وجود فرشتگان

وجود فرشتگان از معتقدات تمام ادیان آسمانی است، و تمام کتب آسمانی وجود فرشتگان را تثبیت کرده‌اند. در حقیقت بعد از اثبات وجود خدا و وحی و نبوت نیازی نیست که به اثبات وجود فرشتگان با استناد به دلائل عقلی بپردازیم زیرا آنحضرت صلی الله علیه و سلم که راستگوترین فرد بشریت است از جانب خداوند که آفریننده جهان و جهانیان است و از همه آفریده‌ها و مخلوقات خود آگاه است به ما خبر داده‌ها که موجوداتی بنام فرشته و شیطان و جن وجود دارد و این چنین موجوداتی از ممکنات بشمار می‌آیند و هر چیزی که عقلاً ممکن باشد و دلیل نقلی (خبر) بر وجود آن دلالت کند پذیرفتن وجود آن چیز واجب و لازم است. بعضی وجود فرشتگان را بنابر اینکه با حواس پنچگانه نمی‌توان به آنها دسترسی پیدا نمود انکار کرده‌اند و اینها برای انکارشان هیچگونه دلیل عقلی یا نقلی ندارند فقط به آن گفته مشهورشان (که اگر فرشتگان موجود می‌بودند پس باید آنها را می‌دید) متوسل می‌شوند ولی باید دانست که حس تنها راه شناخت حقایق نیست بلکه راههای دیگری نیز برای شناخت حقایق وجود دارد (چنانکه در شروع کتاب ثابت کردیم) که توسط آن می‌توان به وجود فرشته اعتراف کرد؛ ندیدن و درک نکردن چیزی، دلیل بر نبودن آن نیست. منکرین فرشتگان عقل خودشان را نمی‌توانند ببینند و درک کنند اگر عدم درک و ندیدن حقیقتاً دلیل بر نبودن آن چیز باشد پس منکرین وجود فرشته بی عقل محض هستند و کسی که بی‌عقل باشد قول و نظر او فاقد ارزش و اعتبار می‌باشد.

منکرین وجود فرشته که عموماً طبیعت پرست هستند اصلاً قوام طبیعت را دیده‌اند؟ طبیعت چگونه و چه شکلی است؟

اینها جوابی غیر از اینکه بگویند: طبیعت در باطن هر نوعی از انواع جهان نهفته است و فقط عمل و اثرات آن محقق و ظاهر می‌شود و چگونگی و حقیقت طبیعت برای هیچکس معلوم نیست، ندارند.

ما هم می‌گوئیم: فرشته و شیطان از چشم‌ها پنهان و در هر جای جهان وجود دارند و فقط عمل و اثرات آنها محقق و ظاهر می‌شود و آن عمل نیک و بد انسان است که دلالت بر وجود برانگیزنده‌ای برای این عمل می‌کنند چنانچه امام غزالی در کتاب احیاء‌العلوم می‌فرمایند: هرگاه دو چیز مخالف و متضاد پیدا شوند مسلماً دو سبب متخالف و متضاد در کار می‌باشد این موضوع یک قاعده طبیعی کلی است زیرا پیدایش هر چیزی سبب و علت خاص دارد مثلاً وقتی در جایی روشنی می‌بینیم می‌فهمیم که چیزی مانند چراغ مثلا در آنجا وجود دارد که سبب وجود روشنی آن محل گردیده است، و همینکه دیدیم دیوار یا سقفی سیاه شده می‌دانیم که این سیاهی مولود چیزی از قبیل دود می‌باشد که با آن دیوار یا سقف تماس پیدا کرده و آن را سیاه نموده است، پس سبب روشنایی چیزی است و سبب سیاهی چیزی دیگر، هکذا طبق این قاعده کلی کارهای نیک انسان سببی دارد و آن عبارت است از خاطره قلبی و غیبی که از عالم روحانی و نامرئی بنام ملائکه برای او عارض می‌گردد همچنین کارهای بد انسان نیز ناشی از علت خاصی است که با سبب کار نیک او مخالف می‌باشد و آن عبارت است از وسوسه‌های قلبی او که نیز از عالم روحانی پنهانی بنام شیطان در قلبش حادث می‌شود.

بنابراین، وجود فرشته معقول بوده و خارج از چهارچوب عقل نیست.

سوال: چرا ما فرشتگان را نمی‌بینیم؟

پاسخ: چونکه حواس ما مادی است و فرشتگان موجودات غیرمادی و از عالم روحانی هستند بنابراین شکل و قیافه آنها از ما مخفی و پوشیده است.

ثانیاً، چونکه اینها موجودات لطیفی هستند و بنابر لطافتی که دارند از نظر ما مخفی هستند و ما نمی‌توانیم آنها را مشاهده کنیم، بطور مثال اگر یک بطری خالی را بردارید و نگاه کنید هیچ چیزی در آن مشاهده نمی‌شود در حالیکه همه قائلند که بطری خالی پر از هوا می‌باشد حالا مرئی نبودن هوا و درک نکردن آن با چشم دلیل بر نبودن آن نیست و این یک حقیقت اجتناب‌ناپذیر است.

سؤال: شما مسلمانان قائلید که فرشتگان بر کارهای خیلی مشکل و امور سنگین توانایی دارند چطور ممکن است چیزی لطیف دارای چنین قدر بزرگی باشد؟

پاسخ: تأثیر چیز لطیف و نورانی خیلی قویتر از اجسام دیگر است آیا آتش، بخار، برق، آب اجسام لطیفی نیستند؟ بلی! ولی مع ذلک از قدرت‌مندترین اشیاء به شما می‌آیند! آیا مگر جرثقیل و بلند کردن چیزهای خیلی سنگین را بوسیله آن مشاهده نکرده‌اید؟ این همه با قدرت برق است و برق چیز لطیفی است بنابراین نباید قدرت اشیاء لطیف را انکار کرد.

سؤال: شما می‌گوئید: فرشته می‌تواند تغییر شکل دهد و حال اینکه تغییر شکل دادن ممتنع می‌باشد؟

پاسخ: چیز لطیف می‌تواند تغییر شکل دهد و تغییر شکل ممتنع و محال نیست مثلاً آب را در نظر بگیریم که در غالبهای مختلف تغییر شکل می‌دهد.

 

مقاله پیشنهادی

دنیا، اینگونه آفریده شده است

روزی مارکس اویلیوس، یکی از فیلسوفان بزرگ دربار امپراطوری روم، گفت: امروز افرادی را ملاقات …