(قسمت اول)
طرح شبهه: خداوند در قرآن می گوید: {عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنیم} (قلم/۱۳): «(دشمن محمد) متکبر است و خشن با آنکه “حرامزاده ” و بی اصل و نسب است». در اینجا خداوند است که این فحش را به دشمنان محمد نسبت می دهد و در این آیه خداوند زنازادگی را به دشمنان محمد نسبت می دهد.
پاسخ به این شبهه: قبل از این که به بررسی کلمه «زنیم» بپردازم لازم است که شأن نزول این آیه را بدانیم.
مفسرین در شأن نزول این آیات اختلاف دارند. برخی گفته اند این آیات در مورد «أخنس بن شریق» و برخی گفته اند در مورد «أسود بن عبد یغوث» یا «عبد الرحمن بن الأسود» نازل شده است. اما طبق قول مشهور، اکثر مفسرین و علما معتقدند این آیه و آیات قبل و بعد آن در مورد «ولید بن مغیره» نازل شده است. (تفسیر المنیر/ ج۲۹/ ص۵۰)
بنابراین منظور خداوند متعال در این آیات بنابر قول مشهور «ولید بن مغیره» می باشد نه همه ی دشمنان محمد صلی الله علیه و سلم.
اما معنای کلمه «زنیم»:
در فرهنگ لغت های عربی به فارسی کلمه «زنیم» این گونه ترجمه شده است: «حقیر، پست، فرومایه، حرامزاده، بی شرف، غریبه، بیگانه». (فرهنگ معاصرآذرتاش آذرنوش/ ص۴۱۸و… )
تذکر: برای «زنیم» معانی مختلفی ذکر شده است و حرامزاده تنها یکی از معانی این کلمه است و این معنا براساس برخی لغات است، چنانچه «معمر» می گوید: «هُوَ وَلَدُ الزِّنَا فِی بَعْضِ اللُّغَهِ»: (زنیم در برخی از زبان ها به معنی ولد زنا است). (تفسیر عبدالرزاق الصنعانی/ ش: ۳۲۸۳)، برهمین اساس برخی «زنیم» را به حرامزاده معنا و ترجمه کرده اند.
اما در این قسمت می پرازیم به ترجمه هایی که مفسرین و اهل لغت از این کلمه کرده اند:
ابن عباس رضی الله عنهما در تفسیر این آیه و معنای «زنیم» می گوید: «هُوَ الرَّجُلُ یُعْرَفُ بِالشَّرِّ کَمَا تُعْرَفُ الشَّاهُ بِزَنَمَتِهَا»: (زنیم به مردی گفته می شود که به بد و شر بودن مشهور است همانطور که گوسفند با پاره ای معلق شکافته شده به [دو طرف سرش] شناخته می شود ). (تفسیر مجاهد و …)
امام طبرانی هم در ترجمه ی این کلمه می گوید: «الْمُلصَقُ فی القومِ ولیس منهم»: (کسی که خود را به قومی نسبت می دهد در حالی از آن قوم نیست). (تفسیر القرآن العظیم)
راغب اصفهانی در مورد معنای «زنیم» می گوید: «کسی که از قومی نیست و در میان شان اضافی است، این تشبیهی است به دو تکه معلق شکافته شده گوش گوسفند (از ناحیه دو طرف سر) و یا به حلقه ای که به گردنش آویخته شده است. خداوند متعال می فرماید:«عُتُلٍّ بَعْدَ ذلِکَ زَنِیمٍ» او فردی است که خود را به قومی نسبت می دهد در حالی که از آنها نیست». (المفردات فی غریب القرآن)
أبو سعد الآبی «زنیم» را این گونه ترجمه کرده است: «الدخیل فِی الْقَوْم وَلَیْسَ مِنْهُم»: (به کسی گفته می شود که به قومى درآید و خود را به آنها نسبت دهد در صورتی که از آنها نباشد). (نثر الدر فی المحاضرات/ ج۳/ ص۱۳۱)
امام علی رضی الله عنه در ترجمه «زنیم» می گوید: «الذی لا أصل له»: (کسی که اصل و نسب ندارد). (الجامع لأحکام القرآن)
عکرمه در ترجمه این کلمه می گوید: «هو ولد الزنا»: (کسی که زنازاده باشد). (تفسیر القرآن العظیم)