌گوید ] پیامبر خدا علیه السلام از شنیدن این واقعه بسیار ناراحت شد و اسامه را مورد ملامت قرار داد و فرمود:«آیا با وجود این که او لا اله الا الله می‌گفت، باز هم تو او را کشتی؟ اسامه جواب داد :ای رسول خدا! او این کلمه را از روی ترس شمشیر گفته بود. آن‌حضرت علیه السلام فرمودند: آیا قلبش را شگافتی تا بدانی این کلمه را از ترس گفته است؟! [ صحیح مسلم ح ۹۶]
پیامبر خدا علیه السلام فرمودند: إذا قال الرجل لأخیه یا کافر! فقد باء به احدهما. [ بخاری ح ۵۷۵۲]
ترجمه: اگر شخصی به برادر مسلمان خود بگوید: « ای کافر! » این [نسبت کفر ] به یکی از آن دو بر می‌گردد.
منظور این است که اگر مصداق این سخن طرف مقابل نباشد، خود گوینده کافر قرار می‌گیرد! معاذ الله من ذلک. از این رو علما می‌گویند « اگر در سخن شخصی نود و نه احتمال کفر و یک احتمال ایمان بود نباید او را تکفیر کرد.» الإسلام یعلو ولا یعلا علیه؛ همیشه جانب اسلام برتر است.
امام ابوالیسر بزدوی رحمه الله می‌گوید: یک عالمِ دین باید تا حد امکان، کفر را از مسلمان دفع کند. [ اصول بزدوی ص ۱۱۰]
عملکرد حضرات صحابه‌ی کرام در مقابل خوارجی که در مورد گمراهی آن‌ها نصوص صریح آمده و خود آن‌حضرت علیه السلام دستور قتل آن‌ها را داده است، می‌تواند بهترین الگو برای ما باشد؛ چراکه صحابه هرگز آن‌ها را تکفیر نکردند و جنگ حضرت علی رضی الله عنه با آنها نه از روی تکفیر آن‌ها، بلکه به سبب بغاوت، ظلم و تعدی آن‌ها بود. از این جهت بعد از پایان جنگ، نه اموال آنها را غنیمت شمرده و نه اسیرانشان را به بردگی گرفت و حتی به فقهای بصره اجازه داد که شهادت آنها را هم قبول کنند. ( سخنان حضرت سعد و حضرت علی رضی الله عنهما، پیرامون این موضوع قبلا بیان گردید.)
این در حالی بود که خوارج در مقابل، سیدنا علی و معاویه و همچنین تمامی طرفداران این دو را با جسارت تمام تکفیر می‌کردند! پس از عملکرد صحابه این برداشت هم درست است که اگر کسی شما را کافر قلمداد کرد، باز هم شما حق ندارید او را تکفیر کنید.
متأسفانه فرق ما با اصحاب در این است که آنها با عملکرد خود باعث دخول کفار در دین می‌شدند و ما در پی آنیم که به اندک بهانه‌ای، برادر مسلمان خود را تکفیر کنیم!
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی    کین راه که تو می‌روی به ترکستان است.
امروزه ارزان ترین چیز در دنیا، « خون و آبروی مسلمان» است؛ نه تنها نزد کفار بلکه در مابین خود مسلمانان هم همین‌گونه شده است.
حجاج بن یوسف ثقفی روزی بر منبر اعلام کرد: به خدا سوگند! اگر من مردم را دستور بدهم که از دری از درهای مسجد خارج شوند ولی آنها از دری دیگر بیرون روند، ریختن خون آنها و به تاراج بردن مالشان بر من حلال خواهد شد.[ابوداود]
چقدر از خانه‌های مسلمین که بعلت اندک اختلاف ناچیز ویران گشته، چه بسا از فرزندان، که یتیم شده‌اند و چه بسیارند زنانی که  بیوه گشند!!!
         من از بیگانگان هرگز ننالم/*/ آنچه با من کرد آن آشنا کرد
پیامبر خدا علیه السلام فرمودند: اگر دو مسلمان در مقابل هم شمشیر کشیدند، قاتل و مقتول هر دو در جهنم‌اند. خداوند متعال تمام مسلمین جهان را از این فتنه‌ی بزرگ برهاند

✍🏻محمد دهواری

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …