بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاه و السلام علی رسول الله و علی آله و اصحابه الی یوم الدین و اما بعد:
در حدیث براء بن عازب رضی الله عنه آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: فرشتگان از بنده مؤمن در قبر سوال می کنند و بنده مؤمن هم جواب درست و صحیح می دهد، آنگاه منادی از آسمان ندا در می دهد و می گوید: بنده من راستگو است، پس از فرش های بهشت برایش بیاورید و او را لباس بهشت بپوشانید و از طرف بهشت دری برایش باز کنید. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
(فَیَأْتِیهِ مِنْ رَوْحِهَا وَطِیبِهَا وَیُفْسَحُ لَهُ فِی قَبْرِهِ مَدَّ بَصَرِهِ قَالَ وَیَأْتِیهِ رَجُلٌ حَسَنُ الْوَجْهِ حَسَنُ الثِّیَابِ طَیِّبُ الرِّیحِ فَیَقُولُ أَبْشِرْ بِالَّذِی یَسُرُّکَ هَذَا یَوْمُکَ الَّذِی کُنْتَ تُوعَدُ فَیَقُولُ لَهُ مَنْ أَنْتَ فَوَجْهُکَ الْوَجْهُ یَجِیءُ بِالْخَیْرِ فَیَقُولُ أَنَا عَمَلُکَ الصَّالِحُ فَیَقُولُ رَبِّ أَقِمْ السَّاعَهَ حَتَّى أَرْجِعَ إِلَى أَهْلِی وَمَالِی)
(نسیم و بوی خوش بهشت از آن روزنه به مومن می رسد و تا دید چشم، قبر او وسعت پیدا می کند و فرمود: برای او یک مرد زیبا صورت با لباس زیبا که بوی خوش از وی می طراود ظاهر می شود و می گوید: با چیزی که موجب خوشحالی است خوشحال باش. خشنودی خداوند در باغ هایی که مملو از نعمت های سرمدی هستند، امروز به تو داده می شوند. این همان روز موعود دنیا است، بنده مومن از آن مرد نیکو سیرت و صورت می پرسد: تو چه کسی هستی؟ از چهره ی تو آرامش و نیکویی می بارد، آن مرد نیکو سیرت و زیبا صورت می گوید: من اعمال نیکوی تو هستم. من در دنیا تو را چنین دیدم که در عبادت و اطاعت خداوند می شتافتی به سوی معصیت و نافرمانی بسیار کند رفتار بودی، لذا خداوند تو را پاداش نیکو داده است. بعد دری از بهشت و دری از سوی دوزخ برایش باز می شود، با اشاره بسوی دوزخ به او گفته می شود: اگر خدا را معصیت می کردی، اینجا (دوزخ) جای تو می بود. اما خداوند به جای آن (دوزخ) این (بهشت) را به تو داده است، وقتی آن بنده مومن به سوی بهشت نگاه می کند و نعمت های بهشت را می بیند، می گوید: پروردگارا! قیامت را هرچه زودتر برپا دار تا من نزد اهل و مال خود برگردم. به او گفته می شود: تا قیامت برپا نشده همین جا (در قبر) زندگی کن.
رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: (فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ السَّمَاءِ أَنْ کَذَبَ فَافْرِشُوا لَهُ مِنْ النَّارِ وَافْتَحُوا لَهُ بَابًا إِلَى النَّارِ فَیَأْتِیهِ مِنْ حَرِّهَا وَسَمُومِهَا وَیُضَیَّقُ عَلَیْهِ قَبْرُهُ حَتَّى تَخْتَلِفَ فِیهِ أَضْلَاعُهُ وَیَأْتِیهِ رَجُلٌ قَبِیحُ الْوَجْهِ قَبِیحُ الثِّیَابِ مُنْتِنُ الرِّیحِ فَیَقُولُ أَبْشِرْ بِالَّذِی یَسُوءُکَ هَذَا یَوْمُکَ الَّذِی کُنْتَ تُوعَدُ فَیَقُولُ مَنْ أَنْتَ فَوَجْهُکَ الْوَجْهُ یَجِیءُ بِالشَّرِّ فَیَقُولُ أَنَا عَمَلُکَ الْخَبِیثُ فَیَقُولُ رَبِّ لَا تُقِمْ السَّاعَهَ)
بنده کافر یا فاجر وقتی سوال منکر و نکیر را بد جواب می دهد منادیی از آسمان ندا در می دهد که بنده من دروغ می گوید، لذا فرشی از آتش دوزخ را برایش پهن کنید و دری را بسوی دوزخ برایش باز نمایید تا حرارت و تندی آتش دوزخ به او برسد و قبرش را چنان تنگ کنید تا پهلوهایش در همدیگر داخل شوند. آنگاه مردی نزد وی می آید در روایت دیگر (ظاهر می شود)، مردی بسیار بد شکل و بد قیافه، که بوی بد از وی می طراود و خطاب به بنده کافر یا فاجر می گوید: آنچه که مایه ناراحتی تو است، به تو می رسد و این همان روزی است که در دنیا به تو وعید می دادند. بنده کافر می گوید: تو چه کسی هستی؟ چهره تو همواره بدی را همراه خود دارد. آن مرد بد شکل و بد سیرت می گوید: من اعمال ناپاک تو هستم، به خدا سوگند من در دنیا تو را دیدم که در اطاعت و بندگی الله بسیار کند و کسل بودی، ولی در نافرمانی او بسیار کوشا و فعال بودید، لذا خداوند تو را سزای مناسب خواهد داد، سپس خداوند متعال ماموری کَر، گنگ و کوری را که شلاق و تازیانه در دست دارد بر وی می گمارد و ضربه اش چنان محکم و کاری است که اگر بر کوه وارد شود، به خاک مبدل می گردد. این مامور گماشته شده او را چنان می کوبد که به خاک مبدل می شود و دوباره او را به حالت اول بر می گرداند و بار دیگر او را می زند و بر سر وی چنان می کوبد که به خاک مبدل می شود و چنان جیق می کشد که به جز جن و انس همه موجودات صدای او را می شنوند. بعد دری از طرف دوزخ برایش گشوده می شود و فرش آتشین برایش پهن می گردد. چون آینده اش را بدتر می بیند، می گوید: پروردگارا قیامت را به تاخیر بینداز.
مقاله پیشنهادی
آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته میشود
عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …