- در روز دوشنبه ۱۲ ربیع الأول عام الفیل، آمنه فرزند عظیم الشأنش را با چهرهای بشاش و نورانی به دنیا آورد.
- در اینکه آمنه هنگام ولادت رسول الله ج نشانهای را مشاهده کرده روایتی ثابت نشده است.
- در روز هفتم تولد، پدربزرگشان عبد المطلب ایشان را ختنه کرد، و نامشان را محمد ج گذاشت.
- آمنه فرزندش را سه روز شیر داد، وچون کم شیر بود، شیر دهی او را ثُوَیْبَه بردهی ابو لهب بر عهده گرفت و از شیر فرزندش مَسْروح به ایشان داد.
- ثُویبه قبل از رسول الله ج به حمزه بن عبد المطلب و أبو سَلَمَه بن عبد الأسد شیر داده بود، وبدین ترتیب این دو برادران شیری ایشان گشتند.
- سپس حلیمه سَعْدِیّه رسول الله ج را به همراه فرزندانش: عبد الله، و شَیْمَاء، و أُنَیْسه شیر داد.
- رسول الله ج هفت برادر و خواهر شیری داشتند: حمزه، أبو سَلَمَه، أبو سفیان، مَسْروح، عبد الله، شَیْمَاء و أُنَیْسه.
ایشان هیچ برادر تنی یا ناتنی دیگری نداشتند، نه از طرف پدر ونه از طرف مادر.
(۳) شق الصَّدْر رسول الله ج ومُهْر نبوت:
- ماجرای شق الصدر (یا همان شکافته شدن سینهی ایشان) وقتی که نزد حلمیه سَعْدِیّه بودند رخ داد. جبریل÷ سینه شان را شکافت، وقلبشان را بیرون آورد، وآن را با آب زمزم شستشو داد، و تکه خون بسته شدهی سیاه رنگی (را که سهم شیطان بود) از سینهی او بیرون آورد.
- سپس جبرئیل مُهر پیامبری را بر پشت کمر ایشان زد، بدین سبب شیطان را به سوی ایشان راهی نیست، و ایشان در گفتار وکردارشان معصوم میباشند.
- مهر پیامبری تکه گوشت برآمدهای بود که بر روی کمر ایشان و به موازات قلبشان قرار داشت، و به اندازهی تخم کبوتری بود.
جابر بن سَمُرَهس میگوید: مهری را بر کمر رسول الله ج دیدم که همانند تخم کبوتر بود. (روایت مسلم)
- رسول الله ج بعد از اینکه ۲ سال را نزد حلیمه گذراند، نزد مادرش برگشت، تا اینکه در شش سالگی او را از دست داد.