پاسخ به شبهه ی منافقین و کذب و دروغ نواصب در مورد محتلم شدن مردان نامحرم در خانه ی ام المومنین عائشه صدیقه رضی الله تعالی عنها
شبهۀ سوم:
مدلس شیعه میگوید: از کجا معلوم آن مرد در مهمان خانه خوابیده است؟ و دلیل احتلام در مهمان خانه؟؟
پـــاســــخ :
خب همانطور که در مقدمه نیز قبلا گفتیم خانه ی پیامبر و مسجد نبوی در جوار هم و چسبیده به هم بودند و مهمانان رسول خدا صلی الله علیه وسلم نیز در مسجد در جوار خانه پیامبر میخوابیدند. علمای شیعه نیز این را معترفند و کسی جز مدلس و ناصبی این حقیقت را نمیتواند انکار کند(رجوع کنید به: اعیان الشیعه ج۱ صفحه ۲۴۲)
خب برویم ادامه روایت مسلم را بخوانیم:
در ادامه میگوید:
فَرَأَتْنِی جَارِیَهٌ لِعَائِشَهَ فَأَخْبَرَتْهَا.
«کنیز عایشه من را دید و عایشه را خبردار کرد».
آیا کنیز عایشه رضی الله عنها خولانی رو در خانه عائشه طاهره رضی الله عنها دیده؟
اگر نزد عایشه رضی الله عنها او را دیده بود دیگر نیازی نبوده برای عایشه رضی الله عنها خبر ببرد.
اگر کنیز او را دیده پس عائشه رضی الله عنها هم می دیدش و اگر در اتاق عایشه رضی الله عنها بود(هذا بهتان عظیم) نیازی نبود در ادامه سیدتنا عایشه صدیقه طاهره رضی الله عنها بگوید خولائی را بیاورید تا درباره حکم شرعی براش توضیح بدهم.
اینجاست که به خباثت و قلب و افکار مریض روافض پی میبریم دوستان عزیز.
روایت در ادامه میگوید :
فَبَعَثَتْ إِلَیَّ عَائِشَهُ … عایشه شخصی را بسوی من فرستاد.
الله اکبر و لله الحمد که الله متعال روافض را همواره رسوای دو عالم میکند
چطور عائشه رضی الله عنها دنبال خولانی می فرستد ؟؟؟
اگر واقعا در اتاقش خوابیده بود(هذا بهتان عظیم) چرا باید دنبالش بفرستد؟ پس نتیجتا ثابت میشود تفاوت مکانی داشتند و دور از ام المومنین عایشه رضی الله عنها بوده چون دور بودند به همین خاطر شخصی به سویش فرستاد
کمی تعقل هم بد نیست
در ادامه متن روایت آمده:
فَقَالَتْ مَا حَمَلَکَ عَلَى مَا صَنَعْتَ بِثَوْبَیْکَ.
«چی باعث شد تا این کار را با لباست بکنی(یعنی لباست رابشوری)»
جناب رافضی، اگر نزد ام المومنین بود(هذا بهتان عظیم) نیازی نبود ازش بپرسد چرا اینکار را کردی و لباست را شستی
به الله قسم عقل داشتن نعمت بزرگی است.
در ادامه روایت ،خولانی میگوید:
قَالَ قُلْتُ رَأَیْتُ مَا یَرَى النَّائِمُ فِى مَنَامِهِ.
«در خواب چیزی را دیدم که سایر مردم میبینند».
توجه داشته باشید میگوید «در خواب نه در بیداری …»
در خواب این اتفاق برایش افتاده
و در ادامه روایت که بصورت فقهی در اینخصوص ام المومنین به خولانی توسط واسطه جواب میدهد که پیامبر وقتی خشک میشده آن را از روی لباس یا پارچه پاک میکرد
حال برویم به سنن ترمذی و همین شبهه با لفط دیگری که آمده.
حَدَّثَنَا هَنَّادٌ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِیَهَ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ إِبْرَاهِیمَ، عَنْ هَمَّامِ بْنِ الحَارِثِ، قَالَ: ضَافَ عَائِشَهَ ضَیْفٌ، فَأَمَرَتْ لَهُ بِمِلْحَفَهٍ صَفْرَاءَ، فَنَامَ فِیهَا، فَاحْتَلَمَ، فَاسْتَحْیَا أَنْ یُرْسِلَ بِهَا وَبِهَا أَثَرُ الاِحْتِلاَمِ، فَغَمَسَهَا فِی الْمَاءِ، ثُمَّ أَرْسَلَ بِهَا، فَقَالَتْ عَائِشَهُ: لِمَ أَفْسَدَ عَلَیْنَا ثَوْبَنَا؟ إِنَّمَا کَانَ یَکْفِیهِ أَنْ یَفْرُکَهُ بِأَصَابِعِهِ، وَرُبَّمَا فَرَکْتُهُ مِنْ ثَوْبِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بِأَصَابِعِی
سنن الترمذی (۱۱۶)
شخصی در منزل عایشه مهمان شد، عایشه دستور داد که به او لحاف زردرنگی بدهند. مهمان در آن لحاف خوابید و احتلام شد، پس شرمش آمد که آن لحاف را با آنکه در آن اثر احتلام است، پیش عایشه بفرستد، پس آن را در آب شست. سپس نزد عایشه فرستاد. عایشه فرمود: چرا لحاف ما را خراب کرده است؟ این قدر کفایتش میکرد که آن را با ناخنهایش بخراشد و من هم بسا اوقات آن را با ناخنهایم از لباس پیامبر صلى الله علیه وسلم میخراشیدم.
روافض تا اسم لحاف میشنوند حالشون عوض میشه و فکر کنم یاد لحاف و سیدنا علی رضی الله عنه می افتند بگذریم . این یک داستان جدا داره بعدا توضیح میدهیم ان شاءالله در مقاله ای دیگر.
بریم سر اصل روایت و شرح آن
در روایت مذکور آمده:
فَأَمَرَتْ لَهُ بِمِلْحَفَهٍ لَهَا صَفْرَاءَ.
عائشه دستور داد که ملحفه زردى برای او ببرند
جناب رافضی ،اگر نزدش بود که دیگه نیازی نبود به کس دیگه ای بگوید لحاف ببرید چون مطمئنا لحاف داشته که بهش بدهد
و از سر مهمان نوازی دستور داد برای مهمان لحاف ببرند ؛ بردن تا آوردن فرق دارد فتامل. فرمود«لحاف را ببرید» نفرمود«لحاف را بیاورید».
در ادامه روایت مذکور آمده که گفته:
فنام فیها فاحتلم
مرد در خواب محتلم شد.
گفته در خواب محتلم شدم .در بالا درباره احتلام از خمینی و صدوق توضیح دادم
در ادامه گفته :
فَاسْتَحْیَی أَنْ یُرْسِلَ بِهَا.
و خجالت کشید که ملحفه را بفرستد
جناب رافضی مگه نمیگویید نزد عایشه رضی الله عنها بوده (هذا بهتان عظیم) پس چجوری میخواسته لحاف را پس بفرستد؟
اصلاچرا خجالت کشیده ؟؟
اصلا مگر آدم زناکار خجالت هم حالیشه؟؟؟
پس این نشون میده مهمان جای دیگر بوده وعائشه رضی الله عنها جای دیگر
برای پس فرستادن یک چیزی باید نفر دیگه ای هم باشد و اگر براساس تاویل و مرض قلبی شما روافض بگیم نزد ام المومنین بوده (هذا بهتان عظیم) نیازی نبوده لحاف را پس بفرسته. در همه روایتهای دیگر هم به همین گونه ذکر شده
در ادامه گفته شده:
وبها أثر الاحتلام فغمسها فی الماء
«و اثر احتلام را در آب شست».
از حدیث معلوم هست که این مهمان مؤمن طاهر بوده که اقدام به طهارت لباس کرده و الا زناکار ترسی ندارد که لباسش نجس باشد
به نظر شما یک فرد زناکار (هذا بهتان عظیم) به فکر این می افتد که لحاف صاحبخونه رو بشوره؟؟
فتامل فتامل…. ای شیعیان بیدار شوید و مدلسین را دریابید. الحمدالله ما این شبهات را تک تک جواب میدهیم تا دیگر هیچدقت نتوانند تدلیسهای همیشگیشان را تکرار کنند.
والسلام علی من اتبع الهدی.