چه تاریک و روشن چه بالا و پست | نشان هست بر هستیش هر چه هست |
از ادله متقنه بر وجود خدا نظام جهان خلقت است، نظام آفرینش برهان شگفتانگیز رمز و خلقت قویترین دلیل بر وجود خداست، و قرآن در بحثهای خداپرستی بیش از هر موضوعی به همین سخن توجه داده و بشر را به مطالعه در خلقت موجودات به منظور شناخت خداوند سوق میدهد.
با بررسی مسایل دقیق تجربی و با نگاه کردن در جهان طبیعت این واقعیت ثابت میشود که نظام شگرف و خیره کنندهای بر این جهان حکمفرماست و از کوچکترین ذرات وجود ما با ساختمان پیچیدهاش گرفته تا هر یک از مجموعه دستگاههای بدن، قلب و مغز و سلسله اعصاب و سلسله رگها و ارتباط و همکاری نزدیک و هماهنگی آنها با یکدیگر تا منظومههای بزرگ آسمان تا آنجا که میشناسیم و از آن آگاهیم همگی از نظام دقیق و کامل بررسی شدهای تبعیت میکنند.
چندانکه دانشمندان بزرگ را به شگفتی واداشته است ما در این قسمت قلم را به دست چند دانشمند که با مشاهده نظام حاکم بر جهان به وجود خدا اعتراف کردهاند میسپاریم:
هرشل دانشمند معروف و ستارهشناس میگوید: «هر قدر دامنه علم گستردهتر میشود استدلالهای دندانشکن و قویتری برای وجود خداوند ازلی و ابدی بدست میآید».
اینشتاین، نابغه علمی قرن بیستم میگوید: «در عالم مجهول نیروی عقل و قادری وجود دارد که جهان گواه وجود اوست».
دکتر توماس دیوید چارکس در فلسفه و شیمی رئیس تحقیقات شرکت شیمیایی کلارکس و متخصص شیمی است میگوید: «من معتقدم در طبیعت همه چیز از روی مشیت و نظم انجام گرفته و میگیرد و لازمه این نظم و مشیت این است که از جانب یک عاقل و صاحب اراده باشد و من آنرا خدا میدانم».
دکتر جان آدولف بوهلر دکتر در فلسفه اتمی از دانشگاه ایندیابا و استاد شیمی از کالج اندرسون میگوید: «در طبیعت به هر سو بنگری نظم و مشیت نمایان است گویی دنیا سوی هدف و مقصد مشخصی سوق داده میشود و این معنی در عالم اتم کاملاً روشن است تمام اتمها از هیدروژن گرفته تا اورانیوم از روی یک مدل بوجود آمدهاند، زیرا هنگامیکه دایره اطلاعات ما راجع به الکترونها و پروتونهایی که عناصر مختلف را تشکیل دادهاند بیشتر میشود ما بیشتر متوجه نظام هماهنگی جهان میشویم». و نیز میگوید: «ما بجای در نظر گرفتن کیفیت آفریدگار و عوض زاید شمردن خدا باید او را در میان نظام جهان ببینیم و آثار و نشانههایش را ستایش کنیم؛ بشر میتواند مجهولات طبیعت را کشف و درک کند؛ ولی نمیتواند قوانین طبیعی را خلق و ایجاد نماید و تنها خداست که میتواند قوانین طبیعت را وضع و ایجاد کند».
پاستور، بعد از اینکه میکروب را کشف کرد و اغلب بیماریها را ناشی از حیوانات ذرهبینی دانست و با این کشف خدماتی ارزنده به جهان بشریت کرد؛ از او سؤال شد آیا با این موفقیت، باز به وجود خدا عقیده داری؟ او در جواب گفت: «با این کشف، عقیده من به خدا صد چندان شده است؛ زیرا ساختمان وجودی این حیوانات ریز و ذرهبینی و کثرت و چگونگی تولیدمثل آنها مرا به گستردگی علم و قدرت فوقالعاده پدید آورنده آنها (خدا) متوجه نموده و از قدرت خدا سخت متحیر و بشگفت آمدم؛ آنچنان صنعت بدیع و نیروی شگرف در سازمان وجود آنها بکار رفته که عقل در حیرت است و آدمی را به دریای تعجب و تحیّر غوطهور میسازد».
این بود خلاصه سخنان دانشمندی در مورد نظم جهان و اعترافشان به خدا!!.
آری، نظم جهان انسان را به سوی پروردگار و صانع بزرگ سوق میدهد و هر انسانی درک میکند که پیدایش این نظام با این دستگاههای پیچیده و فوقالعاده، بدون دخالت یک مبدا عقل و شعور و بدون رهبری علم امکانپذیر نیست، دلیل نظم جهان قویترین دلیل بر وجود خداست دلیلی است که عام و خاص و عاقل و جاهل کور و بینا همه و همه در اثبات وجود خدا به این دلیل متوسل میشوند این برهان سهل و ساده و قابل قبول برای همه است، دلیلی است که هر کس که دارای عقل سلیم و شعور باشد آنرا قبول میکند و هیچگونه شکی به خود راه نمیدهد. چگونه میتوان گفت: این جهان و این خورشید جهان افروز و این ماه منور وستارگان درخشنده و زمین و آسمان وسیع و کوهها و بیابانها و چشمهسارها و دریاهای بس بزرگ و… که خلقت آنها فیالبدیع صورت گرفته بیانگر خالق و صانعی از خود نباشد؟!.