طبیعت بشری
افراد بشر، از حیثِ شکل و صورت و رنگ، اختلافِ بسیار زیادی باهم دارند، به نحوی که محال است که دو نفر را بیابیم که در همهی ویژگیهای جسمی و شکلیِ خود باهم کاملاً مشابه و همسان باشند و این اختلاف، در حقیقت، یکی از بزرگترین نشانهها بر عظمت قدرتِ پروردگار متعال است و قرآن کریم هم، در اشاره به این اختلاف و نیز همین دلالتِ آن، میفرماید: ﴿وَمِنۡ ءَایَٰتِهِۦ خَلۡقُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ وَٱخۡتِلَٰفُ أَلۡسِنَتِکُمۡ وَأَلۡوَٰنِکُمۡۚ﴾ [الروم: ۲۲]، «و از زمره نشانههای (دال بر قدرت و عظمتِ) خدا آفرینشِ آسمانها و زمین و مختلفبودن زبانها و رنگهای شماست». اختلاف افراد بشر، البته محدود به صورت و شکل آنان نیست، بلکه شامل مواردی فراتر و خطیرتر از این امور، یعنی موهبتها، استعدادها، امیال، جهتگیریها، عقل، ذکاوت، احساسات، طبیعتها، غرایز و موارد خطیر دیگری میشود که حقیقت باطنی انسان را تشکیل میدهند و اختلافِ افراد بشر در این موارد، بسیار وسیع است و برشماری و احاطه بر آن، دشوار و بلکه محال است و حتی خود فرد هم نمیتواند به ژرفای درون خود و آنچه در درون خود دارد، از جمله امیال و اندیشهها و جهتگیریها و انفعالات و دگرگونیها و انگیزههای خشم و رضا و محبت و ناخشنودی و پیشروی و عقبنشینی و… که در درونش موج میزند، احاطه یابد و حتماً به خاطر وجود حقیقتی بوده که رسول خدا ج فراوان در دعای خود این عبارت یا چیزی شبیه به آن را میفرمودهاند: «یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِیْ عَلَى الْإِیْمَانِ»، «ای دگرگونکنندهی قلبها! قلب مرا بر ایمان استوار گردان». و مبالغه نخواهد بود اگر بگویم که انسان در توصیف خود و امور درونیاش عاجز است و این اختلافاتِ فراوان نیز از بزرگترین دلایل بر قدرت خداوندی میباشند.
این اختلافات افرادِ بشر موجبِ اختلاف آنان در دیدگاهها، بینشها، اعتقادات، سهولتِ رؤیت و ادراک حق و جذبِ حقشدن یا دور شدن از آن، محبت و علاقه به حق یا خشمگرفتن بر آن و زندگی برای دستیابی به آن یا زندگی علیه آن شده است، تا حدی که برخی از افراد در زمینهی رؤیت حق به درجهی نابیناییِ مطلق رسیده، خالقِ بزرگ را مورد انکار قرار میدهند، بلکه حتی برخی از کسان در همان حالی که بر انکار خالق عظیم اصرار و پافشاری میورزند، به عبادت چیزهایی غیر از خدا از قبیل گاو یا سنگ یا درخت و یا بشر راضی و خشنود هستند و این امر دلالت دارد بر فراوانیِ قابلیت و تواناییِ هراسبرانگیزِ موجود در طبیعتِ انسان جهت سقوط در گمراهی و جهالت و حماقت و بدیهی است که این اختلاف در دیدگاهها و بینشها و اعتقادات در میان افراد بشر، موجب تفرقه و سعادت و شقاوت دنیوی و اخروی میگردد.