میمون بن اصبغ گوید:
در بغداد بودم که ضجه و صداهای دردناکی شنیدم. پرسیدم: این ضجهها و نالهها چیست؟
گفتند: احمد بن حنبل را شکنجه میکنند!
رفتم و دیدم همینکه شلاقی بر او زدند، فرمود: “بسمالله”
و چون شلاق دیگری بر او زدند، فرمود: “لا حول ولا قوهالا بالله”
وقتی شلاق دیگری خورد، فرمود: “قرآن، کلام خداست و مخلوق نیست”
و آنگاه که ضربهی چهارم را به او زدند، این آیه را خواند: {قُلْ لَنْ یُصِیبَنَا إِلَّا مَا کَتَبَ اللَّهُ}.
[سورهی التوبه، آیهی ۵۱]
یعنی: “بگو: مصیبتی به ما نمیرسد، مگر آنچه الله برای ما مقدر فرموده است.”
میمون بن اصبغ میافزاید: شاهد بودم که او را بیست و نه شلاق زدند!
(صفه الصفوه از ابنالجوزی ۴۸۵/۱)
بدینسان امام احمد بن حنبل رحمه الله به ما یاد داد:
در دفاع از عقیدهی صحیح و بیان آن در برابر هرکس که باشد، کوتاه نیاییم.
در مسیر حق پایداری ورزیم.
و جان و امنیت مردم را در خطر نیندازیم.
همچنانکه امام احمد حنبل رحمهالله بهخاطر دفاع از عقیدهی صحیح سختترین آزمونها را بهجان خرید و حق را بدون ترس و واهمه بیان نمود، اما با آنکه کلام نافذی داشت، هرگز رفتار و گفتاری شورشگرانه و فتنهانگیز از او مشاهده نشد و بدینترتیب با روش سالمی که در پیش گرفت، با عقیدهی صحیحش در تاریخ امت ماندگار گردید.