در این سال دو شخصیت مهم از انصار که از مقربان بارگاه رسالت بودند، وفات یافتند: حضرت «کلثوم بن هدم» و حضرت «اسعد بن زراره»، کلثوم آن شخصیتی است که وقتی رسول اکرم صلی الله علیه و سلم به دهکدۀ قبا تشریف آوردند، در خانۀ وی رحل اقامت افکندند. بیشتر بزرگان صحابه نیز در خانۀ وی اقامت داشتند و اولین مسجد مسلمانان در جوار منزل وی ساخته شد. اسعد بن زراره کسی است که قبل از همه از مدینه به مکه رفت و بر دست آن حضرت صلی الله علیه و سلم بیعت کرد، و طبق روایت ابن سعد، اولین فرد از آن شش نفر که در بیعت پیشقدم شدند، همین اسعد بن زراره بود، این افتخار هم مخصوص وی است که او اولین کسی بود که به مدینه آمد و نماز جمعه را برگزار نمود.
چون وی نقیب (بزرگ و سردار) قبیلۀ بنینجار بود، از این جهت پس از مرگ وی، بنینجار از آن حضرت صلی الله علیه و سلم درخواست کردند که به جای او کسی دیگر را به عنوان رئیس قبیله برگزیند. بنابراین، احتمال که شخصی که برای این منصب انتخاب شود، شاید مورد رشک و حسد دیگران واقع شود، لذا رسول اکرم صلی الله علیه و سلم فرمودند: «من خودم نقیب شما هستم»([۱]). و به لحاظ اینکه میان آن حضرت و بنینجار نسبت خویشاوندی وجود داشت([۲])، قبایل دیگر بر این امر رشک نبردند و نسبت به ریاست پیامبر بر قبیله خود حسادت نکردند.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم از وفات اسعد بن زراره سخت متأثر شدند، منافقین و یهود شروع به خردهگیری کردند که: اگر محمد پیامبری بود، هرگز اینچنین متأثر و رنجیدهخاطر نمیشد. وقتی آن حضرت این سخنان را شنید فرمود:
«لا أملک لنفسی ولا لصاحبی من الله شیئاً». طبری /۱۲۶۱
«برای خودم و برای رفیقم مالک هیچ چیز از جانب الله نیستم».
اتفاقاً در همان دوران دو نفر از سران بزرگ کفر نیز در کام مرگ قرار رفتند: یکی «ولید بن مغیره» پدر حضرت خالد و دیگری «عاص بن وائل سهمی» پدر حضرت عمرو بن عاص، (فاتح مصر) و نخست وزیر حضرت معاویه بود.
در همین سال حضرت عبدالله بن زبیر متولد شد، پدرش حضرت زبیر پسرعمۀ رسول اکرم صلی الله علیه و سلم و مادرش حضرت «اسماء» دختر حضرت ابوبکر و خواهر ناتنی حضرت عایشه بود، تا آن زمان هیچیک از مهاجرین صاحب فرزند نشده بودند. از این جهت شایع شده بود که یهودیها برای آنها جادو کردهاند، وقتی عبدالله بن زبیر متولد شد، مهاجرین بانگ شادی و سرور سر دادند.
در همین سال نمازهای ظهر، عصر و عشاء از دو رکعت به چهار رکعت تغییر پیدا کردند، ولی در سفر همان دو رکعت نماز باقی ماند.
[۱]– طبری / ۱۶۱/ ۱۶۲٫
[۲]– از طریق «سلمی» همسر هاشم، (جد پیامبر اسلام) که از قبیله بنی نجار بود. مترجم