فرمودهی الله متعال: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَیُجۡزَوۡنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٨٠﴾ [الأعراف: ۱۸۰].
ابن ابی حاتم از ابن عباس دربارهی تفسیر آیهی: ﴿یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِ﴾ روایت کرده که میگوید: «در نامهای خدا شرک میورزند». از ابن عباس روایت شده که میگوید: «بت پرستان، نام «لات» را از إله و «عزی» را از عزیز گرفتند و بر بتها نهادند». از اعمش نقل شده که میگویند: «مشرکان نام هایی را در میان نام های خدا داخل میکردند که جزو نام های خدا نیست».
خدای متعال در این آیه خبر میدهد که خدا نامهایی دارد و آن نامها را به «حسنی» یعنی زیباترین نامها توصیف نموده است. نامهای خدا در زیبایی به اوج رسیده و زیباتر و نیکوتر از آن وجود ندارد. همان طور که صفات کمال و جلال خدا بر آن دلالت دارند. «پس نامهای خدا که بر صفات خدا دلالت دارند، زیباترین و کاملترین نامها هستند و در میان اسماء، زیباتر از نامهای خدا وجود ندارد و هیچ اسمی نمیتواند جای اسماء خدا را بگیرد.
تفسیر اسمی از اسماء خدا به معانی و مفهوم خاصی به این معنا نیست که آن اسم دقیقاً با این معنا و مفهوم مترادفاند، بلکه جهت نزدیک کردن مفهوم این اسم به ذهن و تفهیم آن برای انسان میباشد. چون خدا از هر صفت کمالی، زیباترین اسم و کاملترین اسم از نظر معنا و دورترین و منزهترین اسم از هر گونه شائبهی نقصی دارد. خدا از میان صفت ادراکات، العلیم و الخبیر است که معنا و مفهومی غیر از عاقل و دانا و فهمیده دارد. السمیع و البصیر است که معنا و مفهومی غیر از السامع (شنونده) و الباصر (بیننده) دارد.
از میان صفات احسان، صفتهایی چون: البَرّ، الرحیم و الودود دارد که معنا و مفهومی فراتر از رفیق و مهربان و دلسوز دارد. الله، اسم «العلی» و «العظیم» دارد که غیر از والا و بزرگ است. صفت «الکریم» دارد که مفهومی فراتر از بخشنده و سخاوتمند دارد. خدا «الخالق» و «البارئ» و «المصور» است که سازنده و انجام دهنده و شکل دهنده نمیتواند معنا و مفهوم کامل آن را برساند. الله تعالی اسم «العفو» و «الغفور» دارد که معنا و مفهومی فراتر از گذشت کننده و پوشانندهی گناهان و خطاها دارد.
سایر نامها و صفات خدا چنیناند که کاملترین و زیباترین آنها بر خدا جاری میشود و هیچ معنایی نمیتواند مفهوم کامل و حقیقی آنها را برساند. پس نامهای خدا زیباترین نامها و صفاتش، کاملترین صفاتاند. به غیر نامهایی که خدا بر خودش نهاده، نامهای دیگری بر او نمینهیم همان طور که از صفاتی که خدا خودش را به آنها متصف نموده و پیامبرش صلی الله علیه و سلم او را به آنها متصف نموده به صفاتی که باطلگرایان، خدا را به آنها متصف میکنند، عدول نمیکنیم»[۱].
از همین جا اشتباه کسانی که اسم الصانع و الفاعل و المرید و مانند آنها را برای خدا به کار میبرند، روشن میگردد؛ چون لفظی که خدا بر خودش اطلاق کرده و به وسیلهی آن از خودش خبر داده، کاملتر و عظیمتر از اینهاست.
«چون خدا از هر صفت کمالی به کاملترین، بزرگترین و والاترین صفت کامل، متصف میشود. از صفت اراده، به کاملترین متصف میشود و آن هم حکمت و حاصل شدن هر چیزی که با ارادهی خودش میخواهد، میباشد؛ همان طور که خدای متعال میفرماید: ﴿فَعَّالٞ لِّمَا یُرِیدُ ١۶﴾ [البروج: ۱۶]: «آنچه بخواهد، هرچه زودتر و باقدرت هرچه بیشتر به انجام میرساند». در صفت اراده، خدا به اراده کردن آسانی برای انسان نه سختی و سختگیری متصف میشود؛ همان طور که میفرماید: ﴿یُرِیدُ ٱللَّهُ بِکُمُ ٱلۡیُسۡرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ ٱلۡعُسۡرَ﴾ [البقره: ۱۸۵]: «خداوند آسایش شما را میخواهد و خواهان زحمت شما نیست». در صفت اراده، الله تعالی احسان و ارزانی داشتن نعمتهایش را بر بندگانش میخواهد؛ همچنان که در جایی میفرماید: ﴿وَٱللَّهُ یُرِیدُ أَن یَتُوبَ عَلَیۡکُمۡ وَیُرِیدُ ٱلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ ٱلشَّهَوَٰتِ أَن تَمِیلُواْ مَیۡلًا عَظِیمٗا ٢٧﴾ [النساء: ۲۷]: «خداوند میخواهد توبه شما را بپذیرد (و بهسوی طاعت و عبادت برگردید و از لوث گناهان پاک و پاکیزه گردید) و کسانی که به دنبال شهوات راه میافتند، میخواهند که (از حق دور شوید و به سوی باطل بگرائید و از راه راست) خیلی منحرف گردید (تا همچون ایشان شوید)». پس خدا اراده میکند که توبهی بندگانش را بپذیرد ولی شهوت پرستان اراده میکنند که بندگان خدا دستخوش انحراف بزرگی شوند. در آیهی دیگری میفرماید: ﴿مَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیَجۡعَلَ عَلَیۡکُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰکِن یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمۡ وَلِیُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَیۡکُمۡ﴾ [المائده: ۶]: «خداوند نمیخواهد شما را به تنگ آورد و به مشقّت اندازد، و بلکه میخواهد شما را (از حیث ظاهر و باطن) پاکیزه دارد و (با بیان احکام اسلامی) نعمت خود را بر شما تمام نماید».
همچنین العلیم و الخبیر کاملتر از دانا و آگاه است. الکریم و الجواد کاملتر از بخشنده و سخاوتمند است.
(برگرفته از شرح تیسیر العزیز کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– بدائع الفوائد، ۱/۲۹۵- ۲۶۹، دار عالم الفوائد.