ارتش اسلام مانند دریایی خروشان متلاطم شده بود، دستههای مختلف قبایل عرب در زیر پرچم مخصوص خود به حرکت درآمدند. قبل از همه، پرچم قبیلۀ «غفار» به نظر رسید، سپس قبایل «جهینه»، «هذیم» و «سلیم» در حالی که سراپا مسلّح بودند تکبیر گویان نمودار شدند. ابوسفیان از مشاهده این وضع، سراسیمه و بهتزده شده بود. در نهایت، قبیلۀ انصار با چنان شکوه و جلالی ظاهر گردید که چشم آدمی خیره میشد. ابوسفیان متحیر گشته پرسید: این کدام قبیله است؟ حضرت عباس گفت: قبیله انصار است. ناگهان فرمانده آن قبیله، حضرت سعد بن عباده در حالی که پرچم به دست گرفته بود از مقابل ابوسفیان گذر کرد و فریاد برآورد: «الیَوْمَ یَوْمُ المَلْحَمَهِ، الیَوْمَ تُسْتَحَلُّ الکَعْبَهُ»([۱]) «امروز روز جنگ و خونریزی است، امروز کعبه حلال گردیده است».
پس از عبور واحدهای نظامی قبایل مختلف، سرانجام، موکب نبوی که در آن، بخشی از سپاه بزرگ و مجهز اسلام با انواع ساز و برگ جنگی تجهیز گردیده بود، نمایان شد؛ پرچمدار آن حضرت صلی الله علیه و سلم زبیر بن العوام بود. چون نگاه ابوسفیان بر جمال مبارک آن حضرت صلی الله علیه و سلم افتاد، فریاد برآورد: ای رسول خدا! آیا شنیدید که سعد بن عباده چه گفت؟ آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: سعد بن عباده اشتباه کرد. امروز روز عظمت خانه کعبه است. آنگاه پرچم را به فرزند سعد سپرد. وقتی وارد مکه شدند، دستور دادند پرچم نبوی در محل «حجون» نصب گردد. به خالد دستور دادند با جمعی از سربازان اسلام از جانب بالایی مکه وارد شوند([۲]).
[۱]– این روایت صحیح بخاری است.
[۲]– مولف در اینجا روایت عروه را ذکر کرده که گرچه در صحیح بخاری مذکور است، ولی مرسل است. طبق روایات صحیح و مرفوع بخاری، خالد از جانب پایینی مکه وارد شد و آن حضرت از جانب بالایی آن.