پاسخ به شبهه ی منافقین و کذب و دروغ نواصب در مورد محتلم شدن مردان نامحرم در خانه ی ام المومنین عائشه صدیقه رضی الله تعالی عنها
بِخش دوم
در قسمت گذشته جایگاه مبارک و مهم ام المومنین عائشه رضی الله عنها در اسلام را از کتب شیعه و قرآن و سنت ثابت کردیم. و افضلیت ایشان در فقه را ثابت کردیم تا بیشتر به بزرگی نفاق منافقینِ شبهه افکن پی ببرید و همچنین منزلت ایشان را بدانید.
اما در ادامه ی قسمت گذشته…
میخواهیم بدانیم با توجه به سر تیتر مقاله(هذا بهتان عظیم) اصلا چرا روافض و نواصب سعی دارند این را جا بیندازند که العیاذبالله مردان غریبه در خانه ی ام المومنین عائشه صدیقه ی طاهره حضور داشتند؟؟
به این نکته خوب توجه داشته باشید که: خانه ی پیامبر و مسجد النبی همه میدانیم به هم چسبیده بوده و هر حاجی که به مسجدالنبی رفته باشد این را میفهمد.
«پیامبر صلی الله علیه وسلم برای مهمانهایی که از شهرهای دیگر به مدینه می آمدند و جایی نداشتند برایشان دار الضیافه هایی جنب مسجد النبی درست کرد که مهمانها در آن دار الضیافه ها که درهای ورودی و خروجییشون جدا بود اسکان میداد. خادمان و اصحاب پیامبر بدستور پیامبر مسئول پذیرایی از مهمان ها بودند».
که این مطلب در همه کتب سیره در نزد شیعیان مکتوب و قید شده
(رجوع کنید به اعیان الشیعه جلد یک صفحه ۲۴۲ ) (طبقات ابن سعد جلد یک ص ۲۳۱)
اما شبهۀ اصلی:
در کتب این شبهه به دو صورت آمده که هر دو مضمونش یکی هست و فقط بنا به اختلاف اسمی که ذکر شده یکی به روایت عبدالله بن شهاب خولانی درکتاب صحیح مسلم است و یکی به روایت همام بن حارث در مسند امام احمد است. که شبهه اصلی که در سایتهایشان مطرح میکنند پیرامون روایت این دو است و در مسند امام احمد باز امده «مردی از قبیله ی نخع» که منظور همان همام بن حارث است که از قبیله ی نخع هست.
اکنون روایاتی که شیعه در سایتهایش با معنی غلط ترجمه میکنند با معنی صحیح میاوریم و سپس جواب تک تک شبهات پیرامون آن را از زبان اساتید میدهیم:
حَدَّثَنَا هَنَّادٌ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَهَ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ الحَارِثِ، قَالَ: ضَافَ عَائِشَهَ ضَیْفٌ، فَأَمَرَتْ لَهُ بِمِلْحَفَهٍ صَفْرَاءَ، فَنَامَ فِیهَا، فَاحْتَلَمَ، فَاسْتَحْیَا أَنْ یُرْسِلَ بِهَا وَبِهَا أَثَرُ الاِحْتِلاَمِ، فَغَمَسَهَا فِی الْمَاءِ، ثُمَّ أَرْسَلَ بِهَا، فَقَالَتْ عَائِشَهُ: لِمَ أَفْسَدَ عَلَیْنَا ثَوْبَنَا؟ إِنَّمَا کَانَ یَکْفِیهِ أَنْ یَفْرُکَهُ بِأَصَابِعِهِ، وَرُبَّمَا فَرَکْتُهُ مِنْ ثَوْبِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِأَصَابِعِی.
سنن الترمذی (۱۱۶)
شخصی در منزل عایشه مهمان شد، عایشه دستور داد که به او لحاف زردرنگی بدهند. مهمان در آن لحاف خوابید و احتلام شد، پس شرمش آمد که آن لحاف را با آنکه در آن اثر احتلام است، پیش عایشه بفرستد، پس آن را در آب شست. سپس نزد عایشه فرستاد. عایشه فرمود: چرا لحاف ما را خراب کرده است؟ این قدر کفایتش میکرد که آن را با ناخنهایش بخراشد و من هم بسا اوقات آن را با ناخنهایم از لباس پیامبر صلى الله علیه وسلم میخراشیدم.
۲- اینها همان روایات هستند(که به دلیل پرهیز از طولانی شدن احادیث تکراری را نیاوردیم ولی الفاظ مشابه آن در: مسند احمد و ابو داود نیز آمده)
اما روافض برای اینکه طعن وارد کنند و بگویند ما از صحیح ترین کتب خودتون داریم میاوریم میروند روایت صحیح مسلم را میاورند:
وَحَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ جَوَّاسٍ الْحَنَفِیُّ أَبُو عَاصِمٍ، حَدَّثَنَا أَبُو الْأَحْوَصِ، عَنْ شَبِیبِ بْنِ غَرْقَدَهَ، عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ شِهَابٍ الْخَوْلَانِیِّ، قَالَ: کُنْتُ نَازِلًا عَلَى عَائِشَهَ فَاحْتَلَمْتُ فِی ثَوْبَیَّ فَغَمَسْتُهُمَا فِی الْمَاءِ، فَرَأَتْنِی جَارِیَهٌ لِعَائِشَهَ فَأَخْبَرَتْهَا فَبَعَثَتْ إِلَیَّ عَائِشَهُ فَقَالَتْ: مَا حَمَلَکَ عَلَى مَا صَنَعْتَ بِثَوْبَیْکَ؟ قَالَ قُلْتُ: رَأَیْتُ مَا یَرَى النَّائِمُ فِی مَنَامِهِ، قَالَتْ: هَلْ رَأَیْتَ فِیهِمَا شَیْئًا؟ قُلْتُ: لَا، قَالَتْ: «فَلَوْ رَأَیْتَ شَیْئًا غَسَلْتَهُ لَقَدْ رَأَیْتُنِی وَإِنِّی لَأَحُکُّهُ مِنْ ثَوْبِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَابِسًا بِظُفُرِی».
صحیح مسلم للنیسابوری (۲۹۰)
که در ادامه با استعانت به الله متعال و در مقام دفاع از ناموس رسول عزیزش-صلی الله علیه و آله وسلم-پاسخ تک تک شبهات پیرامون آن را از زبان اساتید برجسته میدهیم.
شبهۀ اول: چرا در خانه ی عایشه مردان غریبه حضور داشتند؟
(خولانی میگوید: کُنْتُ :نَازِلًا: عَلَى عَائِشَهَ «به خانه عائشه رفتم.(مهمان شدم
توجه کنید نگفته فی غرفه عائشه(اتاق عایشه) یعنی فقط یک نفهم فرق بین خانه و اتاق رو نمیداند.
«و در ضمن در روایت گفته: «کُنْتُ نَازِلًا عَلَى عَائِشَهَ
که این جمله بیانگر این است که منظور خانه و یا جایی خارج از اتاق هست زیرا که کلمه «نازلا» که در روایت آمده هیچ جا معنی «داخل شدن» نمیدهد و شیعه به دروغ این کلمه را اینطور معنا میکنند بلکه در اصل به معنی «مهمان شدن» است و اگر یک محیط اختصاصی منظور میداشت مطمئنا بجای جمله مبهم قاعدتا اسم مکان خاص رو بایستی می آورد
و در روایت نه با صراحت نه با اشاره ،اشاره ای به اتاق نشده و این نشان دهنده بیرون از اتاق شخصی ام المومنین عایشه رضی الله عنها هست که ام المومنین هم حضور نداشته.
حال چرا اینگونه میگویم بایستی به ادامه روایت و به ضمیرهای اشاره و سوال و جوابهای داخل روایت توجه داشت که معمولا رافضی جماعت به این نکته ها توجه ندارند
پــاســـــخ کـاوا مـحمـد (مـوحدالکردی)بـه شبـهـه:
می گویند: مهمانى در خانه عائشه وارد شد عائشه ملحفه زردى بر روى او انداخت و او در خواب محتلم شد.
این نه تنها تبلیس و دروغ بزرگی در حق اهل سنت و کتب حدیث است بلکه بازی با عقل جوانان تشیع می باشد.
در هیچ یک از احادیث الفاظی که معنی خانه، وارد شدم و وارد شد را بدهد وجود ندارد. چون در عربی معنی این الفاظ، بیت، دخلتُ و دخلَ می شوند. و در حدیث امام احمد این شخص را به عنوان مردی از قبیله نخع معرفی نموده و که همان همام است. چون این حدیث را دو نفر روایت می کنند که یکی اسم همام را می برد و دومی اسم نمی برد و میگوید مردی از قبیله نخع که همان همام است.
ابو داود،مسلم و احمد ننوشته اند که همچنین افرادی در خانه عایشه وارد و جنب شدند و یا ترمذی نگفته است که مهمانى در خانه عائشه وارد شد، عائشه ملحفه زردى بر روى او انداخت و چنین منظوری هم نداشتند بلکه پیرامون حکم منی این احادیث را نقل کرده اند.
در احادیث ،لفظ کنتُ نازلاً، کانَ نازلاً و نزلَ با ترتیب معنی مهمان بودم، مهمان بود و مهمان شد را می دهند. و ترجمه لفظ به لفظ آنها هم، فرود آینده بودم، فرود آینده بود و فرود آمد قانون در ترجمه متون این است پیرو اصطلاح آن مردم بود. این لهجه قریش است و هنگامی این الفاظ را به کار می بندند که شخصی از جای دور سفر نموده و به آنجا آمده باشد و نازلا را در مقابل مسافرا به کار می بندند حالا اگر مقصدش شخص معینی باشد با علی و بـ معین می کنند. نُزلاً که در قرآن به معنی پذیرای و محل پذیرای آمده است نیز دال بر این معنی است.
لسان العرب واژه تضَّیفتهُ را نَزلت بهِ ترجمه می کند.
در فارسی معنی مهمانش نمودم می شود و منزل هم چه در فارسی و چه در عربی معنی اتاق خواب یا حجره را نمی دهد.
مصدر این کلمات نزول است که به معنی فرود آمدن می باشد و در قرآن زیاد آمده است که هیچ جا معنی وارد شدن، داخل شدن و امثال این را نداده است. مثلاً ما نمی توانیم نَزَّلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ را به فارسی کتاب را بر تو وارد کردیم یا در خانه تو داخل کردیم ترجمه کنیم و یا بگوییم منظور داخل خانه است.
کلمه عند که به فارسی معنی نزد و پیش را می دهد در قرآن زیاد آمده است و در هیچ جای آن به معنی داخل خانه، کنار شخص و چسپیده به آن” نیامده است. مثلاً : مَا عِندَکُمْ یَنفَدُ را نمی توان گفت که هرچه چسپیده یا در کنار شما است تمام می شود و یا گفت که منظور هر چه در خانه شما است می باشد.
در بحار الانوار که کتاب خود اهل تشیع است در مورد هجرت پیامبر ص آمده است: نازلا على کلثوم بن الهدم و یا وکان نازلا على عمرو بن عوف” که نمی توان منظور گرفت که در اطاق خواب این اشخاص بود و خوابید.
در عربی با لهجه قریش چیزی که معنی ورود و دخول را بدهد و یا معنی داخل خانه شخص یا نزدیک آن شدن” را بتوانیم منظور بگیریم، لفظ “دخول” است.
مثلاً در قرآن آمده است إِذْ دَخَلُوا عَلَیْهِ فَقَالُوا سَلَامًا یعنی هنگامى که بر او وارد شدند، سلام گفتند.
در احادیث هم جاهای زیادی این الفاظ به کار رفته اند.
حالا اگر کسی که از جای دیگری به شهری سفر می کند و می گوید من نزد فلان شخص بودم یا مهمان آن شخص بودم و یا کسی می گوید فلانی مهمان فلانی بود، هیچ عاقلی به خودش اجازه نمی دهد که فکر کند آن مهمان در اتاق خواب او بوده است و یا شب با او در یک اطاق خوابیده است.
ازواج مطهرات در زندگی خصوصی پیامبر قرار داشتند و بیشتر از بقیه: شاهد رفتار و کردار ایشان بودند و خدا هم به آنها گفته بود: آنچه را از آیات خدا و حکمت در خانه های شما می خوانند به یاد داشته باشید. به ویژه حضرت عایشه که خانه او مرکز و حی بود، رسول الله بیشتر اوقات در کنار او بودند و با این منظور با او که در سنین پایین تری قرار داشت ازدواج کردند تا راحت تر همه چیز در حافظه او ضبط شود، مدت زمان طولانی تری این خاطرات را زنده نگهداشته و سنت رسول الله را به ملت پیشتری باز گو کند.
محدثین و دانشمندان هم از موضوع کاملا آگاه بودندکه برای کسب علم نزد او می آمدند و محل خواب این دسته از مهمان ها همان جای بود که مهمان های خود پیامبر در زمان حیات ایشان در آنجا می خوابیدند. از روایت ابن یسار که گفته است:” اصحاب صفه در زمان رسول الله در مسجد می خوابیدند و روایت ابن عمر که گفته است: ” وقتی جوان بودیم در زمان رسول الله در مسجد می خوابیدیم”، چنین به نظر می رسد که مسجد محل خواب مهمان های رسول الله باشد.